گروه سیاسی: سردار جلالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل گفت: در دولت قبل یک سامانه برای انتقال اطلاعات به آمریکا در بانک مرکزی ایجاد شده بود.
به گزارش بولتن نیوز نود اقتصادی با انتشار این ویدئو نوشت: با کمک دادستانی جلوی فعالیت این سامانه را گرفتیم که به دنبال آن ۴، ۵ سال با پدافند غیرعامل مشکل پیدا کردند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
اصلاً سامانه لازم نیست،
تا اطلاعات بفرسته به آمريکا و اذناب،
طرف رفته برای خرید اونور آب،
به فروشنده میگه :
ببین آقای فروشنده،
ما همین مدل جنس را در داخل داریم!
ما می فرستیم به شما
تو فاکتور کن بنام تولید خودت،
ما ببریم وطن!
ببین آقاهه،
این یعنی دو سَر سود! قبوله؟
تازه اون هم جلوی جمع!
نه تویِ پستو،
یعنی اینقدر وقیح و کثیف،
سامانه نمی خواد،
طرف رفته خرید برای (؟؟؟؟)
تازه چندتا می خواست،
زوری یه دونه دادند بهش!
برای همون یه دونه،
گستاخ و وقیح، بدون خجالت میگه :
آقاهه ... حق و حساب ما یادت نره!
سامانه نمی خواد،
تا جلوی ارسال اطلاعات گرفته بشه،
کیس کامپیوتر دادند به اونطرفی؟
گفتند قربون دستت،
بِبر اسقاط کن!
این هم پول چایی و شاگردونگی!
بعد 22 فروردین 1400
سر و صدای یه عده بلند شد،
که آخه چرا باید اختلال برق بوجود بیاد!
سامانه نمی خواد،
برای 100 ین، باکاراچو توکیو دعوا شد!
سامانه نمی خواد،
طرف با اکابر رفته هتل،
برای خوشرقصی شیلنگ گرفته کل حموم!
که تطهیر بشه!
از پشت سیفون آب رفته داخل تأسیسات،
سیستم الکتریک و الکترونیک هتل،
ساعتها قطع شده!
بعد گذاشتند و رفتند،
چندبار مدیریت هتل نامه زده،
ول کن هم نبوده، که چه؟
21 هزار دلار خسارت بده بیاد!
بالاخره دادند رفت،
پول نفته و مفته دیگه، نه؟
سامانه نمی خواد،
برای 100 دلار پشتک هم می زنند!
چه برسه ارسال اطلاعات!
سامانه نمی خواد،
طرف ماهی 300 - 400 میلیون می گیره،
قطعه 10 دلاری خراب شده توی خونه،
زنگ زده که یکی بیاد درست کنه!
گفتند بابا 10 دلار که عددی نیست،
بخر نصب کن،
گفته نه، وظیفه تشکیلات هست،
یه نفر با ماشین رفته اونور شهر،
درست کرده و برگشته،
هزینه چقدر شد؟ هردلار؟
سامانه نمی خواد،
اینجور آدما بدون سامانه هم، آره ...
سامانه نمی خواد،
بقول مقام شامخ ...؟
برای (معاون) چای پُر رنگ بریزید!
یعنی که عقل حسابگر می خواد!
یعنی که دوراندیشی می خواد!
نه سامانه،
ولی چرا، چرا، سامانه می خواد،
حتماً هم لازمه، کجا؟
برای مدعی؟ نه یه جا، چند جا ....
الان میگم،
سال 1352
مدیر دبستان شیخ طوسی،
آقای شيخ الملوکی، طنزگونه گفت :
شعبان بی مخ،
رفت آموزش و پرورش و گفت :
باید به من مدرک تحصیلی بدهید!
گفتند : آقا شعبون،
همینجوری که نمیشه،
گفت : من حالیم نیست،
باید به من مدرک تحصیلی بدهید!
دیدند که زور دارد و قُلچماق،
رؤسا، چاره ای اندیشیدند،
که مثلاً قانونی باشد!
به او گفتند : پس آقا شعبون،
بیا امتحان بده تا مدرک بدهیم،
گفت : باشه!
قلم و کاغذی داده و گفتند :
بنویس : چِنار
نوشت : مِنار
گفتند : بخوان
خواند : خیار
البته، یه جورهایی مثل : امتحانِ اُپِن بوک!
در یک تشکیلات مدعی!
گفتم که، میگم،
سامانه می خواد، لازمه،
اگر کار بکنه، یه سامانه قوی و پیشرفته،
که به طرف بگه بنویس دوغ،
که به طرف بگه بنویس دوشاب،
و اگر درست نوشت و خوب تشخیص داد،
و یه سطر تفاوت هردو را نوشت،
قبوله، وگرنه طرف را بکنند ایزوله،
بعد هم، دو تا بُز بدهند بره بیغوله،
و اینجایی که گفتم حتماً سامانه لازمه،
که اگر از این تست موفق بیرون رفتند،
قطعاً دیگه سامانه لازم نیست،
و ارسال اطلاعات تموم میشه،
حالا کو؟ حالا کجاست؟
کی؟ آدم دلسوز ......
نه اینکه خانمان سوز
در غیر اینصورت، فاتحه بخوان و رد بشو
و برای نسل بعد دعا کن، بسم الله
و این چند بیت هم .....
مختص نا آشنا با دوغ و دوشاب :
زِ حمل بار امانت به تنگ می آیید
به مردمان مَنمایید مُعتمد خود را
کجا زِ بوته دوزخ خلاص خواهد یافت
کسی که پاک نکرده است از "حَسد" خود را
مقام زنده دلان نیست خاکدانِ جهان
به زندگی مگذارید در لَحد خود را
بولتن ....
چند وقتی تعطیل کن، جگرکی بزن
چون وقتی این خبرها را می بینم،
حالم بهم می خوره،
حالم بهم می خوره،
حالم بهم می خوره،