گروه سیاسی: سید مجتبی نعیمی: زنی در کوفه بود که کودکانی خردسال داشت و از گرسنگی گریه میکردند. آن زن، کودکان را مشغول و سرگرم میکرد تا بخوابند و آتشی زیر دیگی که فقط آب داشت، برافروخته تا کودکان گمان برند که در دیگ، غذایی است که برایشان میپزد.
به گزارش بولتن نیوز ، امیرالمؤمنان از حال زن آگاه شد. به سوی خانهاش راه افتاد. در حالی که قنبر نیز با او بود. سپس زنبیلی خرما، کیسهای آرد، مقداری چربی، برنج و نان برداشت و بر دوشش نهاد. قنبر خواست آن را بر دوش کشد، نگذاشت.
وقتی به خانه زن رسید، اجازه ورود خواست. زن، اجازه داخل شدن داد. سپس مقداری برنج در دیگ ریخت با مقداری چربی. وقتی که از پختن آن فارغ شد، آن را در اختیار کودکان گذاشت و از آنها خواست که بخورند. وقتی سیر شدند، شروع کرد به دور اتاق گشتن و صدای «بع بع» در آوردن، و کودکان می خندیدند.
وقتی از خانه بیرون آمد قنبر به وی گفت: سرورم! دیشب امری شگفت دیدم که علت بعضی از آن را دانستم و آن بر دوش کشیدن توشه برای کسب ثواب بود. اما علت گشتن دور خانه بر دست و پا و صدای «بع بع» درآوردن را ندانستم!
فرمود: «ای قنبر! من بر این کودکان وارد شدم، حال آن که از شدت گرسنگی گریه میکردند. دوست داشتم از نزد آنان بیرون روم در حالی که با سیری میخندند و راهی (برای خنداندن کودکان) جز آنچه انجام دادم، نیافتم».
خواهر و برادر عزیزی که قصد داری نماینده مجلس شوی! جناب یسعوب الدین امیر المومنین علی علیه السلام با آن عظمت و جایگاه بینظیر در عالمِ امکان، وقتی حاکم جامعه اسلامی شد، برای تأمین رضایت چند طفل این کار را انجام داد. پس تکلیف من و شما که به گرد پای او هم نمیرسیم کاملا معلوم است. اگر فکر میکنی در مسیر او نمیتوانی قرار بگیری، نه زحمت این مردم را بیشتر کن، نه بار آخرت خودت را سنگینتر.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com