گروه سیاسی: روزنامه «آرمان امروز» در آخرین شماره خود با انتشار مطلبی جنجالی، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور منتخب ایران را بهعنوان «گورباچف ایرانی» معرفی کرده است. این اقدام موجب واکنشهای گستردهای در بین چهرههای سیاسی اصلاحطلب شده و نقدهایی نسبت به رفتارهای رادیکال در این جناح سیاسی به دنبال داشته است. این اقدام پس از فضای روزهای اول پس از انتخابات که به دنبال بنی صدرسازی بود، شکل گرفت. چندین چهره مطرح اصلاحطلب با انتشار بیانیهها و پستهای اجتماعی به این اقدام روزنامه «آرمان امروز» واکنش نشان دادهاند. محمدرضا عارف، عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان مینویسد: «این نوع برخوردها و مقایسهها نهتنها سازنده نیست، بلکه موجب تفرقه و ایجاد شکاف در جامعه میشود. ما باید در این مقطع حساس، با همبستگی و حمایت از دولت منتخب، به سوی آیندهای روشن حرکت کنیم.»الهه کولایی، استاد دانشگاه و فعال سیاسی تأکید میکند: «رادیکالیسم در هر شکلی که باشد، از پیشرفت و توسعه کشور جلوگیری میکند. ما باید به جای تخریب، به سازندگی و ایجاد فضای گفتوگو و تعامل بپردازیم.»
به گزارش بولتن نیوز به نقل از صبح نو، رفتارهای رادیکال در بین برخی از اصلاحطلبان که با انتقاد شدید و حتی تخریب دولتهای منتخب خود همراه است، همواره یکی از نقاط ضعف این جناح سیاسی بوده است. این اقدامات نهتنها به تضعیف دولتهای اصلاحطلب منجر میشود، بلکه اعتماد عمومی به این جریان سیاسی را نیز کاهش میدهد.
رفتار اخیر روزنامه «آرمان امروز» نمونه بارزی از این تندرویها است. مقایسه پزشکیان با گورباچف، بدون در نظر گرفتن تفاوتهای عمیق تاریخی، سیاسی و اجتماعی دو کشور، نوعی سادهانگاری و عدم درک عمیق از مسائل است. اینگونه رفتارها نهتنها به نفع جامعه و کشور نیست، بلکه موجب انحراف افکار عمومی و ایجاد تنشهای بیمورد میشود.
با توجه به شرایط حساس کنونی، ضرورت دارد که جناح اصلاحطلب با همبستگی و همکاری، به حمایت از دولت منتخب بپردازد و از هر گونه اقدام تفرقهافکنانه و تخریبی خودداری کند. انتقاد سازنده و ارائه راهکارهای عملی میتواند به پیشرفت و توسعه کشور کمک کند؛ اما تخریب و رادیکالیسم تنها به تضعیف جبهه اصلاحات و ایجاد بیثباتی میانجامد.
در پی اقدام جنجالی روزنامه «آرمان امروز» در نامیدن مسعود پزشکیان بهعنوان «گورباچف ایرانی»، محمدعلی ابطحی از چهرههای سرشناس اصلاحطلب و رئیس دفتر رئیسجمهور در دوره اصلاحات نیز واکنش نشان داد. وی در توئیتی تند و تحلیلی به این موضوع پرداخت و نظرات خود را بیان کرد.
محمدعلی ابطحی در توئیت خود نوشت: «مقایسه پزشکیان با گورباچف، نمایشی از عدم درک صحیح و عمیق مسائل کشور است. اینگونه اقدامات تنها به تفرقه و شکاف در صفوف اصلاحطلبان دامن میزند. به جای تخریب و تضعیف، نیازمند اتحاد و همبستگی برای مواجهه با چالشهای پیشرو هستیم.» ابطحی در ادامه نقد خود، رفتارهای رادیکال و تخریبی برخی از اصلاحطلبان را به شدت محکوم و تأکید کرد: «اینگونه اقدامات تنها به نفع دشمنان کشور و موجب تضعیف جبهه داخلی است.» وی بر اهمیت نقد سازنده و ارائه راهکارهای عملی به جای تخریب و تضعیف تأکید کرد و افزود: «ما باید به جای ایجاد شکاف و تفرقه، به همبستگی و همکاری برای پیشبرد اهداف اصلاحات و توسعه کشور بپردازیم. تخریب و تندروی، تنها به نفع کسانی است که نمیخواهند ایران پیشرفت کند.»
رفتارهای رادیکال و تندرویهای بیمورد در میان اصلاحطلبان میتواند به پیامدهای منفی گستردهای منجر شود. از جمله این پیامدها، کاهش اعتماد عمومی به جریان اصلاحات، ایجاد تنشهای داخلی و تضعیف جبهه اصلاحات در برابر چالشهای خارجی و داخلی است. واکنشهای سایر چهرههای سیاسی اصلاحطلب به اقدام روزنامه «آرمان امروز» نشاندهنده بازنمایی شکاف در این جبهه و نیاز مبرم به همبستگی و اتحاد در این جناح سیاسی است. در شرایط حساس کنونی، تنها با همکاری و ارائه نقدهای سازنده میتوان به پیشرفت و توسعه کشور کمک و از تضعیف جبهه اصلاحات جلوگیری کرد. نقد تندرویهای برخی چهرههای اصلاحطلبدر سالهای اخیر، برخی از چهرههای اصلاحطلب مانند عبدالله رمضانزاده با اتخاذ مواضع تند و رادیکال، به نحوی رفتار کردهاند که نهتنها به نفع جریان اصلاحات نبوده، بلکه موجب ایجاد تنش و تفرقه در جامعه شده است. این رفتارها نیازمند نقد جدی و تحلیل دقیق است تا بتوان به درک بهتری از تأثیرات و پیامدهای آنها دست یافت.عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت اصلاحات در موارد متعدد با اتخاذ مواضع تند و بیان انتقادات شدید، توجهات بسیاری را به خود جلب کرده است.
تندرویهای چهرههایی نظیر عبدالله رمضانزاده، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت توجهات بسیاری را جلب کند؛ اما در بلندمدت به نفع جریان اصلاحات نخواهد بود. برای تحقق اهداف اصلاحات، نیاز به تغییر رویکرد و دوری از تندرویهای بیمورد است.
مصطفی تاجزاده یکی از چهرههای برجسته و تندروی جبهه اصلاحات، در اظهارات اخیر خود نسبت به انتخابات تیرماه و انتخاب مسعود پزشکیان بهعنوان رئیسجمهور، انتقاداتی را مطرح کرده است. تاجزاده با نقد معیارهای دوگانه در تحلیل نتایج انتخابات و کاهش تدریجی حمایت عمومی از نامزدهای اصلاحطلب، نظرات و انتقادات خود را بیان کرده است. این نقدها با محدودیتها و اشکالهایی همراهاند که نیاز به تحلیل دقیق دارند.
تاجزاده در نقد خود به مقایسه آرای مسعود پزشکیان و شهید سید ابراهیم رئیسی پرداخته و به «معیارهای دوگانه» اشاره کرده است. رویکرد تاجزاده به این مقایسه، خود دچار مشکل است. نقد معیارهای دوگانه در تحلیل نتایج انتخابات، در صورتی که منجر به پذیرش و حمایت از رویکردهای تقابلی و تندروی شود، میتواند به ایجاد بیاعتمادی در جامعه و تشدید بحرانهای سیاسی منجر شود. به علاوه، این مقایسه سادهانگارانه است و شرایط و زمینههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را در نظر نمیگیرد.تاجزاده به کاهش تدریجی آرای نامزدهای اصلاحطلب در انتخاباتهای گذشته اشاره کرده و این را بهعنوان نشانهای از ناکامی و ضعف عملکردی اصلاحطلبان مطرح کرده است. این نقد به کاهش محبوبیت اصلاحطلبان بیتردید موضوعی مهم است؛ اما تاجزاده به جای تحلیل علل عمیقتر و پیشنهاد راهکارهای عملی برای بهبود وضعیت، بیشتر بر انتقاد و تقابل تمرکز کرده است. کاهش آرای اصلاحطلبان میتواند ناشی از عوامل متعددی از جمله سیاستگذاریهای نادرست، ناکامیهای مدیریتی و عدم توانایی در برآوردن انتظارات عمومی باشد. به جای صرفا انتقاد از وضعیت موجود، نیاز به تحلیل عمیقتر و ارائه پیشنهادات عملی برای بازسازی اعتماد عمومی و تقویت حمایتها وجود دارد.
در روزهای اخیر، مقایسه مسعود پزشکیان با میخائیل گورباچف در برخی از رسانهها و محافل سیاسی به موضوعی جنجالی تبدیل شده است. این مقایسهها یادآور مقایسه مشابهی هستند که در اواخر دهه ۷۰ با روی کار آمدن دولت اصلاحات و سید محمد خاتمی صورت گرفت. در آن زمان، رهبر معظم انقلاب به شدت به این مقایسهها واکنش نشان دادند و آن را نادرست و توهینآمیز دانستند. اکنون با توجه به مقایسه پزشکیان با گورباچف، میتوان به بررسی مجدد این مقایسهها از دیدگاه رهبر معظم انقلاب پرداخت.
رهبر معظم انقلاب در مورد مقایسه سید محمد خاتمی با میخائیل گورباچف، در بیاناتی تفصیلی به شدت به این موضوع واکنش نشان دادند. ایشان گفتند: «من واقعا دریغم میآید که اسم خاتمی را آنطوری که غربیها مطرح کردند، مطرح کنم و ایشان را با گورباچف مقایسه کنم؛ ولی آنها این مقایسه را کردند و صریحا گفتند که در ایران هم گورباچفی به قدرت رسید! البته فراموش نکنیم که متأسفانه یک عده هم در داخل خوششان آمد و این اهانت را نفهمیدند و آن توطئهای را که پشت این اهانت هست، به طریق اولی نفهمیدند! به مغرضان و آنهایی که میفهمند چه دارد اتفاق میافتد و چه میخواهند پیش بیاورند، کاری ندارم؛ اما یک عده از آنهایی که مغرض هم نبودند، نفهمیدند که چه شد و دشمن چه میخواهد انجام دهد.»این بیانات رهبر معظم انقلاب به وضوح نشاندهنده عدم پذیرش مقایسههای غیرمنصفانه و توهینآمیز به شخصیتهای سیاسی کشور و نگرانکننده بودن پشتپرده این مقایسهها است.مقایسه اخیر مسعود پزشکیان با گورباچف، در ادامه سنت مشابهی است که در دورههای پیشین به ویژه با سید محمد خاتمی شاهد بودیم. این نوع مقایسهها به نظر میرسد که با هدف ایجاد تفرقه و تضعیف شخصیتهای سیاسی داخلی صورت میگیرد.
همانطور که رهبر معظم انقلاب به صراحت بیان کردند، این مقایسهها به نوعی توهین و تحقیر شخصیتهای سیاسی کشور محسوب میشود و ممکن است با انگیزههای خاصی از سوی دشمنان خارجی و داخلی انجام گیرد.مقایسه مسعود پزشکیان با میخائیل گورباچف و تحلیلهای مربوط به آن، یادآور مقایسه مشابهی در دهه ۷۰ با سید محمد خاتمی است. نظرات رهبر معظم انقلاب در آن زمان و اکنون، به وضوح نشاندهنده عدم پذیرش این مقایسهها و نگرانکننده بودن انگیزههای پشت آنها است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
هر کس بخواهد ایران را تکه تکه کند ما ملت ایران او را پاره پاره میکنیم.
صدای ناهنجار وطن فروشان را در حلقوم خفه خواهیم کرد.
مرگ بر وطن فروشان .