گروه بین الملل: رسانه ای توافقات پنهان میان تهران و واشنگتن منجر به خلق شرایطی از شایعه سازی و ابهام افکنی شده است. این فضا در شرایطی غلظت محاسبه اشتباه در تحلیل را ایجاد می کند که طرفین برخلاف آنچه در محافل تحلیلی و رسانهای از توافق احتمالی و پشت پرده تهران و واشنگتن گفته می شود، با انتشار تکذیبه هایی مسیر خواست دیپلماتیک را از تحلیل رسانه ای جدا می کنند.
به گزارش بولتن نیوز، بطوریکه همانطور مقامات دولت آمریکا، یکی پس از دیگری هرگونه تلاش بر انجام توافق با ایران را رد میکنند، نمایندگی ایران در سازمان ملل هم در روزهای گذشته هرگونه توافق موقت با آمریکا را تکذیب کرده است. در پی انتشار برخی گزارشها مبنی بر نزدیکشدن ایران و آمریکا به توافق موقت، نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد اعلام کرد که «هیچ توافق موقتی بهعنوان جایگزین برجام در دستور کار نیست». با این حال هر چند طرفین تاکنون دست به رد تلاشها برای توافق احتمالی زدهاند، اما همچنان اخباری درباره دیدارهای مقامات ایران و دولت بایدن در فضای رسانهای منتشر میشود و محافل رسانهای بیاعتنا به این تکذیبها از وجود تحرکات پشت پرده میان دو طرف سخن به میان می آورند.
واقعیت امر این است اثرات این اخبار در حوزه افکار عمومی در داخل ایران زیاد بوده و نتایج هیجانی و روانی آن در حوزه اقتصاد و بازار مبین این ادعاست؛ از این رو بواسطه این شرایط و مهم برآورد شدن آن، رهبر معظم انقلاب نیز در تشریح مسئله مذکور برای افکار عمومی جامعه در روز گذشته در دیدار با دانشمندان، کارشناسان و مسئولان صنعت هستهای با ذکر نکاتی، ضمن شفاف سازی و حل ابهامات در این باره، مواردی را به عنوان تجارب سیاسی – دیپلماتیک ایران در این زمینه را یادآور شدند که در عمل به معنای روشن کردن مسیر و نقشه راه آینده تعاملات در حوزه دیپلماتیک در بستر مورد نظر می باشد.
ایشان با بیان این موضوع که بومی شدن صنعت بسیار مهم هستهای نشاندهنده ناکامی غرب و تحقیر غربگرایانی است که درصدد تحقیر ملت و تضعیف روحیه کار و امید در کشور بودند، در تبیین اهمیت ۳گانه صنعت هستهای، این صنعت را به لحاظ پیشرفت و بروز تواناییها، «آبروبخش» کشور دانستند که به لحاظ وزن سیاسی و جایگاه جهانی ایران، موجب آبروی ملی است؛ رهبر انقلاب «مخالفت با پیشرفت ملت ایران»،«آشکار شدن منطق غیرانسانی و زورگویانه مخالفان پیشرفت ایران»، «ضرورت بیاعتمادی به طرفهای هستهای»(عملی نشدن وعدههای زیادی طرفهای هستهای و آژانس در این سالها) سه حقیقت آشکار چالش آفرینی غرب با ایران در این رابطه عنوان کردند.
مقام معظم رهبری ضمن توصیه هایی به مسئولان در این زمینه، «حفظ ارتباط، تعامل و همکاری با آژانس البته در چارچوب مقررات پادمانی» را ضروری خواندند و بر «ضرورت سرریز دانش هستهای در بخشهای مختلف زندگی همچون سلامت، صنعت، کشاورزی، محیط زیست و آبشیرینکُن»، «آگاه کردن مردم از آثار مفید صنعت هستهای»، «توسعه تجاریسازی محصولات و خدمات هستهای» و «افزایش همکاریهای علمی با کشورهای همسو و غیرمعارض به منظور استفاده هر چه بیشتر از امکانات و پیشرفتهای دنیا»، توصیه مؤکد مسئولان انرژی اتمی به «تکریم، حفظ و صیانت از نیروی انسانی»، «پرهیز از تخطی از قانون مجلس در خصوص هستهای»، و در نهایت توصیه و تاکید به مسئولان سازمان انرژی اتمی بر«حفظ زیرساختهای موجود صنعت هستهای و مراقبت از این زیرساخت ها»، به عنوان نقشه راه تبیین و تشریح کردند.
در حقیقت در ذیل نکات تحلیلی در این باره باید نکات مهمی را مورد توجه قرار داد. آنچه واشنگتن در این باره بدنبال آن است عبور از پلن های A (احیای برجام)و B(فشارهای اقتصادی، سیاسی و نظامی بر تهران) و اجرای طرح تازه ای به عنوان پلن C(تلاش برای جلوگیری از حصول بدترین نتایج مناقشه هستهای با ایران و درعینحال حفظ امکان حلوفصل آن در آینده خواهد بود) می باشد؛ ماهیت و هستی شناسی روی آوردن واشنگتن به پلن C به معنای عدم دستیابی حداکثری به اهداف مورد نظر در پلن دو گانه قبلی از یکسو و جایگزین سازی بد بجای بدتر از سوی دیگر است. به این معنا که پلن C بدان سبب مطرح شده تا سامان ساز شرایط نامطلوب متصور شده باشد. به عبارت بهتر ماهیت پلن C تایید و تصدیق این نکته می باشد که اگرچه وضعیت موجود مطلوب نیست، اما گزینههای جایگزین میتوانند بسیار بدتر باشند، بنابراین بهترین راه برای آنها تعامل دیپلماتیک با ایران بر سر پرونده هستهای خواهد بود.
از سوی دیگر اثرات موضوع توافق، در داخل کشور نیز قابل توجه می باشد؛ بطوریکه آنچه برای تهران در مقطع موجود ملموس بوده، شیب نزولی قیمت های ارز و خودرو در بازار آزاد می باشد. اگرچه این اتفاق و اثرات مورد اشاره در این باره، صرفاً یک واکنش هیجانی بوده و نمی توان از آن به عنوان سیستم خودکنترلی و خود تنظیمی نام برد اما با این حال می توان از آن با نام ترزیق امید بخشی اجتماعی در شکل کاذب و هیجانی و زودگذر آن یاد کرد که بواسطه شرطی سازی اقتصاد و بازی با فضای روانی بازار بر مبنای تأییدها و تکذیبهای رسانههای شکل گرفته است.
خلاصه کلام همانگونه که واشنگتن سیاست نه توافق، نه بحران را در قالب پلنC دنبال می کند تهران نیز باید سیاست توقف در برابر توقف با هدف حصول به گشایش در حوزه های اقتصادی و صنعتی را دنبال کند و الگوی کاهش نرخ ارز را به سمت تحقق پارامترهای مورد نظر برای کاهش تورم در نظر بگیرد. در واقع تعامل دیپلماتیک و چانه زنی برای تحقق منافع ملی با نظر داشتن منافع حیاتی و دستاوردها، مسئله ای ست که تهران می تواند در شرایط موجود به عنوان راهبرد درست در میدان دیپلماتیک بدان ها دست یابد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com