یادمان نمی رود.....
گروه سیاسی: یادمان نمی رود روزی که بازی اصلح مقبول و برنامه کارنامه نمی شود و ... را به راه انداختید و سیاه و سفید و پاک و ناپاک را پای کار آوردید تا در هیاهوی سیاست بازی ها و خیمه شب بازی هایتان بر این کنده ی سرد و خاموش شده ی باور مردمان سوار شدید ، آتش اشتیاق دمیدید و رقبا را به انواع مغلطه ها و کلاهای وحدت و برپائی فضای غبار آلود نا آگاهی و کم بینی عوام الناس از میدان به در کردید و غافل شدید از آتش امیدی که در دلهای مردم روشن نمودید .
به گزارش بولتن نیوز، غافل از اینکه گرد و خاک این میدان اغواگری بر زمین خواهد نشست و هر پائیزی را پایانیست.
باری سید محرومان را با سلام و صلوات از قوه قضائیه به قوه مجریه هدایت کردید تا از شر احیای عدالتش خلاص شوید، حال آنکه اهمیت حضور وی در قوه ی عدلیه که بیشتر عمر کاریش در آنجا صرف کسب تجربه شده بود به مراتب بیشتر از ورود و خدمت در دستگاه اجرایی کشور بود . البته که چه خوشحالند آنان که پرونده های کلان و پیچیده اقتصادیشان در قوه همچنان مفتوح و بی نتیجه ماند و دهها گره به آنها اضافه شد تا سید به امور مملکتداری برسد .
آری برادر!
یادمان نمی رود وعده های امید بخش سید ابراهیم بت شکن را که قرار بود بت محرومیت مستضعفین و ویژه خواری مستکبرین را بشکند. وه که چه وعده های احیا کننده و تازه کننده ی روح مردم، بعد از تحمل ۸ سال فشار حکومت منافقین و غرب پرستان را ، وعده ساخت ۴ میلیونی مسکن را ، ۳ میلیونی خودرو را ، سالی ۱ میلیونی شغل را ، تورم تک رقمی و ... را.
و البته که ماهها بعد ؛
یادمان نمی رود وقتی یارانه ی ۳۰۰ هزار تومانی را در رسانه ها در بوق و کرنا کردند گفتیم از دهه ۷۰ تا کنون تیغ جراحی هایتان ( آنچنان که مقتدای جراحی ها اکبرجان هاشمی بحرمانی وعده داده بود) بدون بی حسی بر جگر محرومین کشیده خواهد شد و ناگزیر تلف خواهند شد و دولتها توان کنترل و نظارت بر قیمتها را ندارند و تورم ایجاد خواهد کرد و همه اقلام گران خواهد شد و شد آنچه شد...تجربه ای که بیش از ۴ بار پس از انقلاب و به دست ناپاک ایادی همانها که هنوز بر اقتصاد کشور چمبره زده و سید ابراهیم ها را هم به بازی گرفتند، تکرار شد و ....شد آنچه شد.
و اما امروز
و به تکرار مکررات، و بارها و بارها و بارها گفته ایم و باز می گوئیم ؛
تا انفال کشور( نفت و گاز و معادن و ... ) را از غارت ویژه خواران نجات ندهید.
تا مواد اولیه نفتی و فلزی پایه را به قیمت تمام شده + سود ریالی مشروع به صنایع پائین دستی و خارج از بازار ظاهرا شفافِ بورس کالا( که عامل اصلی گرانی کالاهای پایه است) نفروشیم
تا نظارت بر توزیع و فروش کالا را کاملا هوشمند نکنیم
تا نظام مالیاتی را کاملا هوشمند نکنیم و دایره آن را به ویژه خواران گسترش ندهیم
تا نظام بازرگانی و تعهدات ارزی را دقیق اجرا و نظارت نکنیم
تا نظام تامین اجتماعی و درمان را اصلاح نکنیم
تا سلطانها را خلع ید و در صورت اصرار به جرم، اعدام نکنیم
تا نگاهمان از غرب پرستی و دلاری پرستی به داخل و همسایگان کشور برنگردد
تا قانون تعارض منافع که در مجلس خاک می خورد را تصویب و ابلاغ نکنیم
و دهها تای... دیگر
که در باور ارزشهای اسلام و انقلاب اسلامی و شهدا و امام راحل قرار داشت و دارد و برای هر کدام یک وزارتخانه در اختیار داریم را احیا نکنیم ؛
روز به روز به آمار این مستضعفین و پابرهنگان و ابرسلطانها و ابر دزدها به نسبت هزار به یک اضافه خواهد شد .
دست نوشته های خودم
بهمن جاویدان ۱۴۰۲
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
از حوزه و دانشگاه در این چهل و پنج سال دودی بلند نشد.
ایران بهشت گنهکاران و دزدان و اختلاسگران شده.
ادارات کم کار و قانون گریز هستند.
از روشنگری های همه جانبه اهالی قلم در بولتن نیوز متشکرم.
لعنت بر انگلیس.
من هم میخواهم بگویم که تمام این حرفها وقتی محقق میشود که نظام داعیه دار عدالت علی و..... تصمیم بگیرد با مثلا شهرک باستی هیلز که صاحبان کاخ هایش، غارتگران ملت دوشیده منافق مسلک انقلابی نما هستند.... چه کار میخواهد بکند؟ میخواهد این پدیده را با وضع موجودش نگه دارد و دست آخر تحویل امام زمان عج بدهد!!!! هر زمان که تصمیم گرفت بی برو برگرد بولدوزر بگذارد پای این شهرک و امثالهم و آن ها را صاف زمین کند و این لکه های ننگ را از دامن انقلاب بزداید و اموال غارتگران را به نفع مردم مصادره کند، آن وقت میتوان امیدوار بود تا این موارد و آرمانهایی که در بالا شمارش شد محقق شود و آرمان امام خمینی محقق شود و اگر امام زمان آمد، سرمان را بالا بگیریم!
واقعا این سؤال را چگونه باید پاسخ داد که :
حالا که در غفلت و فشار و انحراف خواص، پدیده کاخ نشینی، باستی هیلز و پورشه و مازراتی و.... و این قبیل در ام القرای اسلام ادعایی ما رخ نموده است، این حکومت میخواهد با اینها چه برخوردی بکند؟ میخواهد شعار عدالت علی و انتظار ظهور امام زمان دهد و این مظاهر شیطانی و طاغوتی را ندیده و نشنیده بگیرد؟ و مردم، در کشوری که اقیانوس ثروت زیر پایشان هست، با فقر و بدبختی در صف مرغ و تخم مرغ و پیاز بایستند و یک عده به ریش انقلاب بخندند؟
مطلبی را که می خواهم در قالب یک گزارش تحقیقی و مستند خدمت عزیزان تقدیم کنم یک فساد سازمان یافته در طول چند دهه می باشد که در منطقه دماوند در خصوص اجحاف به تعاونی های مسکن در حال انجام است و متاسفانه دست مجموعه های مختلف حاکمیتی در یک قرارداد نانوشته در این منطقه دیده می شود و در آن نقش دارند و به همین دلیل هر تعاونی مسکنی که بخواهد بر اساس قانون به حق خود برسد بشدت تحت فشار دستگاه‌های مختلف حاکمیتی قرار می گیرد تا مجبور به تسلیم شود.
تعاونی های مسکن
تعاونی های مسکن وقتی زمینی را برای اعضای تعاونی خود تهیه می کنند اگر خارج از بافت شهری و طرح تفضیلی باشد لاجرم طبق قانون بخشی از این زمین را باید به شهرداری ها واگذار کنند که مثلا شامل شوارع ، و مکان‌هایی برای خدمات عمومی مثل پارک و درمانگاه و مسجد و مدرسه و... می باشد که در نهایت در بالاترین میزان زمینی که به شهرداری ها می بايست واگذار شود تقریبا ۵۵ درصد می باشد که این ۵۵ درصد یک جدولی دارد ، اما متاسفانه نمی دانم از چه زمانی کدام مسئول فاسد شهرداری این ظلم را باب کرد که با تحت فشار قراردادن تعاونی ها هیئت مدیره ها را برای رسیدن سریعتر به زمین‌های اعضا مجبور به عقد قراردهایی به میزان سهم بیشتر برای شهرداری ها کردند که خود این افزایش سهم برای شهرداری ها دیگر مجموعه های دیگر را هم که بنحوی تعاونی ها مجبور بودند برای رسیدن به خواسته تکمیل ساخت و گرفتن سند به آنها مراجعه کنند مجبور شدند با دادن سهمی به آنها با آنها هم تعامل کنند
دماوند سرگردنه
یعنی دقیقا این منطقه یک سرگردنه است که یک دفعه یک تعاونی تا نزدیک به هفتاد حتی تا هشتاد درصد از سهم زمینش را طی یک فرایند چند سال حتی تا دو تا سه دهه باید بدهد تا اعضایش بتوانند به بخشی اندک از زمینشان برسند .
شهرداری ها نقطه شروع این فساد
نقطه شروع این فساد و این ظلم شهرداری ها بودند در این میان تقریبا از فرمانداری، اداره تعاون ، و.... تقریبا همه بنوعی پشت به پشت هم بشکلی بسیار پیچیده هر تعاونی را که می خواست در مقابل این زیاده خواهی ها بایستد چنان در پیچ و خم اداری درگیر می کردند که آنها مجبور به تمکین در مقابل خواسته شهرداری ها می شدند.
فساد سازمان یافته
این یک فساد سازمان یافته است ساختاری نیست یعنی سازمان یافته است چون این مجموعه ها بر خلاف قوانین فقط به خاطر هماهنگی مسیولین و حتی عناصر پایین تر اما هماهنگ با مسئولیتشان در حال انجام آن هستند
به راهزنی ها شکل قانونی می دهند
و به این ظلم ، شکل قانونی می دهند یعنی وقتی تعاونی تحت فشار قرار گرفت و مجبورش می کنند طی قراردادی با شهرداری مثلا شصت درصد یا بیشتر را به شهرداری ببخشد و با عقد قرارداد رسمی به آن شکل قانونی می دهند و با این کار جلوی حق خواهی تعاونی را می گيرند و اتفاقا بعدها به هر تعاونی دیگری هم بخواهد قراردادی ببندد اعلام می کنند این روال است یعنی به مرور دیگر اصل قانون را کنار می گذارند و این قراردادها را مثال می آورند
فراتر از راهزنی
حتی فراتر از آن هم می روند مثلا در قراردادها بهترین نقاط زمین را سهم شهرداری می گذارند و یا فضاهای تجاری را به شهرداری تعلق می گیرد یعنی دقیقا یک راهزنی وحشتناک تا اعضا در نهایت بعد از چندین سال به یک قطعه زمین کوچک برسند و در این میان پیمانکاران هم بی نصیب نمی مانند که آنهم به وقتش خواهم گفت
اما در خصوص این ظلم آشکار در این دولت تلاش شد که با کار رسانه ای و انواع ارتباطات دولت را مجبور کنیم به این موضوع ورود کند و جلوی این ظلم بزرگ که یک راهزنی تمام عیار توسط بخش حاکمیتی است بگیرد اما هنوز موفق نشده ایم و هر روز هم بیشتر تحت فشار قرار می گیریم لازم دیدم این متن را بنویسم و جهت اطلاع به همه بگویم
تعاونی های مسکن باید متحد شوند و از حق قانونی خود در مقابل زیاده خواهی های شهرداری ها و حامیانشان دفاع کنند و در این راه هر چند کفش آهنین باید بپوشند اما با اتحاد و شکایت به مراکز ذیصلاح ان شاءالله شاید بتوانیم ریشه این راهزنی را اول از همه در منطقه دماوند و سپس کل کشور از بین ببریم و مسئولین را مجبور به اجرای قانون در اسرع وقت کنیم تا مردم بتوانند در کوتاه ترین زمان مسکن خود را بسازند
از شهرداری‌هایی که مصداق این گزارش می باشد شهرداری رودهن می باشد
با فساد باید مبارزه کرد هر چند در این سطح گسترده و عرف شده باشد حق گرفتنیست