عدالت‌خواهی بدون فهم حقیقت عدالت

گروه سیاسی _ سید محسن عبدالهی: برخی جریانات مفاهیم بزرگ و بلند را با عملکرد خود به استهزاء می‌گیرند و عاملی می‌شوند تا نسبت به هر گروهی که این مفاهیم را در پیشانی خود قرار می‌دهند، دافعه به وجود بیاید. این بلا متأسفانه در این روزگار بر سر واژه پر مفهوم و رفیع عدالت و عدالت‌خواهی آمده است. از عده‌ای که تحت عنوان عدالت‌خواه، هر راهی رفته‌اند به جز عدالت‌طلبی و خودشان خارج از مدار عدالت قرار می‌گیرند تا جنبشی دانشجویی که زمانی مبتنی بر مبانی درست و با هدایت افرادی هوشمند در مسیر احقاق آرمان بزرگ عدالت قدم بر‌می‌داشت، اما امروز تبدیل به یک کاریکاتور کودکانه از عدالت‌خواهی شده است.

به گزارش بولتن نیوز، بیانیه جدید جنبش عدالتخواه دانشجویی و تعیین تکلیف این جریان برای مقام معظم رهبری نوبرانه سال جدید ایشان است. بیانیه‌ای که طی آن حتی رهبری معظم انقلاب اسلامی را در صورت عمل نکردن به خواسته ایشان، متهم به فقدان صدق وعده کرده و معیار را خودشان قرار داده‌اند. این توهم به واسطه چه عملکرد یا خودشناسی خاصی در ایشان به وجود آمده، برای ما هم جای سوال است. این خود حق‌پنداری‌ها راهی است که سال‌ها پیش گروه‌هایی در پیش گرفتند و خسارات رفتار‌های آن‌ها همچنان در کشور وجود دارد.

جماعتی با حداقل درک از شرایط کشور و فهم ناقص سیاسی و اجتماعی، بار‌ها چنین رفتار‌هایی از خود بروز داده و به شکلی موضع گرفته‌اند که نه تنها فایده‌ای در جهت تحقق آرمان عدالت‌خواهی نداشته‌اند، بلکه در بی‌اعتمادی و افشاندن تخم ناامیدی در جامعه اهتمام ویژه‌ای به خرج داده‌اند. در واقع فهم ناقص این حضرات حق به جانب از مقوله عدالت و تنزل دادن آن به مسأله‌ای سطحی و ظاهری منتج به این می‌شود که قوه تشخیص خود را از دست بدهند و در بزنگاه‌هایی که کشور نیاز دارد تا تصمیمی با لحاظ کردن متغیر‌های گوناگون بگیرد، نه تنها نظر خود را تحمیل کنند، بلکه حتی صداقت ولی فقیه جامعه مسلمین را نیز زیر سوال ببرند.

هر چه که این جنبش دانشجویی را نام نهند، بدون شک عدالت‌خواه خواندن این حضرات، دون شأن عدالت و عدالت‌طلبی و عدالت‌خواهی است. این توقع از یک جنبش دانشجویی می‌رود که بر اساس شور جوانی، مواضعی متفاوت اتخاذ کنند، اما تفاوت در موضع با خودبرتربینی تفاوتی آشکار دارد. مشکل کج‌فهمی سران این جنبش به اندازه‌ای حاد شده که به نفعشان است تا هر چه زودتر کسی به فریادشان برسد و از این بن‌بست تفکری خارجشان کند وگرنه انتهای ای مسیر را دیگران هم رفته‌اند و عاقبتشان امروز زبانزد خاص و عام است.