گروه سیاسی: از گوشه و کنار کشور اخباری مبنی بر قطع ارتباط کاری با برخی استادان در کانالها و سایتهای خبری منتشر میشود. اخباری که همراه شدهاند با شانتاژ رسانهای شدید اصلاحطلبان و دروغپردازیهای ایشان تحت این عنوان که استادان مزبور، به علت مواضع سیاسی از کار برکنار شدهاند و دیکتاتوری در دانشگاهها حاکم شده و خالصسازی در حال انجام است. ادعایی که مضحک است و تنها به درد افرادی که میخورد که یا دروغ شنیدن دوست دارند و یا منفعتشان، گسترش چنین شایعاتی در سطح جامعه است.
به گزارش بولتن نیوز، البته که علت جیغ بنفش اصلاح طلبان مشخص است. سالها دانشگاه و هیأت علمی رشتههای مختلف تبدیل به جولانگاه و خانه امنی برای ایشان شده بود و آن را ملک پدری میدانستند. همین روند و سیستم مافیاگونهای که مانع از حضور افراد متخصص، متعهد و انقلابی در دانشگاهها میشد، باعث سقوط علمی علیالخصوص در حوزه علوم انسانی و انجماد فکری شد. حال امروز که بالاخره این تصمیم درست گرفته شده تا نگاهی به وضعیت این اساتید انداخته شود، تنها راه بقای خود را، هوچیگری و داد و بیداد میدانند.
این مثلا اساتید اگر لازم باشد، حاضر هستند تا ریسک انتشار خبر دروغ و افشای واقعیت را به جان بخرند، اما از هر طریقی که شده، به کرسیهای خود بچسبند. دروغهایی مثل اخراج سیاسی و خالصسازی و انتشار فهرستی بلندبالا که حتی نام برخی از این افراد مربوط به سالهای گذشته است، تنها گوشهای از تلاش ایشان و رسانههای حامی آنها برای بقا در دانشگاهها بوده. برخی نیز در بررسی علمی از صلاحیت کافی برخوردار نبودهاند، برای مثال فردی مانند محسن برهانی از حداقلهای لازم برای تدریس بیبهره است و طی ماههای گذشته بارها ثابت شده که خارج از بحث سیاسی، در حوزه علمی نیز چیزی در چنته ندارد.
امثال زارچی نیز که خودشان عامدانه روند اداری را طی نکردهاند تا در زمان لازم ماهیشان را از آب گلآلود بگیرند، تا دلتان بخواهد در میان این حضرات وجود دارند. بالاتر از لیست طولانی نامهایی که اصلاحطلبان منتشر کردهاند، صحبت شد. بسیاری از آن افراد اساسا بازنشسته هستند و ادامه حضورشان در دانشگاه الزامی نداشت که امروز هم کسی بگوید خالصسازی. در واقع انواع دلایل قطع همکاری دانشگاه با این اسامی مورد بازبینی مختصری قرار گرفت تا یک حقیقت مشخص شود. دروغگویی این جماعت انتهایی ندارد و تا جای ممکن برای تأمین منافع سیاسی و شخصی خودشان بر روی موج حماقت کسانی سوار میشوند که هیچ اطلاعاتی از حقیقت موضوع ندارند.
این موارد البته تنها نکاتی بود در باب لیستسازیهای دروغین اصلاحطلبان. اینکه باید صلاحیت علمی، اخلاقی و سیاسی دستهای از اساتید علیالخصوص پس از حمایتها، فضاسازیها و حتی تهییج دانشجویان علیه جمهوری اسلامی و مسمومسازی فضای علمی کشور علیه نظام، مورد بررسی قرار میگرفت، امری است که الزامی بود و همین امروز هم برای چنین مسألهای دیر شده. منتقد بودن هیچ اشکالی ندارد، اما مشکل آن است که این حضرات دیگر مرض انتقاد را رد کردهاند و مشغول عنادورزی هستند.
همین امروز هم برای نگاهی مجدد به وضعیت اساتید در دانشگاهها دیر است. اما اگر چنین اتفاقی هم رخ بدهد، بدون شک درصد بالایی از نامهایی که این روزها در حال مطرح شدن هستند، در همان بررسی صلاحیت علمی درمیمانند و کار دیگر به مسائل سیاسی نمیرسد. مثال برهانی هم که آورده شد، دقیقا بر همین اساس بود که نشان میدهد چه کسانی سالها بدون سواد کافی، اوضاع علمی کشور را به کدام سمت سوق دادهاند. میتوان در حمایت از ایشان دروغ گفت و با شلوغ بازی، فضا را علیه اساتید متخصص و باسواد، اما متعلق به جریان انقلابی مشوش کرد، اما نمیتوان مدارک و اسناد را پوشاند. اسنادی که فریاد میزنند اصلاح طلبان امروز با دروغ در تلاش هستند تا حیاط خلوتشان از دستشان خارج نشود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
دلهای مریض هیچ وقت درمان نخواهند شد.
ملت ایران باید سالها گرفتار این گروهک قدرت طلب و اشرافی و اختلاس گر باشد.