گروه بین الملل: اکنون که دود ناشی از آتش زدن چند سطل آشغال فرونشسته طراحان پشتپرده آشوب واضحتر میتوانند واقعیت خیابانهای ایران را درک کنند. اروپانشینان کاخ الیزه و باکینگهام که با دمیدن در آتش جنگ اوکراین شعله کینهتوزی با همسایه شمالی خود را برافروختهاند، اکنون خود را برای تامین آتش گرمابخش زمستان در مضیقه احساس کرده و از پشت پنجرههای چند لایه درزگیریشده کشیده شدن موج اعتراضات به خیابانهای پاریس، لندن و برلین را نظاره میکنند. اعتراضاتی که ریشی سوناک، نخستوزیر انگلستان درمورد سرکوب آن میگوید: «اصلا پذیرفتنی نیست که زندگی مردم با تظاهرات اقلیتی خودخواه مختل شود؛ امروز با فرماندهان پلیس ملاقات کردم تا به آنها بگویم که از حمایت کامل من برای سرکوب اعتراضات غیرقانونی برخوردارند.» این اظهارات درحالی صورت گرفت که نخست وزیر بریتانیا درمورد برخورد با معترضان در ایران ابراز نگرانی کرده بود.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از جماران، بههرحال بهنظر میرسد سرمای هوا باعث شده اروپانشینان بالاخره درد ضربهای را که بهخود وارد کردهاند، حس کنند و بهدنبال مسکنی برای فرونشاندن درد آن تمام دنیا را جستوجو کنند و دست آخر نیز سر از بازار بغداد دربیاورند. جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا که تا پیش از این حمایت حداکثری از آشوبهای ایران را در دستور کار قرار داده بود، بعد از آنکه اعتراف کرد گزینه بهتری جز برجام وجود ندارد در کنفرانس بغداد 2 که در امان برگزار میشد، حضور یافت و بههمراه انریکه مورا، معاون خود با امیر عبداللهیان و علی باقری به گفتوگو نشست. بورل بعد از این دیدار در توئیتی نوشت: «توافق کردیم برجام را براساس مذاکرات وین احیا کنیم.» این اظهارات که کاملا برخلاف ادعای سهماه پیش مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا مبنیبر به بنبست خوردن مذاکرات وین است، موجی از ناامیدی را درمیان براندازان حامی تحریم ملت ایران بهوجود آورده است. رفتار سینوسی دولتمردان غربی در مواجهه با آشوبهای ایران این پیام را به اپوزیسیون خارجنشین میدهد که آنها کارکردی بیش از یک اهرم فشار در دست طرف های غربی نداشته و حال که اعتراضات فروکش کرده و میز مذاکرات با تهران قرار است برقرار شود، براندازان نیز به حاشیه رانده میشوند. این سناریو که باعث فروریختن وجهه پوشالی اپوزیسیون شده، طبعا عصبانیت آنها را نیز بههمراه میآورد. عصبانیتی که باعث شده لادن برومند یکی از چهرههای حاضر در دیدار با امانوئل مکرون در پخش زنده برنامه بیبیسی وارد بحث با امین بزرگیان میهمان دیگر این برنامه شود و اینگونه به محتوای جلسه با رئیسجمهور فرانسه اعتراف کند: «رئیسجمهور فرانسه در این دیدار اعلام کرده که نه وظیفه داریم، نه اعتقاد داریم و نه مایلیم که نظام سیاسی شما را تغییر دهیم!» مکرون این اظهارات را بعد از قدم زدن با امیرعبداللهیان در کنفرانس بغداد اینگونه تکمیل میکند: «من متقاعد شدهام که مشکلات خاورمیانه تنها با پیدا کردن چهارچوبی برای گفتوگو که با توجه به نفوذ و تاثیر منطقهایاش شامل ایران میشود، قابلحلوفصل است.» حال که طرف غربی ناچار شده است با درک واقعیات میدانی نسبت به بازگشت به میز مذاکره اقبال نشان دهد ایران میتواند از فرصت ایجادشده بهره برده و برای نقد کردن مطالبات منطقی و بحق خود با دست بازتری پشت میز مذاکره بنشیند و جریان رسانهای داخل نیز باید با ارائه ایدههای ایجابی برای کسب منافع حداکثری تیم مذاکرهکننده را مورد حمایت قرار دهند. برخلاف این منطق اما یکباره صدایی از حنجره برخی چهره سیاسی و رسانههای داخلی بلند میشود که بدون طرح هیچ ایده جایگزینی اساس هرگونه مذاکره را زیرسوال میبرند.
برخی با اشاره به اظهارات ضدایرانی اخیر مقامات اروپایی نسبت به اعلام آمادگی وزارت خارجه برای مذاکره واکنش نشان داده و آن را بدون دست آورد توصیف کرده اند. اگر چه شاید بتوان به لحن و ادبیات مشتاقانه مسئولین دیپلماسی کشور انتقاد وارد کرد اما زیر سوال بردن اساس مذاکره با غرب بدون ارائه هیچ ایده ایجابی دیگر صرفا گره سیاست خارجی نا متوازن کشور را کورتر می کند. گرهای که دولت روحانی با گذاشتن تمام تخممرغهای خود در سبد غرب و نادیده گرفتن ظرفیت کشورهای منطقه آن را ایجاد کرد و اکنون نیز سیاست بستن تمام درها به روی مذاکره بر روی غرب به نحو دیگری گره سیاست خارجی سفتتر کرده و این عدم توازن را شدید تر میکند.
برخی چهرههای سیاسی درحالی به اعلام آمادگی برای از سرگیری مذاکرات گلایه میکنند که تاکید بر گفتوگوی سازنده برای تامین منافع و حقوق مردم همواره جزء اصول سیاست خارجی ایران بوده و اعلام آمادگی برای مذاکره نیز چیز جدیدی نیست. اتفاقا این طرف غربی است که با بیپاسخ گذاشتن مطالبات ایران مسیر مذاکره را به بنبست کشانده است و قصد دارد با جنجال رسانهای ایران را مقصر توقف مذاکره جلوه دهد. اکنون برخی چهرهها بدون اینکه توجه کنند اظهاراتشان پازل مقصرنمایی ایران را تکمیل میکند، نسبت به اعلام آمادگی برای مذاکره گلایه میکنند. این گلایهها درحالی طرح میشود که اظهارات اخیر وزیر امور خارجه کشورمان اتفاقا بر احتمال بسته شدن باب مذاکره تاکید دارد. حسین امیرعبداللهیان در توییتی با اشاره به دیدار چند روز پیش خود با مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در اردن در حاشیه نشست بغداد ۲ نوشت: «در دیدار با آقای بورل درمورد برداشتن گامهای نهایی توافق، موافق بودیم. پنجره توافق از سوی ایران باز است اما نه برای همیشه.»
ایران همچنین سعی کرده است گزاره ساختگی را که طرف غربی با عنوان نقطه گریز هستهای برای تحتفشار قرار دادن ایران مدام تکرار میکرد نیز به چالش بکشد. غربیها همواره در میز مذاکره با ایران با طرح این ادعا که ایران درحال رسیدن به نقطه گریز هستهای است برای مذاکرات ضربالاجل تعیین میکردند تا ایران را ناچار به پذیرش هرچه سریعتر مذاکرات کنند. ایران اما با کوتاه نیامدن از خطوط قرمز خود پوشالی بودن این ضربالاجلهای طرف غربی را بهتصویر کشید و اکنون نیز سعی در بیمعنی کردن گزاره ادعای نقطه گریز است. درحالیکه طرف غربی سعی دارد جهان را از نزدیک شدن ایران به توانمندی ساخت سلاح هستهای بترساند در چندماه اخیر مقامات ایرانی بارها اعلام کردهاند که ایران توانایی ساخت سلاح هستهای را دارد اما خود تصمیم گرفته است که به این سمت نرود. در همین راستا محمد مرندی، مشاور رسانهای تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان در مصاحبهای با اشاره به اینکه ایران بهدنبال سلاح هستهای نیست، تاکید کرد که اگر ایران سلاح هستهای میخواست، یکسال پیش ساخته بود. تهران آماده ازسرگیری رایزنیها و به نتیجه رساندن آن است. وی همچنین گفت: «در جریان مذاکرات هستهای وین، رژیمهای غربی مدام ادعا میکردند که برنامه هستهای ایران به نقطهای بدون بازگشت میرسد. ماهها از مذاکرات گذشته و غرب ساکت است. چرا؟ دروغ میگفتند. درحالیکه مذاکرات رفع تحریمهای ایران و بازگشت آمریکا به برجام چندماه است بهدلیل زیادهخواهی و رویکرد غیرواقعبینانه طرف آمریکایی و کارشکنیهای اروپاییها متوقف شده، مقامات ایران بارها اعلام کردهاند که تهران آماده از سرگیری رایزنیها و به نتیجه رساندن آن است.»
حال که ایران توانسته یکبهیک اهرمهای فشار طرف غربی را خنثی کند باید از منتقدان آن پرسید چه ایرادی دارد اگر دستگاه دیپلماسی از فرصت کنونی بهره ببرد و اقتدار بهوجودآمده را برای نقد کردن مطالبات خود در مذاکرات وین بهکار گیرد؟
اگرچه باید توقع داشت وزارت خارجه در مقابل اظهارات ضدایرانی و علنی مقامات غربی واکنش محکمی نشان داده و حداقل با رویکرد لبخند به استقبال مذاکره نرود اما در سوی مقابل باید توجه داشت که راه مواجهه با غرب بستن میز مذاکره و خودتحریمی نیست و نباید توقع داشت ایران سیاست ارتباط با دنیا را کنار گذاشته و درهای کشور را از داخل قفل بزند. در همین راستا اگر اظهارات ضدمذاکره و گاه و بیگاه برخی شخصیتها با هدف پر کردن دست دیپلماتها مطرح شود شاید بشود آن را قابلتامل و تحمل دانست. اما اگر این اظهارات ریشه در مشی این افراد در حوزه سیاست خارجه داشته باشد باید از آنها پرسید آیا پس از بستن درهای مذاکره ایده جایگزین دیگری از جانب آنها برای سیاست خارجه وجود دارد؟ اگر ایده ایجابی نیز وجود دارد بهتر است به جای توصیه صرف به بستن پرونده مذاکره آن را نیز بر روی میز قرار دهند. اینگونه ابزار قدرت بهتری نیز در اختیار تیم سیاست خارجی قرار میگیرد. در غیر این صورت اینگونه اظهارات صرفا سلبی باعث میشود تا دولت که در ایدهپردازی ایجابی تا حد زیادی دچار مشکل است در مسیر حرکت خود با بنبست مواجه شده و انرژی خود را به جای پیشبرد سیاستهای موجود صرف پاسخگویی به منتقدان غالبا بی ایده سیاست خارجی و ارتباطات و فرهنگ و... کرده و حتی ناچار به پذیرش سیاستهای صیانتگونهای شود که از دل آن چیزی جز انفعال و بنبست بیرون نمیآید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
کافیست بدون تعصب و بافکر نو و واقعی به موضوع نگاه کنید.
گره برجام فقط حیثیت ابرقدرتهاست .
برجام یک بازی سیاسیست و تا ابرقدرتها نخواهند خاتمه نخواهد یافت.
می بینید که بایدن رییس جمهور امریکا در حضور رسانه ها گفت برجام مرده اما نمی تواند رسما مرگ برجام را اعلام کند.
چرا امریکا نمی تواند رسما مرگ برجام را اعلام کند. ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بایدن اعلام کرد اگر بخواهد علت مرگ برجام را بگوید داستان طولانیست.
چرا بایدن برای برجام کلمه داستان را به کار برد.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چه ریگی به کفش امریکایی هاست که از افشای علت مرگ برجام می ترسند.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ایا غیر از این است که اعلام مرگ برجام یعنی اعتراف به اینکه سلاح هسته ای وجود خارجی ندارد و 80 سال ملتها را از یک سلاح خیالی و موهومی ترسانده اند. سلاحی که فقط در داستانهای تخیلی وجود دارد.؟؟؟؟
ایا غیر از این است که امریکا باید به جهانیان اعلام کند که 80 سال به دروغ وجهه یک ابرقدرت بلامنازع اتمی را به خود گرفته بوده است.؟؟؟؟
ایا غیر از این است که مقامات امریکایی باید اعلام کنند که برجام یک بازی سیاسی برای باور دادن سلاح خیالی هسته ای به ملتها بوده است تا انها را بترسانند و راحت تر به بردگی بگیرند ؟؟؟؟؟؟
ایا غیر از این است که سلاح هسته ای در واقع همان آقا گرگه دوران کودکی ماست و فقط برای ترساندن ملتها(برده ها) مطرح می شود.؟؟؟؟
https://www.aeoi.org.ir/portal/file/?271451/-__-%D8%B3%D9%87-%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87-1397.7.17-(1).pdf
اساس قدرت ، ترساندن ملتهاست و شرایط شهرهای هیروشیما و ناکازاکی بستر لازم را برای باور دادن سلاح دروغین و خیالی هسته ای را به ملتها فراهم کرد.
بی دلیل بر روی صحیح بودن مطابم پافشاری نمی کنم.
جنگ اوکراین به وضوح نشان می دهد که سلاح هسته ای وجود ندارد.
یک سوال:
چرا غربی ها می توانند اوکراین را مجهز به انواع سلاح ها کنند و به جان روسیه بیندازند اما روسیه نمی تواند تلافی کند و کوبا و نیکاراگوئه و مکزیک را تجهیز کند و به جان امریکا بیندازد؟
یک بار مطالبم را برای یکی از فرماندهان سپاه پاسداران فرستادم. ایشان تایید کردند که سلاح هسته ای خالی بندیست و وجود ندارد.
ایشان گفتند فعلا نمی توانند ان را در رسانه ها اعلام کنند و باید صبر کرد تا با گذشت زمان این موضوع فاش شود. افشای ان کار سختیست و شوک به دنیا وارد می کند.
حتی معاون سازمان انرژی اتمی اقای احمدیان در سال 1397 با بنده تماس گرفتند و دیدگاه بنده را قبول داشتند و با خواهش بنده مقاله ام را در بولتن خبری این سازمان منتشر کردند.
دست گذاشتید روی موضوع اصلی یعنی امدن تاتو تا نزدیکی مرزهای روسیه.
جناب جعفریان اگر سلاح هسته ای واقعی بود و روسیه هم چنین سلاحی داشت یعنی اینکه تعادل قدرت بین روسیه و ناتو برقرار است و به معنای دیگر یعنی اینکه هر کدام بخواهد می تواند کل دنیا را نابود کند. پس امدن ناتو در نزدیکیهای مرز روسیه هیچ ارزش نظامی ندارد و اصلا ناتو نباید جرات کند که به مرز روسیه نزدیک شود. چون اگر روسیه سلاح هسته ای داشت با یک تهدید و حتی استفاده از یک بمب اتمی در فاصله دور از نیروهای ناتو می توانست انها را به عقب براند.
اگر روسیه چنین سلاحی داشت باید تلافی می کرد و کوبا و نیکاراگوئه را به جان امریکا می انداخت.
برای رسیدن به حقیقت باید با دید باز و بدون تعصب به موضوعات نگاه کنیم.