به گزارش بولتن نیوز ، داریوش رضایی کارشناس ارشد کارگردانی: این پاره از گفتمان و پرسش موجود را با این آغاز می کنم که هدف از ذات یک اثر هنری، آیا چیزی بجز دیدن یک نقطه یا نقاط مختلفی از زاویه یا زوایای مختلف و دیدگاه های مختلف در راستای فهم و درک و بالا رفتن دانش مخاطب در آن نقطه یا نقاط است؟
در این راستا با لایه های سطحی یک اثر هنری و لایه های درونی و پنهان که از اندیشه ی سازنده اثر بیرون می آید که نتیجه ی دانش و بینش و تجربه ی وی از زندگی و درک وی از مفاهیم پیرامون خویش و زیست او می باشد . حال اینکه در این رسالت در رده ی نخست باید سازنده ی اثر خود درک از این رسالت داشته باشد و از نتیجه ی مخرب یا سازنده ی اثر خویش آگاه باشد . چراکه اگر این آگاهی در او وجود نداشته باشد یا آگاه باشد و از روی هدف خویش نتیجه ی مخربی را رقم بزند و مخاطب نیز قدرت درک آنرا نداشته باشد باز هم یک اثر ویرانگر در خودآگاه یا ناخودآگاه در درجه نخست برای خود و در پس از آن برای مخاطب بجا خواهد گذاشت که می تواند جامعه ای را با شرط تخریب به ویرانی ببرد.
پس بار سنگینی بر دوش سازنده اثر قرار می گیرد . در مواجهه با یک اثر هنری، نخست روی کار در دید قرار می گیرد . برای درک و اهمیت، نمونه ای از یک فیلم می آورم که در خصوص درک فیلمنامه، کارگردانی، فیلمبرداری، بازی بازیگران و همه ی نشانه های هنری دارای اهمیت است و ما در این نقطه به سختی کار برای ایجاد مفهوم هنر می پردازیم تا ناشدنی ترین را هم برای مخاطب، دستیافتنی و باورپذیر کنیم؛ فیلم بوی خوش زن با بازی آلپاچینو، که نقش سرهنگ کوری را دارد که خود مسبب کوری خود بوده و در آرزوهایش سوار شدن بر یک ماشین فراری را داشته. صحنه ای وجود دارد که آلپاچینو به عنوان یک کور پست فرمان خودرو نشسته و در حال رانندگیست و پلیس او را نگه می دارد و از او می خواهد که گواهینامه را نشان دهد.
آلپاچینو در واقعیت می بیند و در فیلم نقش یک کور را بازی می کند که حالا باید به گونه ای وانمود کند که میبیند. پس یک بینایی که نقش کوری را دارد که می خواهد وانمود کند بیناست و بازی در بازی در بازی، برای ایجاد یک مفهوم رخ می دهد و در این نقطه میبینیم که برای سازندگان، مخاطب بسیار ارزشمند بوده و در لایه ی رویی فیلم رویدادی وجود دارد که شاید بسیار ساده باشد ولی در لایه ی دوم و سوم و عمیقترین مفاهیم انسانی فرو می رود و در حال رساندن پیامی پیچیده ولی باورپذیر تلاش می کند . به گونه ای که مخاطب پس از دیدن این فیلم سطح خواسته اش برای فیلم یا اثر هنری پسین، بسیار بالاتر و خواستار پیامی پیچیده تر در زندگی، فراتر از رویا خواهد بود. در این گستره سازندگان هم تلاششان بر این خواهد بود که خوراک را به آنها برسانند. یا می توان به کلیه آثار کوبریک اشاره نمود که در هر جمله و یا تصویر و سکوت، زیر متنهای بسیار از مفاهیم بشری را به چالش می کشد.
برای ادامه این گفتمان و ریشه یابی، در پاره چهارم به نزول با استفاده از هوش ساختگی(مصنوعی) خواهیم پرداخت.
در پایان این پاره سروده ای از حافظ را می آورم
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم... فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم... اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد... من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم... شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم... نسیم عطرگردان را شِکَر در مجمر اندازیم... چو در دست است رودی خوش بزن مطرب سرودی خوش... که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم... صبا خاک وجود ما بدان عالی جناب انداز... بود کان شاه خوبان را نظر بر منظر اندازیم... یکی از عقل میلافد یکی طامات میبافد... بیا کاین داوریها را به پیش داور اندازیم... بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه... که از پای خمت روزی به حوض کوثر اندازیم... سخندانیّ و خوشخوانی نمیورزند در شیراز... بیا حافظ که تا خود را به ملکی دیگر اندازیم
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com