کد خبر: ۸۴۲۶۳۴
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
کاهش 13 تا 91 درصدی ارزش صادرات محصولات هیدروکربنی و قیر بعد از ابلاغ سیاست جدید بازگشت ارز در آبان 1402

سیاست های ارزی نا کارآمد در کنترل نرخ، کارآمد در کاهش صادرات!

براساس برآورد میزان ارزش و وزن صادرات محصولات هیدروکربنی و قیر در سال 1402 و مقایسه سه ماه منتهی به پایان آبان و سه ماه آذر، دی و بهمن 1402، اثر سیاست جدید بازگشت ارز صادرات محصولات هیدروکربنی و قیر، نه تنها باعث افزایش صادرات نشده و به رشد درآمد ارزی کشور کمک نکرده بلکه برعکس باعث کاهش وزن صادرات به میزان 18تا 53 درصد، و ارزش صادرات به میزان 13 تا 91 درصد در عملکرد صادرکنندگان مختلف مطرح در صادرات هیدروکربنی و قیر شده است .
سیاست های ارزی نا کارآمد در کنترل نرخ، کارآمد در کاهش صادرات!

گروه اقتصادی: براساس برآورد میزان ارزش و وزن صادرات محصولات هیدروکربنی و قیر در سال 1402 و مقایسه سه ماه منتهی به پایان آبان و سه ماه آذر، دی و بهمن 1402، اثر سیاست جدید بازگشت ارز صادرات محصولات هیدروکربنی و قیر، نه تنها باعث افزایش صادرات نشده و به رشد درآمد ارزی کشور کمک نکرده بلکه برعکس باعث کاهش وزن صادرات به میزان 18تا 53 درصد، و ارزش صادرات به میزان 13 تا 91 درصد در عملکرد صادرکنندگان مختلف مطرح در صادرات هیدروکربنی و قیر شده است

به گزارش بولتن نیوز، مطابق تبصره 6 بند «ح» ماده 2 مکرر قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز، کلیه صادرکنندگان کالا به خارج از کشور موظف شده اند ارز مندرج در پروانه گمرکی یا معادل ارزی آن به سایر ارزها را به بانک مرکزی بفروشند و یا با تأیید بانک مرکزی نسبت به فروش آن به سایر اشخاص اقدام، یا جهت تأمین ارز واردات کالای خود یا بازپرداخت بدهی تسهیلات ارزی استفاده نمایند. همچنین مقرر شده است آیین نامه اجرایی این تبصره توسط بانک مرکزی با همکاری وزارت صنعت، معدن و تجارت تهیه و به تصویب هیأت وزیران برسد.

سیاست های ارزی نا کارآمد در کنترل نرخ، کارآمد در کاهش صادرات!

 

آیین نامه اجرایی موصوف پس از پیشنهاد از سوی بانک مرکزی، در جلسه مورخ 25 آبان 1401 به تصویب هیأت وزیران رسیده  و در 15 آذر 1401 ابلاغ شده است. بر اساس بند1 ماده 8 آیین نامه ابلاغ شده، برخی صادرکنندگان از جمله صادرکنندگان محصولات پالایشی و فرآورده های نفتی مکلف شده اند تا 100 درصد تعهد صادراتی خود را صرفاً از طریق فروش ارز به صورت حواله در سامانه نیما رفع نمایند. این در حالیست که مطابق بند2 همان ماده سایر صادرکنندگان مکلفند 90 درصد تعهدات صادراتی خود را به یک روش یا ترکیبی از روش های برگشت ارز، رفع نمایند.

سیاست های ارزی نا کارآمد در کنترل نرخ، کارآمد در کاهش صادرات!

از آنجا که مطابق تبصره 3 ذیل بند1 ماده 8 آیین نامه اجرایی فوق الذکر، دستگاه های اجرایی ذیربط موظف شده اند فهرست صادرکنندگان عمده محصولات پالایشی و فرآورده های نفتی را احصا نموده و اقدامات لازم به منظور بهره برداری توسط دستگاه ها و سازمان های مربوطه را انجام دهند، دفتر صنایع پتروشیمی و شیمیایی وزارت صنعت، معدن و تجارت، فهرست کدهای طبقه بندی اقلام اشاره شده را اعلام و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران نیز از تاریخ 15 آبانماه 1402 مطابق بند1 ماده 8 آیین نامه اجرایی موصوف، صادرکنندگان اقلام موصوف را ملزم به برگشت 100 درصد ارز مندرج در پروانه صادراتی صرفاً از طریق فروش ارز در سامانه نیما نموده است.

سیاست های ارزی نا کارآمد در کنترل نرخ، کارآمد در کاهش صادرات!

 

ایرادات:

عمده ترین ایرادات سیاست های ارزی بانک مرکزی که در نهایت منجر به عدم تمایل فعالان اقتصادی و صادرکنندگان به فروش ارز در سامانه نیما میشود عبارتند از:

الف: پایین بودن نرخ فروش ارز در سامانه نیما نسبت به نرخ موجود در بازار غیررسمی ارز.

ب:عدم وجود ساز و کار بانکی جهت انتقال ارزهای متعلق به صادرکنندگان به داخل کشور.

ج: هزینه بالای انتقال ارزهای خارج از کشور به داخل از طریق روش های غیربانکی در کنار خطر (ریسک) بالای این روش ها.

هرچند ممکن است تجهیزات و ماشین آلات و نیز بخشی از خوراک مورد نیاز واحدهای تولیدی محصولات پالایشی و فرآورده های نفتی، بر اساس نرخ ارز در سامانه نیما در اختیار این واحدهای تولیدی قرار گیرد، لیکن با توجه به شرایط حاکم بر اقتصاد کشور، همواره بخش عمده ای از هزینه های تولید واحدهای تولیدی، بر اساس نرخ ارز موجود در بازار غیررسمی مورد محاسبه قرار می گیرد. از این رو با در نظر گرفتن دلایل اشاره شده، منطقی خواهد بود که صادرکنندگان همواره تمایل داشته باشند تا تعهدات ارزی ناشی از صادرات کالاهای خود را به روش های دیگری غیر از فروش ارز در سامانه نیما (همچون واردات کالا در مقابل صادرات توسط خود صادرکننده یا واگذاری ارز حاصل از صادرات جهت واردات کالا توسط سایر افراد) ایفا نمایند. لذا الزام گروهی از صادرکنندگان از جمله صادرکنندگان فرآورده های نفتی و محصولات پالایشی به فروش ارز حاصل از صادرات در سامانه نیما، انگیزه این گروه از صادرکنندگان را افزایش میدهد تا:

1-   به روش های مختلف نسبت به کم اظهاری ارزش کالاهای صادراتی خود در گمرک اقدام نمایند و از این طریق بتوانند بخشی از ارز حاصل از صادرات خود را در بازار غیر رسمی، با نرخ بالاتر به فروش برسانند. بدیهی است که این موضوع، موجبات افزایش چشمگیر بروز اختلافات ارزش کالاهای صادراتی ورشد تعداد پروند های اختلافی احاله شده به مراجع رسیدگی به اختلافات گمرکی را فراهم خواهد نمود.

سیاست های ارزی نا کارآمد در کنترل نرخ، کارآمد در کاهش صادرات!

2-   کالاهای صادراتی خود را حتی الامکان با استفاده از کارتهای بازرگانی افراد غیر صادرنمایند تا آزادی عمل بیشتری جهت استفاده از ارز حاصل از صادرات خود داشته باشند.

3-   کالاهای صادراتی خود را با توسل به روش های نادرست (همچون اظهارخلاف در گمرک) و حتی از طریق مبادی غیر رسمی از کشور خارج نمایند که این امر آمار قاچاق این اقلام را به شدت افزایش میدهد.

4-   از صادرات کالا منصرف شده و جهت فروش کالا در بازارهای داخلی اهتمام ورزد که این امر منجر به کاهش چشمگیر صادرات این اقلام خواهد شد.

5-   با تبانی و هماهنگی با متقاضیان ارز، نسبت به واگذاری صوری ارز در سامانه نیما اقدام نمایند لیکن در واقع هیچگونه ارزی بین عرضه کننده و متقاضی ارز تبادل نشود.

6-   حتی الامکان با متقاضیان ارز به گونه ای توافق نمایند که خریدار ارز، مبلغ مابه التفاوت نرخ ارز در سامانه نیما با نرخ ارز بازار غیر رسمی را درخارج از سامانه نیما به صادرکننده پرداخت نماید که این امر مشکلات اقتصادی ناشی از اقتصاد پنهان و غیرشفاف را افزایش خواهد داد.

بررسی آماری:

صادرات فرآورده های نفتی و هیدروکربنی تحت کد طبقه بندی 27101290 ظرف مهلت 3 ماه از اجرای سیاست اتخاذ شده از سوی بانک مرکزی (ماه های آذر، دی و بهمن سال 1402) به میزان حدود 482 هزار تن بوده که نسبت به میزان صادرات ظرف 3ماه منتهی به اجرای سیاست موصوف (ماههای شهریور، مهر و آبان سال 1402) به میزان 18 درصد کاهش داشته است. همچنین صادرات فرآورده های نفتی و هیدروکربنی تحت کدطبقه بندی 27101990 طی ماههای آذر، دی و بهمن سال 1402 به میزان حدود 252 هزار تن بوده که نسبت به میزان صادرات ظرف 3ماه منتهی به اجرای سیاست موصوف (ماههای شهریور، مهر و آبان سال 1402) به میزان 26 درصد کاهش داشته است. این آمار تأیید می نماید که توجیه اقتصادی و انگیزه صادرکنندگان محصولات موصوف، متأثر از اجرای سیاستهای بانک مرکزی کاهش یافته است.

همچنین میزان صادرات قیر تحت کدطبقه بندی 27132000 ظرف مهلت 3 ماه از اجرای سیاست اتخاذ شده از سوی بانک مرکزی (ماههای آذر، دی و بهمن سال 1402) به ارزش حدودی 535 میلیون دلار بوده که نسبت به میزان صادرات ظرف 3ماه منتهی به اجرای سیاست موصوف (ماههای شهریور، مهر و آبان سال 1402)، علیرغم ثبات نسبی میزان وزن کالای صادرشده، از نظر ارزشی به میزان 13 درصد کاهش داشته است و این خود میتواند مؤید اقدام صادرکنندگان به نزول ارزش اظهاری محصولات صادراتی باشد.

آمار میزان صادرات صادرکنندگان عمده فرآورده های نفتی، هیدروکربنی و قیر نیز نشان میدهد برخی صادرکنندگان همچون شرکت پالایش نفت کرمانشاه، ظرف مدت 3 ماه پس از اعمال سیاست اتخاذ شده از سوی بانک مرکزی، صادراتی حدود 2919 تن به ارزش حدود 1میلیون و 389 هزار دلار داشته که این میزان نسبت به مدت 3 ماهه قبل از سیاستگذاری اشاره شده، ازنظر وزنی با کاهش 53 درصدی در صادرات محصولات خود مواجه بوده اند. البته از نظر ارزشی این کاهش به 69 درصد رسیده است.

همچنین شرکت پالایش نفت لاوان طی ماههای آذر، دی و بهمن سال 1402 مجموع صادرات محصولات خود را به 1975 تن رسانده که ارزش حدود 136500 دلار داشته است. این درحالیست که صادرات محصولات این شرکت طی ماههای شهریور، مهر و آبان سال 1402 به وزن حدود 3570 تن و به ارزش حدودی 1600 هزار دلار بوده است. لذا مشاهده میشود که صادرات این شرکت نیز پس از اعمال سیاست ارزی موصوف، از نظر وزنی به میزان 18 درصد و از نظر ارزشی به میزان 91 درصد کاهش داشته است.

برچسب ها: ارز ، هیدروکربن

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۰۳ - ۱۴۰۲/۱۲/۲۲
0
0
درود بر بولتن
ضمن تشکر از خبر کاملا تخصصی بولتن در خصوص موضوع کالاهای مشتقات نفتی صادراتی و مقایسه وزنی و ارزشی باید چند نکته را متذکر شد
اولا در خصوص کم اظهاری ارزش دلیل اصلی آن همانگونه که در متن خبر گفتید موضوع تعهدات ارزی صادر کننده با بانک است و  صادر کننده وقتی که ارزش کالای صادراتی را کمتر اعلام کند به همان نسبت تعهد کمتری به بانک مرکزی خواهد داشت و ارز اضافی را می تواند با تفاوت نزدیک به ۵۰ درصدی در بازار ارز بفروش برساند هرچند که انتقال ارز به هرشکل در این شرایط تحرینی کار ساده ای نیست و  البته اگر واقع بین باشیم بدلیل مشکلات تحریمی صادرکننده داخلی نمی تواند کالای صادراتی پایه نفتی را به قیمت روز جهانی بفروشد و این نیز یکی از دلایل تفاوت نرخ فروش بدهی یک کالای واحد است و نهایتا یکی از دلایل ناترازی ارزی بانک مرکزی نیز همین موضوعات است
ثانیا در خصوص صادرات کالاهای دیگر ممکن است ما بیش بود ارزی را در صادرات داشته باشیم چراکه متاسفانه یکی از مشکلات اصلی ترخیص کالا موضوع تخصیص و تامین ارز است که بدلیل طولانی بودن این تخصیص در موارد زیادی هم موجب افزایش هزینه تمام شده شامل انبارداری و حتی هزینه اعاده از سازمان اموال تملیکی به گمرک می گردد  همچنین صادرکننده می تواند میزان ارز صادراتی را به واردکننده نیازمند به ارز بفروشد و از قرار هر دلار مبلغ ریالی از وارد کننده اخذ کند و این بخودی خود انگیزه صادر کننده را برای اظهار ارزش بصورت بیش بود افزایش خواهد داد لذا صادرکننده برای اینکه بتواند بسهولت واردات خود را انجام دهد ارزش کالای صادراتی را با بیش بود اظهار می کند تا بتواند واردات بیشتر، به میزان مبلغ ارز صادراتی واردات کند و چون واردات در مقابل صادرات است بسهولت تخصیص ارزش در بانک مرکزی انجام میشود و پرسه زمانی آن بشکل قابل توجهی کاهش می یابد
لذا وظیفه دفتر ارزش در این شرایط ناموزون ارزش های اظهاری خیلی بیشتر از قبل است و ضروری است در ارزش گذاری کالاهای صادراتی و وارداتی تحولی جدید رقم بخورد و سیاست های قبلی که کار را به اینجا کشانده اصلاح شود
به زبان ساده تر می تواند ناترازی ارزی بانک مرکزی را در مجموعه ارزش گمرک ایران جستجو کرد و بی توجهی به این موضوع و ادامه سیاست های قبلی موجبات ناترازی ارزی بیشتر را فراهم خواهد آورد 
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین