جریمه و پاداش و شرایط فنی متغیر در قراردادهای خرید مواد اولیه ذوب آهن / پاداش 30 میلیارد تومانی در خرید مواد اولیه ذوب آهن

گروه اقتصادی: در چند سال اخیر، عده ای بر تامین مواد اولیه ذوب آهن متمرکز شده اند و با سوء استفاده از عدم آگاهی مسئولین ذوب‌آهن، از طریق قیمت‌ها و کیفیت، تناژ، و جرایم و پاداشهای پرداختی به شرکتها، سود سرشاری را روانه جیب خودشان می کنند .

به گزارش بولتن نیوز،  این افراد طی ۱۰ سال گذشته با درست کردن حلقه های بسته مدیریتی در تمام خرید های میلیاردی مواد معدنی داخلی و خارجی دستکاری، زد و بند میکنند و با توجه به تخصصی بودن مسایل با ارایه گزارشها و توجیهات مختلف، سود خود و اطرافیان را دنبال می‌نمایند و هر روز این کشتی طوفان زده ذوب آهن را در گرداب بیشتر فرو‌ میبرند و هیچ کس هم متوجه نمی‌شود.

ک.م ، “م.ص»، “ع.ص»، “م.خ»، ح.م و ج.م تعدادی از این حلقه بسته هستند که دست از سر مدیریت خرید و تامین مواد اولیه داخلی و خارجی ذوب آهن بر نمیدارند.

این افراد مثلثی شامل مدیریت‌های آزمایشگاه، بهره برداری وخرید( “ع.ص» و “م.خ») ایجاد کرده‌اند برای فروختن هر جنس و مواد بی کیفیتی به ذوب آهن، تا مواد اولیه مورد نظر را پذیرش کنند و به ذوب آهن بفروشند. این مواد اولیه با کیفیت های متنوع در کمیته ای به نام کمیته مواد آهن دار مورد بررسی قرار می گیرد و نتیجه مورد نظر خود را اعلام می کنند.

در این مثلث نقش مدیریت خرید مواد اولیه با ( “ع.ص» و “م.خ» ) است تا قراردادهایی تنظیم شود که با آن قراردادها بتوان هر نوع ماده معدنی بدون کیفیتی را به ذوب آهن بفروشند. از طریق این قراردادهای پر مشکل و سلیقه‌ای، قابلیت فروش مواد مورد نظر آنها به ذوب آهن فراهم می شود.

با یک کنترل ساده قراردادها و مقایسه قراردادها با هم و قراردادهای چند سال گذشته و روند قراردادهای جاری این مسايل روشن میشود که از چه شرکت ها و کشورهایی خرید می شود و چه کسانی در این قراردادها حضور دارند و میزان خرید چه میزان است و...

ضلع دیگر این مثلث آزمایشگاه ذوب آهن است که با تأیید کیفی مواد معدنی مشکل‌دار خریداری شده و اعلام آنالیزهای کذایی این مواد معدنی را تایید می کند و در نهایت نمایندگان بهره برداری ذوب آهن در این مثلث با سکوت در برابر مشکلاتی که این مواد معدنی مشکل دار برای خط تولید کارخانه پیش می‌آورد، امکان خرید این مواد را فراهم می آورند. منحرف کردن ذهن مسوولین ذوب آهن از مشکلات اصلی این مثلث است که نتیجه‌اش تولید پر از مشکل ذوب آهن است و نهایتا وضعیت فعلی کوره بلند شماره ۲ را ایجاد کرده که تنها بخشی از مشکلات حاصل از این نوع خرید و قراردادهاست.

استفاده از واسطه ها، مسئله‌ای بود که توسط افرادی شامل “م.ص» و محمدی و “ع.ص» راه افتاد و با این مسئله به مقاصد شخصی خودشان رسیدند .

“م.ص» و م و “ع.ص» خرید سالانه یک میلیون تن سنگ آهن فاقد کیفیت با عناصر زیان آور، شامل مقادیر زیادی از فسفر و گوگرد و سیلیس را موجب شدند. این کار با واسطه‌گری شخصی به نام سعید خاکی و پرداخت مبالغی توسط وی تحت عناوین مختلف عیدی و شیرینی صورت می گیرد که به بخشهای مختلف از جمله آزمایشگاه و خرید و بخش‌های بهره‌برداری جهت تحمیل این سنگ آهن به کارخانه مظلوم ذوب آهن، پرداخت می شود. این سنگ آهن بی کیفیت باعث شده اختلالات فراوانی در خط تولید کارخانه ایجاد شود. از جمله افزایش مصرف کک در کوره بلند به سه برابر استاندارد رسیده که دلیل آن بالا بودن عناصر زیان آور مثل گوگرد پایین بودن، عیار آهن و کاهش عیار آگلومره تولیدی کارخانه تا ۵ عیار است که به علت استفاده از این سنگ آهن ایجاد شده است.

جریمه و پاداش و شرایط فنی متغیر در قراردادهای خرید مواد اولیه

هیچ قراردادی با دو ماده معدنی و مواد اولیه از جنس یکسان را نمی توان در مدت تصدی “ع.ص» و “م.خ» پیدا کرد که به صورت یکسان از نظر جریمه و پاداش و شرایط فنی نوشته شده باشد.
این دو نفر با در نظر گرفتن منافع فروشنده‌ها و نه منافع ذوب‌آهن، اقدام به نوشتن قراردادهایی می‌کنند که واقعا جای تعجب دارد، به طور مثال در قرار دادهای سنگ آهن که از چندین شرکت خریداری می‌شود جرایم و پاداش در نظر گرفته شده طوری تنظیم می شود که به نفع فروشنده باشد. مثلاً در مواد اولیه یک شرکتی میزان عنصر سیلیس در سنگ آهن تولیدی زیاد است برای همان شرکت جریمه سیلیس کم در نظر می گیرند و یا یک شرکتی که گوگرد بالایی دارد جریمه گوگرد آن را کم می گیرمد تا وقتی جریمه می‌شود آن شرکت متضرر نشود، در صورتی که موضوع جرایم و پاداش به این جهت در قراردادها گنجانده شده که به میزانی که عناصر مزاحم برای تولید ذوب آهن مشکل ایجاد می‌کنند از قیمت خرید آن ماده معدنی کسر شود.

این موضوع در قراردادهای سنگ آهن، سنگ آهن منگنز دار، کنسانتره و منگنز به وضوح قابل مشاهده می باشد.

پاداش 30 میلیاردی

اعداد این قصه پر از غصه وحشتناک است و اعداد میلیاردی در این بین جابجا می شود و آب هم از آب تکان نمی خورد .

شاید قسمتی از مطالب بالا قابل اثبات نباشد، منتهی توجه همه را جلب می کنیم به مورد مستندی که حدود ۳۰ میلیارد تومان از اموال ذوب‌آهن را اینگونه بذل و بخشش می‌کنند :

در این داستان تلخ آقایان “م.ص»، “ع.ص» و “م.خ»، با دست در دست هم دادن ۳۰ میلیارد تومان از اموال ذوب آهن را بذل و بخشش کرده‌اند .

طی قرارداد شماره C19901558 شرکت امیر سنگان پارسیان باید 300 هزار تن سنگ آهن را به ذوب‌آهن بفروشد طبق ماده 2 قرارداد ناظر کیفی و مرجعی که باید عیار سنگ را مشخص کند شرکت ناظر بین‌المللی شخص ثالث با نام igi بوده، در اواسط قرارداد شرکت امیر سنگان اعلام می‌کند به اعداد اعلامی شرکت igi اعتراض دارد، طبق ماده 2 قرارداد در این حالت که یکی از طرفین قرارداد به این موضوع ایرادی دارند بایستی نمونه‌های شاهد سنگ آهن که توسط ناظر شخص ثالث تهیه شده و موجود است به نحوی که در قرارداد عنوان شده در یک آزمایشگاه ثالث دیگری مجدداً تست شود و اختلاف مشخص شود. اما آقایان “م.ص» و “ع.ص» و “م.خ» با یک روش ابداعی و برخلاف مفاد صریح قرارداد، آنالیزهای آزمایشگاه ذوب آهن را با اعداد آزمایشگاه igi میانگین گرفتند و علاوه بر مبلغ قرارداد و در قالب پاداش عیار آهن حدود ۳۰ میلیارد تومان پاداش به شرکت امیر سنگان پرداخت کرده‌اند که این پرداخت کاملاً بر خلاف مفاد صریح قرارداد بوده است.

عجب سناریوی جالبی که آزمایشگاه اعداد را بالا اعلام می‌کند “م.خ» این موضوع را به “ع.ص» گزارش میدهد و “ع.ص» طی نامه ای از “م.ص» اجازه می گیرد این مبلغ را پرداخت کنم یا خیر؟ “م.ص» هم می‌نویسند موافقت می‌شود پرداخت کنید .

چند وقت بعد از “م.ص» می پرسند چرا این کار را کردی ؟ “م.ص» در جواب می گوید شرکت بین المللی نظارتیigi اشتباه کرده است!. یعنی همه اشتباه کردند جز اینها ... یک نفر نیست به اینها بگوید اول اینکه اعداد این شرکت به عنوان یک ناظر بین‌المللی در قراردادهای بین المللی به عنوان مرجع قابل قبول است .چطور است که یک دفعه در وسط یک قرارداد در ذوب آهن قابل قبول نیست، دوم اینکه اگر هم اشتباه کرده و اعتراضی هست که راهکار آن در قرارداد مشخص شده چرا مطابق همان راهکار اقدام نکردید، سوم اینکه اعطای همچین بذل و بخششی چرا به راحتی و با امضای “م.ص» انجام شده است ؟

مشابه این موضوع گویا برای خرید کنسانتره سنگ آهن و سنگ آهن خریداری شده از شرکت سنگ آهن احیا سپاهان هم اتفاق افتاده و “ع.ص» با مجوزی که گرفت به شرکت احیا سپاهان حدود ۱۵ میلیارد تومان سود رساند.

وقت آن است که آقایان مسئول و تصمیم‌گیر، و مدیرعامل، و نهادهای نظارتی، فکری به حال این گردش مالی عظیم در ذوب آهن و در بخش خرید مواد اولیه کنند.

آیا می توان انتظار داشت که دست آقایان را از شر تامین مواد اولیه ذوب آهن کوتاه کنید؟