به گزارش بولتن نیوز به نقل از پول نیوز، ایران کشوری با ظرفیتهای مثال زدنی است، اما بهره برداری لازم از آنها صورت نمیگیرد. واقعیت این است که به اندازهای از سومدیریت رنج میبریم که هر بلایی نازل شود، بیشترین و شدیدترین لطمه را به سرمایهها و زیرساختها وارد میکند. این در حالی است که ایران از نظر وقوع حوادث در قاره آسیا رتبه چهارم و در دنیا رتبه دهم را دارد. ایران به دلیل شرایط خاص جغرافیایی، با چالشهای طبیعی بسیاری روبرو است که برای عبور از بحرانهای آن، نیازمند برنامهریزی هر چهبهتر و دقیقتر هستیم. اما بدلیل نبود برنامه، هر حادثه طبیعی در هر اندازهای میتواند بحرانی بزرگ را باعث شود.
مدیریت ایران هر لحظه با آزمونی جدی رو به رو میشود و اکنون سیلی جاری شده تا بار دیگر نظام مدیریتی کشور را به چالش بکشد. این سیل که در باور نکردنیترین زمان یعنی در وسط تابستان جاری شده، بحرانی بزرگ را رقم زده است. برابر آخرین آمارها، در پی وقوع سیلاب در کشور دستکم ۷۶ نفر جان خود را از دست داده، ۱۶ تن ناپدید و ۴۱تعداد زیادی مصدوم و به ۶۱ هزار تن امدادرسانی شده است. از ابتدای مرداد سیل و آبگرفتگی مناطقی از ۲۵ استان کشور را تحت تاثیر قرار داده، به زیرساختها در مناطق عشایری ۳۰ شهرستان آسیب جدی وارد کرده و تاکنون هفت هزار راس دام عشایری تلف شده است. خسارات ناشی از بحران اخیر در کشاورزی به ۱۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. بخشی از عشایر آسیبدیده به دلیل تخریب چشمهها و قنوات مشکل تأمین آب دارند و به دلیل مسدود شدن راههای ارتباطی، آذوقهرسانی به آنان با مشکلاتی روبهرو است. دستکم ۲۰ هزار واحد مسکونی در سیلهای اخیر کشور دچار آسیب شده که ۱۳ هزار واحد نیازمند تعمیر و هفت هزار واحد نیز نیازمند بازسازی کامل است. این اخبار و آمار نشان میدهد که تا چه اندازه در مدیریت بحران ناکارآمد و ناتوان هستیم.
سیل در چله تابستان کشور را درگیر میکند در حالی که بهار، پاییز و زمستان زمان وقوع سیل است. در شرایطی که کشورهای جهان بدلیل گرمازدگی، گرفتار آتش سوزی جنگلها هستند، در ایران سیل مراتع و جنگلها را ویران میکند. زلزله وقت و بی وقت کشور را میلرزاند و بسیاری بحرانهای دیگر که ریشه درحوادث طبیعی دارد، دست از سر کشورمان بر نمیدارد. این شرایط نشان میدهد که نیازمند برنامه ریزی و ایجاد زیر ساختها هستیم. باید برای بروز هر بحرانی آماده باشیم تا یک باره دچار واماندگی و درماندگی نشویم.
امروزه کشورهایی را سراغ داریم که روی کمربند زلزله قرار دارند یا در معرض سیل آبهای فصلی، طوفانهای ویرانگر، آتش سوزیهای گسترده و دیگر بلایای طبیعی قرار دارند. اما آنچنان زیرساختهای خود را تقویت کرده اند که بسادگی از بحرانها عبور میکنند. اگر توفانهایی که در دیگر کشورها بروز میکند و به سرعت ساماندهی میشود یا زلزلههایی که شدید و طولانی شهرها را میلرزاند، در کشور ما واقع شود، برای مدتها زندگی مردم با اخلال رو به رو میشود، زیرا برنامه و آینده نگری نداریم. بنابر این به جای آنکه همایشهای بیهوده برگزار کنیم، جلسات وقت گیر داشته باشیم، کارشناسان را پس از وقوع بحران و حادثه به صداوسیما فرا بخوانیم، باید وضعیت جهانی را بررسی کنیم تا متوجه شویم کشورها چگونه توانسته اند بحرانهای خود را مدیریت کنند و از آنها الگوبرداری کنیم. البته نیازی نیست به سرعت اقدام کنیم و به بهانه کمبود منابع و اعتبار، از زیر بار مسوولیت شانه خالی کنیم، بلکه کافی است در قالب زمانبندیهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت، به مدیریت بحرانها بیندیشیم.
برای مدیریت بحرانها به تخصص، تجربه، کارآمدی و دلسوز بودن نیاز داریم. در شرایط بحرانها متوجه میشویم که مدیریت اتوبوسی چه زیانهایی به کشور وارد میکند. هنگامی که مدیران منصوب مدرک تحصیلی مرتبط و تخصص لازم را ندارند، اما به واسطه فعالیت در ستادهای انتخاباتی منصوب میشوند و پست میگیرند، باید هم در هنگام بحران با مدیران انگشت بدهان رو به رو شویم.
در تمامی جهان از ظرفیتهای مردمی نهایت استفاده میشود. به مردم در زمان ثبات آموزش داده میشود که چگونه خودشان را در بحرانها نجات دهند و چگونه به نجات مردم بشتابند. حس نوع دوستی درمردم تقویت میشود و کار بجایی میرسد که نجات یک انسان به افتخار تبدیل میشود. آنهایی که در بحرانها با تمام توان ظاهر میشوند و امدادرسانی میکنند، مورد تقدیر قرار میگیرند و حتی به عنوان چهره ملی از آنها یاد میشود تا کمک به مردم در شرایط بحران الگو سازی شود، اما در کشور ما هیچکدام از این برنامهها حتی به فکر هم خطور نمیکند.
امروزه فضای مجازی به اندازهای اهمیت پیدا کرده و جذب فالور به اندازهای مهم شده که فعالان فضای مجازی بدنبال حضور در بحرانها هستند تا با ثبت وقایع برای خود حامی در فضای مجازی پیدا کنند. این تفکر باعث شده وقتی سیلی جاری میشود، مردم به جای آنکه بدنبال کمک به حادثه دیدگان باشند، بدنبال تهیه فیلم و مستندسازی برای اینستاگرام خود باشند و هر چقدر این فیلم دلخراشتر باشد، برای فعالان فضای مجازی جذابتر است. این رویکرد به اندازهای زیاد و البته تعجب آور شده که از این افراد به عنوان تماشاگران مرگ یاد میشود. این افراد به جای آنکه دست فردی را که در حال غرق شدن است، بگیرند، ترجیح میدهند از هنگام غرق شدن آن فرد فیلم تهیه کنند، معضلی که در سیل اخیر و حوادث قبل فراوان شاهد بودیم.
آنچه شکارچیان فضای مجازی در بحرانها بدنبال آن هستند، در بسیاری از موارد برای خودشان و دیگران مشکل آفرین است، زیرا پیامدها و آسیبهای بعدی میتواند بیش از حادثه اولیه خطرناک باشد. به عنوان مثال سیل یک حادثه اولیه است، اما فردی که برای تماشای سیل یا تهیه فیلم مستندی از سیل میرود، مشکل دو سویه ایجاد میکند. اول اینکه خود فرد در معرض تهدی قرار دارد که امکان دارد بدلیل نزدیک شدن به جریان سیل، جان خود را از دست بدهد، یا در اثر حضور و تجمع در نزدیکی محل حادثه، مانع امدادرسانی نیروها شوند. البته این موارد را در حوادث خودرو، ویران شدن ساختمانها و موارد دیگر مشاهده میکنیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com