کد خبر: ۸۳۴۶۰۲
تاریخ انتشار:

شایسته سالاری و ناشایست سالاری! در هنر و زندگی و رانت پیرامون آن

سخن را با این آغاز می کنم: برای نمونه اینگونه ببینید تا به کُنهِ سازندگی یا ویرانی یک اندیشه در گفتار که سرانجام دیگری در کردار(عمل) ندارد پی ببرید

گروه فرهنگی: داریوش رضایی کارشناس ارشد کارگردانی هنرهای نمایشی: سخن را با این آغاز می کنم: برای نمونه اینگونه ببینید تا به کُنهِ سازندگی یا ویرانی یک اندیشه در گفتار که سرانجام دیگری در کردار(عمل) ندارد پی ببرید؛ یک شخص که دارای وزن 160کیلوگرم می باشد و جنسیتش مرد است و تخصصش در ورزش رشته ی وزنه برداریست را به مسابقات رقص باله بانوان! یا دو صد متر سرعت با مانع! بفرستیم!!!! کدام عقل سالم چنین چیزی بی روال را برای کند ذهن ترین ذهنها می پسندد ؟!!!

شایستگی در شایسته سالاری، دامنه ها و نیازمندیهایی را در ساده ترین روال داراست. برای نمونه، شما می خواهید لوله آب ساختمانتان را بکشید، آیا به پزشک متخصص مغز و اعصاب زنگ می زنید یا جراح قلب یا هر آدم بی ربط دیگر؟!!!!! یا برعکس، شما نیاز به عمل قلب باز دارید، آیا به لوله کش ساختمان برای جراحی قلبتان زنگ می زنید؟!!!!!!پاسخ خیر است . هیچ آدم با شرایط طبیعی چنین کاری نمی کند مگر آدم دارای عقل سالم نباشد.

حال به گستره هنر در راستای شایسته سالاری می پردازم. قرار است فیلمی ساخته شود آیا در نخستین نیاز ساخت فیلم که متن است به موسیقی ساز فیلم زنگ می زنید یا نویسنده؟ پاسخ مانند خورشید روشن است حال به نکته ای میرسیم که استفاده از چه کسی برای نویسندگی است؟ چیزی که امروزه شوربختانه در همه ی گستره های زندگی ما ایرانیان مُد شده استفاده از نامهای شناخته شده است وآزموده شده است و کار به جایی رسیده که برای نمونه در گستره بازیگری، خود بازیگر می گوید من دیگر چیزی برای ارایه در چنته ندارم و دیگر خسته شده ام ولی همچنان نهادها یا عوامل تاکید دارند برای ظرفیت مالی برگشت پول دست به استفاده از شخص دیگر که بسیار برای ارایه دادن هنر و توانایی خویش تلاش می کند و سرشار از شور و زندگی و هنر است و در بسیاری از موارد دانش و تخصص دانشگاهی آن را هم دارد، دست نزنند!!

چرا که می گویند باید شناخته شده باشد و کاری به شایستگی او ندارند! و اینجا دردی بزرگ است که حفره ای در پیشرفت به اندازه ی یک قرن ایجاد می کند. گویی آن شناخته شدگان از شکم مادر و از نطفه شناخته شده بودند! و دیگران که شایستگی دارند از نطفه مادر، ناشایست!!!! حال این تشخیص شایستگی و ناشایستگی را چه کسانی انجام می دهند؟!!! پاسخ، باندهای بزرگ!!! رانت داران!!! و بی دانش و بی تجربه در این گستره!!!!! برای سود مالی و ارتباطات گسترده و تبلیغاتی که با استفاده از در اختیار داشتن منابع مالی که برای پیدا کردن استعدادهای شایسته است و استفاده از آنها برای شناساندن خودشان و جا زدن خودشان به عنوان مسوول کارگزاری در استعداد و استفاده از اشخاص!!!

و این روند مخرب تا زمانی ادامه پیدا می کند که جامعه ای را به زیر کشیده و ناشایست سالاری برای مردمش در آن جامعه، امری عادی و دوست داشتنی شده و پذیرای هر خوراک بی سر و ته می باشند!!! و اینجاست که در این جامعه ی دیوانه، کار به جایی می رسد که این روند، روال می شود؛ اگر نیاز به جراحی قلب باز دارید به ما زنگ بزنید ما بهترین لوله کشهای آب ساختمان هستیم!!! شاید شما که این مطلب را می خوانید در حال حاضر بخندید ولی من امروزه اینچنین می بینم و اوضاع به همین سوی می رود و باید گریست.

فردوسی بزرگ و گرامی می گوید چو ایران نباشد تن من مباد...بدین بوم و بر زنده یک تن مباد

ایشان پس از خروارها شعر، پر از پند و دانش و تجربه، شایستگی بودن آدمی را در بودن فلات ایران می دانستند تا بجایی که اگر ایرانی نباشد ایرانی ای هم نمی تواند باشد. بدینسان ایران، فرهنگ است، هنر است، مهربانی و بخشندگیست، بزرگ مَنِشیست و درستی و راستی پسندیست، حق شناسی و حق پردازیست و بسیاری دیگر از این دست نیک مَنِشی، نه نقطه ی روبروی آن.

ایرانی بسازیم که همه برای ماندن در آن بخاطر وجود شایسته سالاری، جان دهند. نه اینکه شایسته سالاری را در خارج از این مرز و بوم بیابند!

 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین