به گزارش بولتن نیوز ، داریوش رضایی کارشناس ارشد کارگردانی هنرهای نمایشی: در راستای هنرهای دیداری و شنیداری، هوش ساختگی (هوش مصنوعی) توانایی پوشش خطاهای به دست آدم به مرزی رسیده که احساس را فدای ساختار می نماید! مهمترین بخش احساس، این است که لذتِ رنج، که نیازمندی ساخت هنرمند است فدا می گردد . چگونه؟ برای نمونه : یک بذر گیاه را میکارید ، از آن نگهداری می کنید ، به آن آب و خوراک می دهید ، زیست او را برای به نتیجه رسیدن و شکوفایی فراهم می کنید و با تمام وجود، زمان و احساس و کارایی خود را برای او می گذارید و هنگام شکوفایی آن بی شک لذت فراوان میبرید و از تمام وجود احساس رضایت می برید.
در شنیدن سکوت و دیدن رشد، چراکه مهم رشد او بودست نه اینکه ممکن است شاخه های آن تیغ داشته باشد ! چراکه تیغ آن هم برای پرورش دهنده بی نهایت لذت بخش خواهد بود. حال به این بیاندیشید که هوش ساختگی آنرا بدون تیغ با سرعت بسیار زیاد با آب کم و ... اصلاح شده در کمترین زمان ممکن برایتان بسازد!
و تمامِ زمانِ لذتِ دیداری و شنیداری و احساس شما را بسرعت به رضایت برساند! اینگونه روندی، برآیند و روندی بسیار گذرا را برای شما ایجاد می کند که نمی گذارد تکمیل فرآیند حس خوشایند شما در زمان نیاز آن برسد و از تراز (تعادل) خارجتان می کند و در ناخودآگاهتان هیچگونه خوشایندی نخواهید داشت، فقط هیجانات را بسرعت می گذراند . حال در روبرو شدن با هر اثر هنری چنین احساسی خواهید داشت و از سازنده تا مخاطب همه چیز از تراز خارج خواهد شد و پس از زمانی این برایتان تراز (تعادل)و هنجار خواهد گردید!
و حال در مواجه شدن با روند هنجارمند (نُرمال) رفتار و بازخوردی بسیار نا بهنجار (غیر طبیعی) در بُن و ذات خود و بر پایه ی نا خودآگاهی بهم ریخته از خود بروز خواهید داد. گستره ی سازندگی آدمیان همیشه نیاز به زمان و مکان و پیرامون و علل گوناگون دارد و روندی هنجارمند می باشد. باز نمونه ای دیگر می آورم . گیریم آب خالص فرمولازیسه شده h2o بسیار خالص و تمیز و سودمند می باشد ولی املاح آبی که در چشمه یا آب باران که دارای مواد معدنی و باردار شده ندارد که برای زیست آدم و زندگی (معیشت،حیات) نیاز دارد را با خود ندارد و استفاده ی آن برای آدم کمبود ایجاد خواهد نمود.
گستره هوش ساختگی و فرهنگ سازندگی آن نیازمندیهای بسیاری در خود دارد و خوی (عادت) به هر چیز نو و جدید خوب است ، ویرانگرترین نتیجه را در بر خواهد داشت و پایانی بر آن نیست . تلاش کردم گوشه های تاریک کوچکی از این گستره را برای شما نمایان سازم و شاید در نوشته های پس از این به آنها اشاره هایی بنمایم.
از جمله ی رفتگان این راه دراز.... باز آمده ای کو که به ما گوید راز؟ .. هان بر سر این دو راهی از روی نیاز....چیزی نگذاری که نمی آیی باز ! (خیام)
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com