گروه اجتماعی: چندماهی بود که هرازگاهی خبری از مسمومیت دانشآموزان دختر در شهرهای مختلف در اخبار و رسانهها مخابره میشد اما در هفتههای گذشته بهدنبال گسترش این حوادث، هر روز شمار بیشتری از مسمومیتها دامنگیر دانشآموزان دختر شده که والدین را بهشدت نگران کرده و حتی باعث شده برخی از آنها از فرستادن فرزندانشان به مدرسه ممانعت کنند. موضوعی که در برخی از این حوادث به چشم میخورد، جنبه روانی بودن بعضی از علائم در دانشآموزان است که نشان میدهد شماری از دانشآموزان بهرغم بروز علائم مشابه با مسمومیت، هرگز دچار مسمومیت نشدهاند و کارشناسان، بخشی از این مسمومیتها را روانی اعلام کردهاند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از فرهیختگان، به گزارش psychologytoday، حوادث اخیری که در مدارس دخترانه ایران رخ داده و هنوز هم شاهد تکرار هر روزه آن هستیم، تکرار حوادثی است که نمونههای آن را در سال 2009 در افغانستان و در 1983 در کرانه باختری شاهد بودهایم. مسمومیتهای ناشی از تنفس گازهای سمی که ماحصل آن بروز علائم مشابهی چون سردرد، حالت تهوع، سرگیجه و از دست دادن هوشیاری دانشآموزان دختر بوده است. تشابهاتی که بین حوادث ایران، افغانستان و کرانه باختری رخ داده، ذهن را به فرضیه خرابکاری و نشانه رفتن جایگاه حضور زنان و دختران در دل جامعه میکشاند. در وقایع اخیر شاهد موجی از گزارشها از مسمومیتهای دختران مدرسهای بودیم که از نوامبر 2022 (آذر ماه 1401) آغاز شد و هرکدام از آنها نگرانی والدین و التهاب ایجادشده در جامعه را افزونتر کرد. فرضیههای مختلفی در این زمینه مطرح شده اما مسالهای که در این بین وجود دارد، پیدا نشدن عامل این حملات است.
برخی کارشناسان علائم بروز کرده در عدهای از آنها را علائم روانی ناشی از قرار گرفتن در شرایط استرسزای فعلی حاکم بر کشور عنوان کردهاند. به گزارش BBC، شرایط پراسترسی که طی ماههای گذشته و بهویژه هفتههای اخیر نسبت به مسمومیتهای پیاپی در مدارس گزارش شده، به خودیخود میتواند زمینهساز بروز این قبیل علائم روانی در دانشآموزان باشد. این نظریه درحالی قوت گرفته که پروفسور سمشناسی محیطی دانشگاه «لیدز» عنوان کرده بررسی نتایج آزمایش خونهای گرفتهشده از دانشآموزان دختر ردپایی از سم را نشان نداده است. با وجود این، او معتقد است که با توجه به نتایج بهدست آمده، بعید بهنظر میرسد یک عامل عصبی یا سم ارگانوفسفات که در آفتکشها به کار میرود، مسئول بروز این مسمومیت باشد.
BBC در ادامه گزارشی که در این زمینه منتشر کرده اشاره میکند که با توجه به در دست نداشتن ردپایی از ماده سمی در بدن دانشآموزان دختر مسمومشده، شکوشبههها به این سمتوسو میرود که شاید عوامل روانی در بروز چنین علائمی نقش داشته باشند. روانپزشک و اپیدمیولوژیست کالج سلطنتی لندن با بیان چند عامل اصلی اپیدمیولوژیک به این موضوع اشاره کرده که این موارد زنجیره مسمومیتزا بهشمار نمیرود اما درعوض میتوان آن را یک «بیماری روانزاد جمعی» یا «هیستری جمعی» دانست. در این بیماری علائم مشترک در گروهی از افراد دیده میشود بدون اینکه عاملی زیستی برای آن پیدا کرد. شیوع چنین مواردی در کشور با توجه به این واقعیت که پیش از این بارها این اتفاق در مدارس دخترانه بهمراتب بیشتر از مدارس پسرانه رخ داده، میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که شواهد بهسمت یک بیماری روانی سنگینتر است. ماهیت این علائم و بهبودی بیشتر بیماران بعد از مدتی کوتاه میتواند دلیل بر این مدعی باشد. در مواردی از «بیماری جامعهزاد جمعی» نیز علائمی که افراد تجربه میکنند کاملا واقعی است اما دلیل اصلی آن اضطراب حاکم شده بر بدن است، درحالیکه از مسمومیت هیچ خبری نیست. مراحل اولیه مسمومیت در بسیاری از موارد با علائم این دو بیماری مشترک است، بهطوریکه ضربان قلب بیمار بالا میرود، فرد احساس بیحالی و غش کردن پیدا میکند، رنگپریده میشود، دچار معده دردهای عصبی میشود و در بدن خود احساس لرزش پیدا میکند. این علائم از عفونت تا مسمومیت یا اضطراب جمعی را دربرمیگیرد.
محققان با توجه به شرایط پراسترسی که در ماههای گذشته در کشور حاکم بوده، دور از ذهن نیست که این عارضه به دلیل قرار گرفتن در چنین اوضاعی ممکن است رخ داده باشد. موارد مسمومیت دانشآموز دختر در ماههای اخیر یادآور بیماری ناشناختهای است که در سال 1990 در کوزوو رخ داد و در سال 1986 هم کرانه باختری را درگیر کرد. در آن موارد مشابه هم هیچ عامل زیستی مشابهی در مبتلایان مشاهده نشد و متخصصان دلیل آن را «بیماری جامعهزاد جمعی» عنوان کردند.
بین ماههای مارس تا آوریل 1983 حدود هزار دانشآموز دختر در کرانه باختری با علائمی چون سردرد، سرگیجه، تاری دید، معده درد و ضعف مواجه شدند. بسیاری از آنها نیز هوشیاری خود را از دست دادند. این حادثه سرتیتر اخبار دنیا شد و منجر به شکلگیری فرضیههایی پیرامون این مسمویتها شد. از شایعاتی که در این برهه پیرامون مسمومیت دانشآموزان مطرح شد، دخیل بودن عوامل رژیمصهیونیستی یا افراطیگرایان غیرنظامی در مسموم کردن دختران دانشآموز بوده است. بهرغم اینکه شواهد حکایت از مسمومیت این گروه از دانشآموزان داشت، اما مقالهای که در مجله Lancet منتشر شد، ریشه علائم ایجادشده در دانشآموزان را روانی اعلام کرد. در سالهای اخیر، چندمورد مستند وجود داشته که در آن حوادث تروریستی دولتی با منشأ دولتی اعلام شده است. در حادثه دیگری که در ارتباط با مسمومیت گزارششده پیرامون دختران دانشآموز مسلمان در سال 1993 در مصر رخ داد، حدود 1500 دانشآموز بین سنین 9 تا 16 سال دچار حالت تهوع، سردرد شده و هوشیاری خود را از دست دادند و بهدنبال آن، 32 مدرسه تعطیل شد. این حادثه با شایعاتی مبنیبر طرح عقیمسازی دختران دانشآموز توسط ماموران دولتی رژیمصهیونیستی همراه شد.
در گزارشی که در مجله Psychology Today آمریکا منتشر شد، محققان به این موضوع اشاره کردند که ماجرای مسمومیت دانشآموزان فلسطینی «بیماری روانزاد جمعی« (هیستری جمعی) بوده است. بهرغم اینکه شواهد حاکی از مسمومیت این گروه از دانشآموزان بود، هیچ مدرکی دالبر حضور ماده حساسیتزا در بدن این دانشآموزان یافت نشد و علائم روانی حاصل از آن به دلیل استرس حاکم بر چنین شرایطی ایجاد شده بود.
به گزارش cnn، از موارد مشابهی که در تاریخ رخ داده میتوان به مسمومیت جمعی از دانشآموزان دختر افغانستانی در سال 2009 اشاره کرد. شواهد حکایت از آن دارد که کلاسهای درس پیش از ورود دانشآموزان با مواد سمی مسموم شده بود. در اولین دور مسمومیتها بیش از 120 دختر و سه معلم به دلیل مسمومیت راهی بیمارستان شده بودند و این دومین موردی بود که طی یک هفته در مدارس دخترانه افغانستان رخ داده بود. این دختران که 10 تا 20 ساله بودند، پیش از رساندن به بیمارستان علائمی چون سردرد، سرگیجه و حالت تهوع داشتند. بیش از نیمی از آنها بعد از گذشت چند ساعت که تحت درمان بودند، از بیمارستان مرخص شدند. فرضیههایی که پیرامون مقصر این ماجرا عنوان شده بود، حکایت از آن داشت که بسیاری از مردم افغانستان طالبان و تروریستها را عامل این مسمومیتها میدانستند و این اقدام را در جلوگیری از حضور دانشآموزان دختر در مدارس و تحصیل آنها انجام دادند. اما در خلال این اتفاقات بود که طالبان مسئولیت این اقدام را رد کرد و آن را برعهده نگرفت و در عوض، نیروهای ناتو و آمریکایی را عامل مسمومیت شماری از دانشآموزان دختر افغان معرفی کردند که در راستای بدنام کردن طالبان این کار را انجام داده بودند. اما وارد کردن این اتهام به طالبان به دنبال اقدام آنها در ممانعت از تحصیل دختران در سال 2001 رخ داده بود. البته پیش از این هم مواردی از مسمومیتها در مدارس افغانستان رخ داده بود. چند ماه قبل از این حادثه، بیش از 170 زن و دختر در یکی از مدارس استانهای این کشور به دلیل نوشیدن آب چاه دچار مسمومیت شدند. مقامات بهداشت محلی، این اقدامات را به گردن افراطیگرایان مخالف آموزش زنان انداخته بود. درحالیکه تمام این حوادثی که شامل حال زنان و دختران میشد، در حادثهای که در همان ماه رخ داد، برای حدود 400 دانشآموز پسر مدرسهای که در استان دیگری بعد از نوشیدن آب یک چاه دچار مسمومیت شدند، اتفاق افتاد. داستان این مسمومیتها بعد از آن هم در سالهای بعد بارها و بارها تکرار شد. چندی بعد هم حدود 200 دختر با علائم مسمومیتزا در بیمارستانی در کابل بستری شدند.
در گزارشی که در همان سال از سوی asianews منتشر شد، کارشناسان به این موضوع پرداختند که آیا مسمومیتهای دانشآموزان افغان به دلیل مسمومیت بوده یا جنبه روانشناختی داشته است. در مسمومیتهای همان سال در افغانستان، وزارت آموزش این کشور اعلام کرد که در بررسیهای صورتگرفته هیچ رد و نشانی از ماده مسمومیتزا در آزمایش خون گرفتهشده از دانشآموزان پیدا نشد. از این رو، محققان علائم ایجادشده را به اختلال روانشناختی یا هیستری جمعی ربط دادند. اما گزارشهای مکرر از مسمومیتهای دستهجمعی همراه با عدم پذیرش این شرایط از سوی دولت باعث ایجاد وحشت در خانوادههای این دختران دانشآموز و ممانعت از فرستادن آنها به مدرسه شد. یکی از متخصصان بیمارستانی در افغانستان هم عنوان کرده بود که بعد از اعزام دانشآموزان به مرکز درمانی، تنها با تزریق یک آمپول، بعد از بهبودی طی چند ساعت ترخیص شدند. شواهد بهدستآمده از مسمومیتهای افغانستان هم مانند اتفاقات مشابه در فلسطین بیانگر غالب بودن شرایط پراسترس و تاثیر این جو روانی بر بروز علائم مشابه مسمومیت در دانشآموزان عنوان شده بود.
بیماری روانزاد جمعی یا همان هیستری جمعی زمانی رخ میدهد که گروهی از افراد بهرغم نبود عوامل فیزیکی یا محیطی علائم مشترک بیمارگونهای را از خود نشان میدهد. اما این علائم بهگونهای هستند که افراد تصور میکنند با مادهای خطرناک یا سمی دچار مسمومیت شدهاند. این اتفاق معمولا در محیطهای کاری، کلاسهای درس مدارس یا دانشگاه که جمعی از افراد در کنار یکدیگر قرار میگیرند، رخ میدهد. این اختلال روانی معمولا با یک محرک محیطی آغاز میشود که میتواند یک بوی بد یا مشاهده مادهای مشکوک در محیط باشد یا تفکری در افراد ایجاد کند که آنها را به وجود مادهای خطرناک و مسمومیت حاصل از آن مشکوک کند. در این حالت معمولا یک نفر دچار علائم حاصل از استرس شده و به دنبال آن، دیگر افراد هم به تاثیر از علائمی که در این فرد ایجاد شده دچار علائم مشابه میشوند. این اختلال بسیار شایعتر آن چیزی است که تصور میشود و معمولا با علائمی چون سردرد، سرگیجه، احساس غش، ضعف و احساس خفگی خود را نشان میدهد که با علائم مسمومیت مشترکند و ممکن است پزشک را در تشخیص دچار خطا کند. در شرایطی که افراد زیادی دچار این علائم میشوند و نمیتوان دلیل دیگری برای بروز این علائم پیدا کرد، آزمایشهای فیزیکی و تستهای خون نتایجی عادی به همراه دارند. پزشکان هم در محیطهای گروهی دلیلی برای بروز این علائم پیدا نمیکنند. باید به چنین اختلالی شک کرد. افرادی که به این اختلال دچار میشوند، واقعا علائمی از بیماری را تجربه میکنند و این تنها تصوری از بیماری نیست. بروز این اختلال بیانگر آن است که استرس تا چه اندازه میتواند روی بدن انسان اثرگذار باشد. شرایط استرسزا میتواند علائمی چون حالت تهوع، تنگی نفس، سردرد، سرگیجه، ضربان قلب، معده درد و اسهال را به همراه داشته باشد و میتواند این تصور را در افراد ایجاد کند که در معرض مادهای خطرناک و سمی قرار گرفته و دچار مسمومیت شدهاند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com