گروه اقتصادی: تهاجم روسیه به اوکراین بحران جهانی انرژی را سرعت بخشیده و ایالات متحده یکی از بزرگترین ذینفعان آن است.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از ابتکار ایران، آمریکا که زمانی، بزرگترین مصرفکننده نفت و گاز جهان بود اکنون بزرگترین تولیدکننده آن است. رشد سریع شیل با پایین نگهداشتن قیمت سوخت، محرک بزرگی برای اقتصاد جهانی فراهم کرد و دست واشنگتن را برای مقابله با رقبای نفتخیز خود یعنی ایران و ونزوئلا آزاد گذاشت؛ بدون ترس از اینکه ضربه اقتصادی منفی بر رأیدهندگان داخلی وارد می شود.
به گزارش بولتن نیوز، «جهان با موفقیتِ انقلاب شیل به خواب رفت. ایالات متحده به تنها منبع رشد عرضه نفت در سطح جهان تبدیل شده و کنترل قیمتها را از اوپک گرفت. تا اینکه ناگهان همه چیز تغییر کرد». به نظر تحلیلگران، این عصر تحول با پیامدهای غیرقابل پیشبینی رو به پایان است. در حال حاضر هزینههای بالا و کمبود نیروی کار از مشکلات اساسی شیل هستند. والاستریت خواهان پرداخت سود به سرمایهگذاران است؛ نه سرمایهگذاری مجدد در دکلهای جدید. حتی با وجود قیمت ٨٠ دلار بهازای هر بشکه نفت خام، قیمتی که بسیار بالاتر از میانگین بلندمدت قیمت نفت خام است نیز تولیدکنندگان شیل همچنان از هدررفت سرمایه بیم دارند. خلاصه کلام اینکه چاههای جدید نفت کمتری تولید میکنند.
جف کوری رئیس جهانی تحقیقات کالا در گلدمن ساکس اظهار میدارد: «شیل، ظرفیت مازاد در دسترسی را در اختیار قرار میداد که میتوانست با اوپک رقابت کند و «نظم جدید نفت» را به وجود آورد، درحالیکه چنین انعطافی امروزه از بین رفته و به «نظم نفتی قدیمی» و تسلط اوپک بازگشتهایم.»
«پروژههای کوتاهمدت کجا هستند؟ سه مکان: شیل آمریکا، روسیه و خاورمیانه. از این میان و به دلایل واضح روسیه را کنار میگذاریم. در حال حاضر و به سبب تنش با ایالاتمتحده، موتور دوم رشد در مورد هر سه نیز در حال از دست رفتن است. در نهایت با هسته اصلی اوپک روبرو هستیم: کشورهای خاورمیانه خلیج[فارس].»
اما تمام این تغییرات سرنوشت بازار جهانی نفت خام را در دست کشورهایی قرار میدهد که روابط پرنوسانی با غرب دارند. بنا بر نظر تحلیلگران، اگر این تولیدکنندگان به دلیل ناتوانی یا عدم تمایل، به دنبال افزایش قیمت نباشند، رکود و سهمیهبندیِ تقاضای نفت تنها راهحل باقیمانده برای قیمتهای بالا خواهد بود.
دیدگاه: آمریکاییها در تمامی سالهای پس از بحران نفتی 1973 دنبال پاسخ به یک سوال ژئواکونومیکی بزرگ خود بودند؛ اینکه این کشور واردکننده نفت بود باعث شده بود تا ضربهپذیری زنجیره تأمین انرژی این کشور و ساختار اقتصادی آن دچار مشکلات عدیده گردد. دادههای تاریخی نشان میدهند که همیشه با افزایش قیمت نفت این کشور حتی با یک وقفه زمانی دچار رکود میشود. افزایش تولید نفت و گاز در کشورهای تحت ائتلاف، حمله به عراق برای تامین رشد مصرف نفت در سالهای بعدی و تسلط بر جریان فروش آن، گسترش شبکه پترودلار و سیاستهایی از این دست، همه، تلاشهایی از سوی آمریکا برای پاسخ به آن چالش مهم بوده است. ولی هر یک مجددا دچار نقصانهای ذاتی عدیدهای بودند که با خیزش چین به خوبی آسیبپذیری آن مشخص میشد. اما به نظر میرسید با روی کار آمدن نفت شیل این سؤال تاریخی آمریکا پاسخ داده شده و این رژیم سیاسی میتواند از تاریخ آغاز استحصال نفت شیل رشد آینده بازار انرژی جهان را پوشش دهد. اما تحلیلگر فایننشال تایمز به نکات جالبی در این زمینه اشاره میکند و معتقد است دوره نفت شیل نیز آنچنان که تصور میشد قابلیت تداوم ندارد و برای پوشش رشد مصرف انرژی در جهان بایست نگاه را مجددا به غرب آسیا دوخت. غرب آسیایی که در آن «ایران»ی است که دقیقا با روی کار آمدن نفت شیل، تحت تحریم قرار گرفت.
البته تحلیل این بازار پیچیده است ولی حال باید دید آمریکا برای پاسخ به این سوال مجددا سیاستهای ژئواکونومیکی خود را فعال خواهد کرد؟ (که این گزینه هم با توجه به تحلیلی که در پیوست نوشته گراهام آلیسون ارائه کردیم امکان پایینی دارد) یا تقاضای جهانی را سرکوب خواهد کرد؟ آمریکا جایی گیر کرده است که باید قیمت انرژی را بالا ببرد تا صنعت شیل بتواند تنفس کند، اما قیمتهای بالای نفت به ضرر طرف دیگر اقیانوس اطلس یعنی اتحادیه اروپا خواهد بود؛ امری که جناح راست و رویکردهای ملیگرایانه در این قاره را تقویت خواهد نمود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com