کد خبر: ۸۱۹۶۸۱
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار:
شعار مرگ بر دیکتاتور را طراحی و بر زبان ها جاری ساختند

چرا شعار علیه رهبری در آینده پر تکرار خواهد شد؟

يکى از مشکلات انسان امروز، عدم شناخت دشمنان خويش است. در سطح جوامع نیز ، همین قاعده ، پابرجاست . ‏یعنی دشمنان با ابزارهاى پيشرفته و با به کارگيری انواع روش هاى جنگ روانى ، خودشان را از جامعه هدف ‏مخفى می کنند.
چرا شعار علیه رهبری در آینده پر تکرار خواهد شد؟

گروه سیاسی - دکتر مجید سجادی پناه – استاد دانشگاه در یادداشتی نوشت:  يکى از مشکلات انسان امروز، عدم شناخت دشمنان خويش است. در سطح جوامع نیز ، همین قاعده ، پابرجاست . ‏یعنی دشمنان با ابزارهاى پيشرفته و با به کارگيری انواع روش هاى جنگ روانى ، خودشان را از جامعه هدف ‏مخفى می کنند. و این ناآگاهی وعدم شناخت ابزارها و نقشه های دشمنان، باعث می شود ضربات مهلکی بر ‏پيکره جوامع وارد شود تا جايی که يکی از ضعف های اساسی عموم مسلمانان - از صدر اسلام به ويژه زمان ‏حکومت امام علی عليه السلام تاکنون - نشناختن دشمن يا ضعف در دشمن شناسی بوده است؛ همين امر موجب ‏شکست و از دست دادن حکومت و عملی نشدن بسياری از احکام اسلامی شده است. در این راستا يکی از روش ‏های دشمنان از ديرباز تا کنون تخريب جايگاه رهبران دينی می باشد.‏

به گزارش بولتن نیوز، قرآن کریم با ظرافت و دقت تمام، خدعه ‏ها، شیوه ‏ها و اهداف کافران و مشرکان را در مبارزه و تخریب رهبران ‏دینی برملا می‏ سازد. از دیدِگاه قرآن کریم،‎ ‎ایجاد تردید و ابهام در بین مردم نسبت به حقانیت رهبری، شکستن ‏قداست با استفاده از حربه تهمت و افتراء، تضعیف دستیاران رهبر و تشکیلات رهبری، تحقیر و استهزای، بدل سازی و رهبرتراشی، تطمیع و تهدید رهبری و … از شگردها و شیوه‌های متنوع دشمنان در مبارزه با ‏رهبران در طول تاریخ است که تا این زمان هم جریان دارد.‏

این قاعده راجع به کشور ما هم صادق است از آن جایی که رهبری در ایران از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ ‏از این رو طبیعی است که مخالفان نظام، تمام تلاش خود را برای دشمنی با رهبری انقلاب به کار بگیرند. برای این ‏که ببینیم چرا تضعیف رهبری یک هدف استراتژیک برای همه گروهای معاند و حتی منتقد قلمداد می شود لا ‏زم است که ببینیم رهبری چه نقشی در نظام جمهوری اسلامی دارد.

‏ این یاداشت حاصل گفتگو اینجانب با دکتر صفدری استاد دانشگاه است:‏

در گام اول تصور معاندین و منتقدین انقلاب، از رهبری قابل بررسی است و لازم است بدانیم آنها به مقام معظم رهبری از چه منظری نگاه می کنند؟ ‏در این رابطه به چند نمونه اشاره می کنیم تا با جایگاه رهبری ایران، در مسیر تکون و تطور انقلاب بیشتر آشنا شویم:

کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه ایالات متحده امریکا -که خودش از ضریب هوشی بسیار بالایی ‏برخوردار است- درخصوص هوشمندی رهبری ایران می گوید : او کسی است که می تواند با یک ‏سخنرانی یک ساعته بهترین نقشه های ما را که با صرف بیشترین هزینه و با بکارگیری بهترین تخصص ‏ها طراحی شده است ، خنثی و بی اثر نماید.(این صحبت های فردی است که در طول دوران هشت ‏سال مسئولیتش در وزارت امورخارجه امریکا ، تمام توان خود را بکار بست تا به هر شیوه ممکن قدرت ‏جمهوری اسلامی ایران را مهار کند. او معتقد است خامنه ای یک استراتژیست صاحب تحلیل است و ‏بخوبی می تواند اتفاقات آینده و ضرورت های راهبردی را شناسایی و بر اساس روندها و ترندهای ‏جهانی تصمیم گیری نماید. او بخوبی می داند که باید روی چه اصولی بایستند، کجا مقاومت کند ‏و در چه مواقعی نرمش –قهرمانانه- انجام دهد.‏

کوفی عنان دبیر کل سازمان ملل می گوید "ایرانی ها و مسلمانان باید افتخار کنند که چنین رهبری ‏دارند و من از خودم می پرسم که چرا شخصیتی مثل من باید دبیر کل سازمان ملل باشد در حالی که از معنویت ‏چیزی نمی داند. بنابراین آرزو می کنم که ایکاش شخصیتی مثل آقای خامنه ای دبیر کل سازمان ملل ‏بودند."‏

برژینسکی مشاور امنیت ملی و یکی از سی استراتژیست برتر امریکا معتقد است که امروز باید رهبران ‌‏ قدرت های جهانی از مسیولین ایرانی برای حفظ امنیت ملی خود وقت قبلی بگیرند. بیانات او راجع به ‏کشوری است که تحت شدیدترین فشارها و تحریم ها قرار گرفته - که در طول تاریخ برای هیچ ‏کشوری نظیر نداشته است - ولی هم اکنون در بین 25 قدرت اقتصادی دنیا رتبه بندی می شود. او معتقد ‏است که ایران توانست است در سایه سنگین تحریم های بین المللی دانش هسته ای خود را بومی و در ‏سلول های بنیادین جزو پیشروترین کشورهای جهان محسوب شود. این کشور دارای سیزدهمین ارتش و ‏قوای مسلح نظامی در جهان است و خاورمیانه کاملا تحت نفوذ و سیطره آنها قرار دارد و من به این ‏واقعیت مسلم، اعتقاد راسخ دارم.‏

پوتین رئیس جمهور روسیه که هیچ تعلق مذهبی نداشته وشخصی لائیک به شمار می رود پس از دیدار ‏با رهبری می گوید: با عنایت به مطالعاتی که من در باره مسیح داشته ام، در ملاقات با رهبر انقلاب ‏ایران تمام ویژگی های مسیح را در آیت الله خامنه ای دیده وبرایم متجلی شد. او با اشاره به ‏درایت وتیزبینی های ایشان می گوید: حکیم بزرگی درایران نشسته است که به ذهن من خطور نمی کرد ‏که تا به این حد همه جانبه نگر باشد. او حکیم و دانشمندی است که تصمیم گیری وتنظیم همه سیاست ‏های ایران توسط او صورت می گیرد. و در پایان می گوید‌‌: با وجود درایت و هوش رهبری ایران هیچ خطری متوجه ‏این کشور نخواهد شد.‏

در خصوص سلامت اقتصادی رهبری ایران، دکتر عطاء الله مهاجرانی می گوید که شما حتی نمی توانید ‏یک نقطه خاکستری در زندگی اقتصادی او بیابید. ایشان معتقد است رهبری با زندگی شخصی اش ‏منادی ارزش های انقلاب اسلامی شده و به آنها مشروعیت بخشیده است . او به نیکی می داند که بیان ‏چنین اظهارنظرهای در یک کشوری که با ایران دشمنی می کند و آنهم در میان معترضین پناهنده شده به این کشور چه پیامدهای دارد. ‏

بنی صدر رئیس جمهور پیشین ایران که معزول و از ایران فرار کرده بود هم در خصوص توانمندی رهبر ‏ایران می گوید ‌‎ ‎اگر ايشان یعنی آقای خمینی زنده می شدند، صدها بار به آقاي خامنه‌اي احسنت مي‌گفتند. ‏دليل اين تحسين آن است كه آقاي خامنه‌اي به خوبي توانسته است نظامي كه ایشان ايجاد كرده بود را به ‏خوبی برپا و حفظ نماید. ‏

نتانياهو در مصاحبه با نيويوركر، مي گويد؛ به هر سو مي نگرم، خميني و خامنه اي را مي بينم كه پشت ‏مرزهاي اسرائيل خيمه زده اند‎.‎

روزنامه فرانسوي لوموند- با نااميدي شاهد و نشانه مي آورد و می نویسد كه "امروزه ايران پرچم آمريكا ‏را در جهان به حالت نيم افراشته درآورده است" ‏

واشنگتن پست مي نويسد"انقلاب ايران به رهبري آيت الله خامنه اي هر روز قدرت آمريكا را بيشتر ‏تحليل مي برد و انقلاب هاي خاورميانه را كه درادامه راه آيت الله خميني است در اختيار دارد"‏

سانس مانیتور هم می گوید بدون شک آیت الله خامنه ای اکنون رهبری بی نظیر برای محور مقاومت ، ‏علیه ایالات متحده آمریکا ،غرب، اسراییل و هم پیمانان ما در خاورمیانه است، که با رهبران دیگر جهان ‏غیر قابل مقایسه است. او نقشه راه را می شناسد و مردم به او اعتماد آمیخته به اعتقاد دارد .‏

رهبران ایران در طول تاریخ بدلیل عدم شجاعت همیشه مرعوب تهدید ها و تهاجم ها بیگانگان قرار ‏گرفته اند و می توان گفت استقلال کشور همیشه تابعی از ایستادگی و شجاعت رهبران در مقابل ‏دشمنان این مرز و بوم بوده است ولی آیت الله خامنه ای در مقابل انواع تحریم ها و تهدید ها بر روی ‏اصول اولیه انقلاب محکم ایستاده و ذره ای عقب نشینی نمی کند به گونه ای که نخست وزیر پاکستان ‏گفته بود که اگر همه این فشارهای که به کشور شما آوردند، به کشور من می آرودند، پاکستان ظرف ‌‏24 ساعت به فروپاشی می رسید.‏

عبدالکریم سروش در خصوص رهبری ایران می گوید که ‌‏"آقای خامنه ای از توان کلامی و قدرت تبیینی بسیار بالایی برخوردار است". ادراک، تحلیل ، تبیین و ‏بیان قوی او باعث شده است که حتی ضعف بسیاری از مسئولین کشور را ایشان به تنهایی پوشش دهد.‏

در خصوص مقام معنوی مقام معظم رهبری نیز همان بس که بدانیم آیت الله بهجت وقتی رهبری به قم می رفتند به ‏استقبال او شتافته و هنگامی که نزدیکانش از او سوال می کردند که شما چرا با این کهولت سن ‏برای استقبال تشریف می آوردید، می گفت که اگر مردم می دانستند استقبال از ایشان چقدر ثواب دارد ‏هیچ کس در خانه نمی ماند. همه می دانیم روحیه آیت الله بهجت این طور نبود که مقام معنوی خود را ‏برای تمجید بیهوده از کسی به خطر بیاندازد. ایشان می فرماید من به استقبال آقای خامنه ای رفتم چون ‏می دانم که در پیشگاه خداوند این چه کار ارزشمندی است و من در فردای قیامت به این استقبال مباهات ‏خواهم کرد.‏

بنابراین علت این که رهبری در کانون حملات معترضین و اغتشاشگران قرار دارد این است که آنها بخوبی می ‏دانند که ایران چه مسیری را برای پیشرفت انتخاب کرده و هم اکنون در کجای مناسبات دنیا قرار گرفته است و ‏سکان این کشتی در این دریای پرتلاطم در دستان چه کسی است. به نظر شما اگر این سکاندار ضعیف، ‏ناکارآمد و یا کم سواد بود باز هم این همه شعار علیه او داده می شد؟

همه می دانیم هر حاکمیتی به دو بنیان مهم نیاز دارد: "اقتدار مبتنی بر مشروعیت" .و "انسجام بخشی بین ساختار ‏های حاکمیت" و خضرت آقا از ظرفیت بسیار بالایی در کشور برای تحقق این دو ویژیگی برخوردار ‏است.‌‎

اما از آنجایی که مخالفین نقطه ضعفی در خصوص سلامت اقتصادی ، شجاعت ، هوشمندی و …. رهبری پیدا ‏نکردند، شعار مرگ بر دیکتاتور را طراحی و بر زبان ها جاری ساختند. چون به خوبی می دانستند که جامعه ایران میل به ‏آزادی و میل به دموکراسی دارد. وجود بیش از 15 میلیون دانشجو و فارغ التحصیل در کشور، از ایران یک ‏جامعه عقلایی ساخته است که به هیچ وحه به آزادی و دموکراسی پشت نمی کند.
دیکتاتوری را بر نمی تابد و مصداق بارز آن را استبدادستیزی خود در سال 57 قلمداد می کنند. انقلابی که ‏توانست مناسبات قدرت را در منطقه خاورمیانه تغییر دهد.

بنابراین آنها در صدد برآمدند بین آنچه که مردم می خواهند و آنچه که ‏رهبری طراحی و هدایت می کند تعارض ایجاد کنند و با نمادین کردن این شعار یعنی " مرگ بر دیکتاتور" ‏به این فاصله مجازی دامن بزنند تا این شعار بلغزد و برود در گوشه اذهان مردم به تمکین بنشیند تا از این ‏ره‌آورد توشه ای فراهم و با یک دوگانه سازی تصنعی ادعا کنند که " مگر می شود دموکراسی را در کشوری پیاده کرد اما بازهم زمام امور در دست یک نفر قرار داشته باشد؟"‏

بنابراین با یک مهندسی افکار عمومی در صدد بر آمدند که در اذهان و عقول جامعه تردید ایجاد کنند و ‏بگویند علت تمام بدبختی های شما نبودن آزادی و دموکراسی است و سعی وافر کردند که شعار اصلی خود را ‏بر این دو واژه متمرکز و با انتصاب همه مشکلات به رهبری مدعی شوند گه اگر رهبری بر قله نشسته است و ‏همه چیز را تحت کنترل خود در آورده است پس می بایست در قبال همه اتفاقات دیگر نیز پاسخگو و مسئولیت ‏پذیر باشد.‏

تصویر سازی این نکته که رهبری در مقابل مردم قرار دارد و اوست که در انقلاب انحراف ایجاد کرده است ‏استراتژی دیگری بود که مورد استقبال داخلی ها هم قرار گرفت و یکی از مدیران ارشد کشور هم در دهه ‏فجر به صورت تلویحی به همین موضوع اشاره کرد و گفت: که نمی دانیم برای سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی جشن ‏بگیریم یا اینکه برای انحراف آن ناراحت باشیم. یعنی رهبری را به صورت غیر مستقیم مسئول این ‏انحرافات از میدا (انقلاب)معرفی کردند با این تفسیر غلط ، که اگر رهبری متوجه این انحرافات نشده باشند پس نمی بایستی بر قله بنشیند ‏و اگر خودش مسبب این انحرافات بوده است پس می بایستی از این بابت به ملت ایران پاسخگو باشد !!!‌‎

همگرایی بین معاندین و اپوزیسیون داخل و خارج برای مقابله با رهبری در این اغتشاشات اخیر هم نکته ‏بسیار جالب توجهی بود. هنگامی که میرحسین موسوی از درون بیانیه مینی بر لزوم تغییر قانون اساسی و…. سر می دهد. از مسیح علینژاد در ‏اینخصوص سوال می کنند که به نظر شما آیا این بیانیه ای می تواند در آینده اعتراضات ایران ‏نقشی داشته باشد؟ او که از قدرت ادراکی و دانش سیاسی محدودی برخوردار است می گوید ما که داریم از بیرون ‏شاخ و برگ های این درخت را قطع می کنیم، اما از داخل وجود کرمی در تنه این درخت مورد نیاز است تا این خورندگی را از درون نیز تسریع ببخشد. و در این صورت است که دیگر هیچ پایداری برای این نظام باقی نمی ماند و با اندک ‏طوفانی از جا کنده خواهد شد . ‏

بنابراین امروز بر همگان روشن شده است که فرسایش اقتدار رهبری، فرسایش پایداری این نظام را به دنبال می ‏آورد و هنگامی که قدرت ملی در این کشور فرو بریزد دیگر هر اتفاقی در این کشور ممکن خواهد شد.‏

همه این موارد فوق در کنار هم نشان می دهد که چرا در اعتراضات اخیر ، شعارهای اغتشاشگران متوجه ستون ‏اصلی انقلاب شده است. و چرا "مرگ بر دیکتاتور" تبدیل به شعار اصلی شده و همه معترضین بر روی این ‏شعار به اتفاق نظر رسیده اند.‏

به همین دلیل است که می گویم در هر تجمع اعتراضی در آینده، این شعار پر تکرار خواهد بود؟

برچسب ها: شعار ، علیه رهبری

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۲
ناشناس
|
Iraq
|
۰۰:۲۳ - ۱۴۰۲/۰۱/۱۵
0
0
ما ملت امام حسینیم از این حرم نمی گذریم پای تو جان می‌دهیم لبیک یا سید علی ع
محمودی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۵:۴۷ - ۱۴۰۲/۰۱/۱۵
0
0
عالی بود کیف کردم احسنت آقای صفدری شیر مادرت حلال
ابوعلی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۱/۱۵
0
0
با عرض سلام و ادب، انتشار مطالب در صورت رعایت مکان علائم نگارشی مانند ویرگول متن را زیبا تر نشان می دهد لذا توصیه می شود این مسئله رعایت گردد
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین