هر كدام از اين ميتينگ ها زار و نزاري اپوزيسيون را داد مي زند
متینگهای در پیتی ضدانقلاب
کیهان:
نشست گروهي از عناصر فراري در واشنگتن، ضمن اينكه باعث برخي مجادلات
شد، سر درد دل درباره بحران اپوزيسيون را ميان محافل ضدانقلاب باز كرد.
عليرضا
نوري زاده درگفت وگو با شهرام همايون مجري «كانال يك» گفته است: به خاطر
اينكه بعضي ها شخصيت من را «كاريزماتيك» مي دانند، گفته بودند كه اگر نوري
زاده در اين نشست حضور داشته باشد حاضر به شركت نيستند؛ چون با حضور نوري
زاده جلسه اپوزيسيون به هم مي ريزد.»
وي افزود: «اين كنفرانس دو روزه با
حضور اشخاصي از طيف هاي كومله، ماركسيست، اصلاح طلب ميانه رو و اصلاح طلب
تندرو با موضوع هماهنگي ميان طيف هاي مختلف اپوزيسيون مقيم خارج برگزار شد.
موارد مختلفي در اين جلسه مطرح شد؛ بعضي ها پروژه عبور از جمهوري اسلامي
را خواهان بودند و اعتقاد به براندازي نظام موجود داشتند. اما عده ديگري كه
از اصلاح طلبان ميانه رو بودند، قائل به باقي ماندن جمهوري اسلامي بودند و
فقط اصلاحات جزئي را مطالبه مي كردند.»
وي همچنين به ترتيب دهندگان
نشست گفت اگر آنها به كوته فكري هاي خودشان ادامه بدهند، عليه آن ها
افشاگري مي كنم. من نمي دانم اين آدم ها وقتي اينطور كوته فكر هستند چطور
مي خواهند ايران را نجات بدهند؟ به قول يكي از دوستان ما كه به اين آقايان
گفته بود «اينقدر براي آزادي ايران عجله نداشته باشيد. يك كم صبر كنيد من
كارهايم را در آمريكا انجام بدهم تا بتوانم با شما به ايران بيايم»!
حسن
شريعتمداري از شركت كنندگان در نشست هم به بي بي سي گفت: برخي فكر مي كنند
امكان همكاري بين جريان برانداز و كساني كه مي خواهند درون نظام اصلاحات
كنند فراهم نيست. در ميان طرح هايي كه پيشنهاد شد، اصلاحات از درون نظام با
كمترين استقبال حضار مواجه شد.
آرش غفوري نيز به بي بي سي گفته است: اگر مي دانستم نشست دنبال طرح هاي براندازانه است از اول شركت نمي كردم.
در
اين ميان حسين باقرزاده عضو جدا شده سازمان منافقين معتقد است: اپوزيسيون
دچار يك بحران است، بحران نمايندگي از طرف مردم ايران. البته مدعيان
نمايندگي كم نيستند. حتي كساني هم تلاش كرده اند از راه دور (خارج كشور)
شانس خود را بيازمايند و مردم را به حركت نمادين فرا بخوانند اما پاسخ
چنداني نگرفته و انزواي بيشتر خود را به نمايش گذاشته اند.
وي در سايت
«ايران امروز» نوشت: دستاورد نشست استكهلم و واشنگتن ديدار افرادي با
ديدگاه هاي متضاد بود. [اما] براي بسياري كه در اين جلسات حضور ندارند سؤال
منطقي پيش مي آيد مبني بر اينكه اينها چه كساني هستند و چه صلاحيتي براي
شركت در آن داشته اند؟ به همين دليل اولين و عمومي ترين واكنش در برابر اين
نشست ها، اعتراض و تخطئه و شايعه پردازي است. البته احتمالاً عوامل
اطلاعاتي رژيم نيز در پخش اين بدگماني ها و تهمت زني ها و شايعه پراكني ها
سهم كمي ندارند. ولي، نقد و اعتراض هاي منطقي و بي غرضانه به اين نشست ها و
تركيب شركت كنندگان در آن ها نيز كم نبوده است.
«ايران امروز» در نوشته
ديگري خاطرنشان كرد: اغلب نشست هاي ساليان اخير در خارج كشور جنجال آفرين و
حاشيه ساز بوده اند. شايد به اين دليل كه، برخلاف شفاف مند بودن مالي/
هزينه اي و آشكار بودن و علنيت خبري/ رسانه اي در كنفرانس ها و همايش هاي
برگزار شده توسط احزاب و سازمان هاي سياسي يا نهادها و مؤسسات مدني در
كشورهاي اروپايي يا آمريكا، نسخه هاي مشابه چنين كنفرانس هايي كه در همين
كشورها توسط ايرانيان (اپوزيسيون) برگزار مي شود، نه تنها شفاف نبوده بلكه
همواره با برگزاري هر كنفرانس جديدي، انبوهي از ابهامات و سردرگمي هاي
جديدتر برآنچه تا پيش از آن تلنبار شده بود، افزون مي شود.
اين ارزيابي
ناظر به برخي گزارش هاي رسانه هاي وابسته به اپوزيسيون است كه از هدايت
اطلاعاتي و مالي دو نشست واشنگتن و استكهلم توسط سرويس موساد و استخبارات
عربستان سعودي خبر داده بودند.
ايران امروز با بيان اينكه «پرسش هاي
روشن اما بي جواب وجود دارد» نوشت: نتيجه اين نشست ها و هزينه هاي مالي و
ارتباطي صرف شده، به چه ميزان به كار مبارزه مي آيد و چه قدر مخاطب دارد؟
چه قدر به اپوزيسيون در خارج اعتبار مي بخشد؟ مروري اجمالي بر تجربه تلاش
هايي از اين دست در يكي دو دهه اخير حاكي از آن است كه در برابر پرسش هاي
مذكور، آن سان كه بتوان با نگاه به پشت سر گام هاي بعدي را با احساسي توأم
با رضايتمندي و كامبيابي برداشت، پاسخ هاي مجاب كننده و مثبتي نمي توان
يافت.
نويسنده همچنين خاطرنشان كرد: در طول سالهاي اخير بخش قابل تأملي
از مجموعه مواضع و رويكردها و طرح ها و فراخوان هاي سياسي، به فاصله كوتاهي
پس از ارائه به افكار عمومي به دليل عدم انطباق با شرايط واقعي و مؤلفه
هاي عيني دست اندركار تكوين روندهاي جاري، رنگ باخته و بلاموضوع شده اند.
همين
تكرار رنگ باختگي و بي ثمر و بي اثر ماندن مواضع و طرح ها به فاصله كوتاهي
پس از دسترسي افكار عمومي به آنها، نه فقط باعث عميق تر شدن خندق بي
اعتمادي در درون مجموعه هاي سياسي مي گردد، بلكه منجر به سلب مجدد اعتماد
عمومي مي شود.