گروه اقتصادی: یکی از مواردی که در حوزه قاچاق سالها است به آن اشاره میشود، قاچاق پارچه است. پاچاق پارچه سود هنگفتی دارد و در این زمینه از اختلاف ارزش در پارچههای وارداتی سوء استفاده میشود.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از تسنیم، حدود دو سال قبل نیز مباحث مربوط به این موضوع خبرساز شده بود. اواخر آبان سال 1399 انجمن صنایع نساجی ایران در نامهای به گمرک ایران اعلام کرد که شیوه واردات پارچه به سه طریق سبب آسیب شده است.
1. طبقهبندی ذیل ردیف تعرفه ناصحیح (از جمله 59039090، 59070090) به استناد اعلام نظر آزمایشگاه استاندارد. (به خاطر فرار از شمول استاندارد اجباری و استفاده از ارزشگذاری نازل گمرکی)
2. اظهارنظرهای دوگانه دفتر تخصصی تعیین تعرفه گمرک ایران در طبقهبندی این پارچهها
3. ارزشگذاری نازل گمرکی برای پارچههای مورد نظر به صورتی که ارزش هیچ کدام از سند پارچههای ترخیص شده از ... عمدتا ذیل ردیف تعرفه 59070090 به استناد سوابق موجود در سیستم TSC ارزشگذاری نگردیده و با اکتفا به درج کلمه نرخ تسعیر ارز برای کالایی که از چین آمده، به ایران میرود و با نرخ لیر ترکیه آن هم به استناد پروفرمای چند سال پیش که خود پروفرما کلی محل اشکال میباشد به جای ارزش 3.5 الی 4.5 دلاری با ارزش ناچیز 1.30 دلاری ارزشگذاری و ترخیص میشوند و با آنکه به استناد ماهیت کالا، ردیف طبقهبندی صحیح چیز دیگری میباشد، توجهی نمیشود و هیچ کدام از این پارچههای وارداتی به خاطر اظهار در ذیل ردیف تعرفه ناصحیح، مجوز استاندادر اخذ نمینمایند.
با توجه به مورد سوم که به آن اشاره شد، برای پراچههای وارداتی ارزشهای متفاوتی از 1 تا 4 دلار در نظر گرفته میشد. پس از این اتفاق بود که دستگاههای مختلف اواخر همان سال 1399 بر روی موضوع حساس شدند و به این ترتیب مطالبه نامههای سنگینی پس از احصای ارزش دقیق پارچههای مذکور صادر شد. در ادامه گمرک ایران یک دستورالعمل واحد برای تعیین تکلیف پارچههای وارداتی به کشور تعیین و به طور کلی آنها را از نظر وضعیت کالاها به چهار گروه تقسیم کرد.
به تازگی نیز در محموله بزرگی که شامل 16 کانتینر 20 فوت و میزان 225 هزار متر پارچه بود در بندرعباس کشف شده است. براساس اقدامات پلیس امنیت اقتصادی، نظرات کارشناسان گمرک ایران و همچنین آزمایشات انجام شده، پارچههای مورد اشاره در اظهارنامه صاحب کالا با محموله ترخیص شده متفاوت بوده و به این ترتیب اظهارات خلاف واقع در این محموله برای ماموران و مقام قضائی ثابت شده است.
همچنین به میزان 10 دستگاه کانتینر 20 فوت پارچه متعلق به این شرکت در انبار تهران دپو شده بود که این محموله نیز توقیف شده است. با توجه به اعلام کارشناسان رسمی ارزش این محموله برابر 31 میلیارد تومان بوده است که برابر با قانون مبارزه با قاچاق کالا و براساس اظهارات خلاف واقع صاحب کالا این محموله مشمول کالای قاچاق شناخته شده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
معطوف به این بود که چه خبر است؟
مگر می شود در یک نقطه از بازار،
مثل (حمام چال)
قیمت مغازه تا متری 5 میلیارد تومان!
خريد و فروش شود؟
در راسته پارچه فروشان!
این خبر، و کشف انواع و اقسام کامیون
و وانت و سواری با محمولههای وارداتی،
به مقصد تهران، با بار پارچه های قاچاق،
خود گویایی سود بشدت نجومی است،
راننده ون محله می گفت :
همیشه در بزرگراه امام رضا،
از کامیون و اتوبوس!
طاقه طاقه پارچه قاچاق تحویل گرفته،
حوالی ايستگاه سعادت در خیابان مولوی،
و تماس با دریافت کننده، تحویل می دهم!
یکی بود؟ در فلان نقطه پایین شهر،
کم کم صعود کرد، به ارتفاعات یا همان
بالادست شهر،
آری از طریق مَپ و گوگل ارث،
تغییر جغرافیایی هر منطقه
در سالیان ماضی قابل شناسایی است،
کاش .........
ابزار و لوازمی می بود،
تا تغییر محیط زندگی افراد در یک دوره زمانی
قابل مشاهده و دسترس بود،
بطور مثال :
از یک (مغازه کوچک) در بازار طلا،
خریدی صورت گرفت، کمی بعد بدلایلی،
مرجوع و چک دریافت شد،
خدا عالم است که برای دریافت وجه،
چقدر به زحمت افتادیم،
همان عدم موجودی در حساب!
و پاس کاری و سر دواندن،
از متصدی بانک، آدرس وی درخواست شد،
چنین بود : حوالی ارتفاعات البرز!
در شمال شهر! و خیابان از ما بهتران!
رصد جغرافیایی اینگونه افراد،
در بازه زمانی چند ساله،
اطلاعات شگفتی از (بازار)
و از ننه من غریبم ها بدست می دهد،
همانا ضعف ساختاری در درآمدهای مالیاتی،
و سوابقی که امروزه حتی ضعيف ترین دولتها
بدنبال آن هستند،
باور کنید اقتصاد در این کشور رهاست،
کمتر جایی پیدا می کنید مثل .......؟
سال 1374 از پایتخت یک کشور اروپایی،
یکدستگاه کامپیوتر پنتیوم و متعلقات خریدم،
خود متصدی صندوق گفت :
لطفاً پاسپورت! بعد در سیستم کامپیوتری
در فروشگاه، چند برگ به ما تحویل داد،
مبنی بر دریافت 14 درصد مالیات!
چرا که وسيله خریداری شده به ایران می آوردم!
بالتبع شهروند آنجا نبوده، ماليات تعلق نمی گرفت،
اگر صندوق دار نمی گفت، ما متوجه نمی شدیم!
هنگام بازگشت! در فرودگاه به اتاقکی رفته،
وسيله خریداری شده ارائه شد،
با مشاهده بلیط سفر، مُهر روی فاکتور خرید زده،
و در انتهای سالن فرودگاه، ماليات پرداخت شده،
دریافت کردم! سال 1374 !!!
بود هموطنی، که دوربین فیلمبرداری خریداری،
در فرودگاه مُهر خروج آن زده شد،
چند متر آنطرفتر، دوربین به فامیل ساکن
در آن شهر داد! مثلاً زرنگی!
مأموران که رصد می کردند!
او را دوره کرده و جریمه بسیار سنگین بستند!
یا در سفر به کشور دیگر اروپایی،
خانمی هموطن دو باکس سیگار همراه داشت،
معمولاً خروج از گیت گمرک خیلی آسان بود،
آنروز، بصورت رندم، همه بازرسی شدند،
سیگار آن خانم جریمه سنگينی خورد!
از وی سوال شد :
چند روز اینجا اقامت دارید؟ گفت 1 هفته،
گفتند 3 پاکت سیگار برای شما کفايت می کند!
مابقی اضافه است و تجارت محسوب می شود!
با جریمه سنگین، منقلب شد!
یکبار هم به ساختمان گمرک مهرآباد رفتم،
غوغایی بود، هنگام ارزیابی کالا،
افراد، قطعه یا وسيله مثلاً 100 دلاری را
20 دلار اظهار می کردند، واقعاً چه خبر بود؟
البته سالها از این اتفاق گذشته،
ابزار الکترونیک جدید و روش ها فرق کرده،
اما هنوز اخبار حکایت از غوغا در زمان
ارزیابی کالا هست، اصلاً گمرک و دالان های آن،
یک سرسرای عجيب و غریبی شده،
هرکه بامش بیش، ناله و حقه هایش بیشتر؟
واقعاً درود بر خالق واژه نوکیسه!
که با کوهی از ثروت و مکنت،
در حال بلعیدن شهر و اماکن تجاری و ....
هستند، سیرمانی ندارند و می تازند،
در جاده ای که فشل بودن سیستم دولتی،
برایشان فراهم کرده،
سالها پیش، روزنامه کیهان،
مقاله ای از مرحوم جمالزاده چاپ کرده بود،
بخشی از آن چنین بود :
افرادی در جامعه هستند که با خوراندن به بقیه؟
یا همان گشنه های روزگار از هر نوع،
دار و دسته و قبیلهای برای خود می سازند،
و می شوند آدم او، و چنین می شود که :
نوچه پروری، کارکِرد اساسی پیدا می کند،
و به وقت مقتضی به کار می آيند،
در همه زمینه ها، انتخابات، دادار دودور
هیاهو کردن و ...........
و این ساختار سازی،
هیچگاه اجازه نمی دهد به دولت برود بازی،
میانه راه، نه، هنگام ورود به زمین،
چنان او را می زنند زمین؟
تا بخواهد خود را جمع کند، وقت تمام شده،
و شیپور ثبت نام و کارزار انتخابات بعد زده شده،
و دولتها درمانده اند که صدای کدام بشنوند،
و براستی کدام صوت واقعی و صادق است؟
آری .............
ای دولتمردان مدعی در وسط میدان مین،
با شعار بیا بیا آورده ام نوبرانه از باغ
پس بشنو .........
باغبان، بیرون کُن این گستاخ بادآورده را
خوش نمیآید به گل، این، هایهایِ عندلیب
و چه بادآورده ها و چه باد اضافه هایی که،
در این مُلک و مملکت جولان نمی دهند؟
(عدالت مفقوده)
خدا آنها را نبخشد .
این کارخانه ها می توانست نه تنها مانع از خروج سالیانه میلیارد ها دلار از کشور شوند بلکه اکنون محل اشتغال ده ها هزار کارگر می بودند.
در چند ده سال پیش و در یکی از مسافرت ها به یکی از کشورهای اروپایی ، تصمیم گرفتم برای رعایت بیشتر بهداشت فردی یک دو جین ( دو بسته شش تایی ) لباس زیر با خود ببرم ... در گمرک فرودگاه ، ارزیاب گمرکی همراه داشتن همین دو بسته لباس ها را ایراد گرفت و خواست که الزاما بایستی از خروجی دیگر فرودگاه خارج شوم.
در مقابل اظهار من که این وسایل برای استفاده های شخصی است بدون اینکه عکس العمل منفی داشته باشد فقط از من درخواست کرد که "نوار گاغذی دور بسته ها" را پاره کنم تا کالای همراه از قالب مال تجارتی بودن خارج شود ...