گروه ورزشی: فوتبال ایران هر چند وقت یک بار شمهای تازه از سوءمدیریت کلان و فقدان برنامه را به تماشای همگان میگذارد. برای شروع وضع قوانین عجیب نقل و انتقالاتی برای بستن قرارداد با بازیکنان بالای ۳۰ سال در ابتدای فصل نقل و انتقالات یکی از این مواردی بود که نتیجهاش بالا رفتن قیمت بازیکنان بود و بهم ریختن تراز مالی باشگاههای فوتبال. البته درست است که ما چندان روی تراز مالی در فوتبال ایران نباید حساب کنیم، اما وقتی قوانینی مانند سقف قرارداد تعیین میشوند و بر اساس آن مجوز حرفهای صادر میشود، قاعدتا خود فدراسیون فوتبال با قوانین من درآوردی نباید در شرایط پیشین اختلال ایجاد کند.
به گزارش بولتن نیوز، جالب است که همین محدودیت یک ساله قرارداد با بازیکنان بالای ۳۰ سال هم بعد از منعقد شدن قراردادها و مشاهده نتایج این تصمیم عجیب باز هم یک شبه تغییر کرد و با اعلام مهدی تاج این محدودیت برای بازیکنان بالای ۳۵ سال اعمال شد. به نظر میرسد هدف تصمیمگیران جوانگرایی است، اما به نظر میرسد راه را اشتباه رفتهاند. مسیر جوانگرایی از مدارس فوتبال و تیمهای پایه قوی میگذرد. به جای هزینههای مختلف و گزاف برای فوتبال، باید نظارت سفت و سختی بر باشگاهها و فعالیت پایه آنها کرد تا نتیجه این اتفاق را در اصلاح وضع فعلی ببینیم.
از سوی دیگر تنها مشکل لیگ جدید این قوانین خلق الساعه نیستند. استادیومهای فوتبال و شرایط نامساعد بسیاری از آنها نیز وضعیت نامناسبی را برای برخی تیمها به وجود آورده است. از استادیوم آزادی که اوضاعش مشخص است و هر روز اخبار جالبتری از وضعیت آن به گوش میرسد تا ۴۹ ایراد وارد به ورزشگاه سیروس قایقران بندر انزلی که مدیران تیم و اداره ورزش شهر مدعی هستند تا شروع مسابقات همه آنها حل خواهند شد. در این فقره هم البته علاوه بر فدراسیون فوتبال، وزارت ورزش، سازمان توسعه و تجهیز اماکن ورزشی و باشگاهها مقصر هستند.
به هر حال ضوابط مربوط به کیفیت استادیومها از قبل مشخص بودند و واضح بود که چه اشکالاتی وجود دارد. قاعدتا پیش از این و برای جلوگیری از شرایط فعلی باید فکری میشد و اقدامی صورت میگرفت. اما متأسفانه به سیاق معمول اکثر کارها در کشور ما، امورات باید در دقیقه ۹۰ پیگیری شوند تا با حداقل کیفیت و فقط به شکل یک علاج موقتی تسکین بیایند و دوباره چند وقت بعد زخمها سر باز کنند. همین وضعیت ورزشگاه آزادی که به آن اشاره شد و تأخیر بسیار زیاد در ترمیم مشکلات آن کار را به جایی رساند که لاجرم هم تیم ملی باید در شهر دیگری میزبان باشد که البته اتفاق مبارکی است و هم استقلال و پرسپولیس به ورزشگاه تختی کوچ کنند.
همین دو مورد قانونگذاریهای ضعیف، بدون برنامه و ضمانت اجرایی از یک طرف و عقبماندگی مزمن در امر بازسازی و تجهیز استادیومها از سوی دیگر نشان میدهد که اساسا افق دید درستی در فوتبال ایران وجود ندارد. هر تصمیمی که گرفته میشود مبتنی بر الزامات خارجی است و هیچ برنامهای برای پیشرفت فوتبال کشور بر اساس یک برنامه مدون، عاقلانه و بلند مدت وجود ندارد. برنامهها یک شبه نوشته میشوند و تازه بعد از اجرا عوارض آنها مورد توجه قرار میگیرد. کارهای اجرایی هم تا زمانی که زور و تهدید و اجباری نباشد، پشت گوش انداخته میشود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
از سهام ما پول کلان بابت یک توپ باد به یک تور نخ به بازیکن پررو و بی نماز میدهند و او هم در بازیهای جهانی توان زدن حتی یک گل به حریف را ندارد.
من که راضی نیستم و از حقم در سرای دیگر نمیگذرم.
لعنت بر انگلیس که این شیوه گلادیاتور بازی را در جهان رواج داد