به گزارش بولتن نیوز ، در جنگ تحمیلی با عملکرد بنیصدر به دشمن فرصت دادیم تا از مرزهای ما عبور کند، به شهرها، روستاها و مناطق مختلف کشورمان هجوم ببرد و آنها را به خاک و خون بکشد. آن طور که نقل میکنند: وقتی جنگ آغاز شد؛ بنیصدر بههیچوجه این تجاوز را *جدی نگرفت* .
سردار کوثری میگوید: «پنجروز مانده بود به شروع جنگ تحمیلی و ما اطلاعات را دستهبندی میکردیم و برای رئیس شورایعالی دفاع که بنیصدر بود، میفرستادیم. باوجوداینکه در گزارشها آمده بود ارتش عراق *بهطورقطع به ما حمله خواهند کرد* ، اما به این گزارشها *توجهی نمیکرد* ».
سردار احمد غلامپور میگوید: پس از آنکه در جلسهای کاظمی و بروجردی گزارش دادند، بنیصدر در آن جلسه بچههای *ما را تودهای خطاب کرد* و گفت که *شما میخواهید عراق را تحریک کنید* . *شما دارید این گزارشها را میدهید که ما را تضعیف کنید* »
علی شمخانی نیز نقل میکند وقتی احتمال بروز جنگ به دلیل تحرکات مرزی و بعضی اطلاعات استخباراتی، به مسئولان ردهبالای کشور منتقل میشد، آقای بنیصدر میگفت: *اگر شما در مرز حضور پیدا نکنید* ، *عراقیها حمله نمیکنند* »؛
امروز که به راهبردها و شخص بنیصدر نگاه میکنیم، سویههایی از جهالت، رذالت، حماقت و خیانت را در عملکرد مسئولین آن روزها بهوضوح میبینیم و کمتر کسی برای پذیرش این حقیقت که سیاستهای اولیه ما در مواجهه با جنگ، منافقین، فرقان و ...سیاستهای هزینهزا و بعضاً بیفایدهای بودند، نیاز به استدلال دارد. کشور متحمل هزینههای جبرانناپذیری شد تا *از گفتمان تهاجم عراق و جنگ تحمیلی به دفاع مقدس رسید* و راهبری مواجهه با آن از چنگ عدهای عافیتطلب و بهاصطلاح مصلحتاندیش خارج و به دست نیروهای مخلص انقلاب افتاد.
" *جدی نمیگرفت* "، " *توجهی نمیکرد* "، " *شما میخواهید آنها را تحریک کنید* "، " *این گزارشات را میدهید که ما را تضعیف کنید* "، " *اگر شما حضور پیدا نکنید حمله نمیکنند* " ، چهقدر این جملات آشنا است. مسئولی که به هر نحوی چشم بر واقعیت میبندند و در بهترین حالت و پس از شکست در مقاومت نسبت به پذیرش واقعیت، تمام تلاش خود را معطوف به فرافکنی و مقصر جلوهدادن شما میکند. من اسم این تفکر را تفکر اجتنابی گذاشتهام. تفکری که تمایل دارد مشکلات را حداکثر به تأخیر بیندازند یا بهطورکلی *از رویارویی با مشکلات و پذیرش آنها اجتناب* کند.
مشابه همین وقایع در جنگ نرم خصوصاً در سال گذشته رخ داد و یک سال است که با *تساهل و تسامحِ سازمانیافته* اماکن عمومی، خیابانها، شهرها و خاک جمهوری اسلامی، بهنوعی به محل تاختوتاز بیبند و بارها و عبور از خطوط قرمز نظام تبدیل شده است! اگر واقعاً باور داریم که در جنگ شناختی، جنگ ترکیبی یا بهطورکلی *در جنگ قرار داریم* پس چرا آرایش جنگی نمیگیریم؟ جنگ پیشکش، کی قرار است به دفاع بپردازیم؟
گویی آنها که آن روزها در *قالب مشاور* و کارشناس پیشنهاد عقبنشینی یا حداقل عدم اقدام تا کسب اطلاعات بیشتر به بنیصدر دادند، امروز همچنان در قالب مشاور پیشنهاد داده یا به عنوان مدیر تصمیمات اینچنینی میگیرند. این افراد به هر نحوی *هزینه اقدام* را بالا برده و بهترین حرکت را عقبنشینی یا حداقل سکوت میدانند. حال این نظر تسلیمشدن باشد یا نوشیدن جام زهر یا ....
متأسفانه، باید گفت، در ساحت جنگ نرم نتوانستهایم کشور را از اشغال دشمن رهایی بخشیم، گویی جبهههای نبرد هنوز به دست انقلابیون نیفتاده و *حسن-باقری* های این جنگ هنوز پیدا نشدهاند، البته باید به این مسئله هم توجه کنیم که *آیا راهی برای بروز و ظهور حسن باقریها در این جنگ گذاشتهایم* ؟ یا با این *توهم* که ما سالهاست بزرگتر از اینها را پشت سر گذاشتیم راه را برای *مشارکت هر کسی* بستهایم؟
این روزها عدهای با آمارسازی و آمار بازی، عدهای با ممانعت از انتشار آمار و ترسیم تقسیمات جدیدی که *مردم را نامحرم میانگارند*، عدهای با بها و عدهای با بهانه! عامدانه یا جاهلانه با این جریان همراهاند و تمامقد از ایشان حمایت میکنند. بعضی در قامت عالم ظاهر شده و با *پیچیده انگاری* و برخی شهرت معاشند و با *ساده انگاری* بااین تفکر همراهی می کنند.
امید است پیش از آنکه کار از کار بگذرد و *به دشمن عادت کنیم* ، فرجی شده و تدبیری جهت اقدام بهموقع اتخاذ شود. لحظهبهلحظه هزینهی مواجهه افزایش مییابد، البته بعید میدانم برای *کسی که هزیه ای نداده و نخواهد داد* ، مهم باشد. شکی نیست منفعتطلبان همچون گذشته برای سکوت و عقبنشینی حاکمیت تلاش میکنند؛ اما بعید است امت حزبالله نسبت به این رویه تاب آورده و به استمرار آن تن دهد. حال سؤال اینجاست که سیاستمدارانی که با استفاده از برچسب *انقلابیگری* به اینجا رسیدهاند، بالاخره میخواهند طرف چه کسی را بگیرند؟
والله اعلم
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com