امروز با حجاب مخالفت کردید؛ فردا تکلیفتان با سایر احکام اسلام چه می شود؟!

گروه فرهنگی _ سید محسن عبدالهی: واکنش های ما نسبت به اتفاقات روز جامعه، دچار آفت «فضای مجازی زدگی» شده است. این اصطلاح من درآوردی به چه معناست؟ به زبان ساده یعنی میل به دیده شدن و اظهارنظر کردن و لایک گرفتن باعث می شود بخواهیم در همه موضوعات ورود کنیم و متأسفانه به دنبال راضی کردن همه از خود باشیم. در همین قضیه اخیر گشت ارشاد شاهد بودیم طیف افرادی که نسبت به این قضیه واکنش نشان دادند، بسیار متنوع بود اما بیشترین گروهی که سعی کردند موضع خود را شفاف بیان کنند، افراد مذهبی و به قول خودمان بخشی از دوستان حزب اللهی ما بودند.

به گزارش بولتن نیوز، تا این جای کار که نسبت به یک موضوع خاص در  جامعه بی تفاوت نباشیم، جای تقدیر دارد اما شیوه مواجهه با آن مسأله بسیار مهم تر است تا واکنش نشان دادن در قبال اتفاق رخ داده. روی سخن اصلی من در این نوشته بیشتر به دوستان حزب اللهی و مذهبی است که داعیه پایبندی به شرع مقدس اسلام را دارند. نویسنده این سطور از موافقان گشت ارشاد با شیوه فعلی نیست و به شدت با آن زاویه دارد. گشت ارشادی که در آن فیلم کذایی یا در سطح شهر مشاهده کرده ایم، اساسا شرایط لازم برای برپایی فریضه واجب امر به معروف و نهی از منکر را ندارد. 
 
اما آیا اعتقاد به اینکه شیوه فعلی گشت ارشاد اشتباه است، نافی این می شود که در جامعه ای اسلامی با حکومتی بر پایه شرع مقدس، احکام اسلامی باید اجرایی شوند؟! و آیا خود مردم چنین چیزی را انتخاب نکرده اند؟! حال چه می شود که سخن از مخالفت با حجاب اجباری گفته می شود؟! این مقایسه ساده لوحانه با ترکیه و لبنان بدون توجه به مختصات آن دو کشور از کدام جریان فکری سرچشمه گرفته است؟! من کاری با راه اندازی کمپین من محجبه هستم اما با حجاب اجباری مخالفم ندارم زیرا تکلیف جلایی پور و آبشخورش مشخص است و ورود به این قضیه سطح موضوع را به دعواهای سیاسی تنزل می دهد.
 
مخالفت یک محجبه یا فردی مذهبی و حزب اللهی با حجاب اجباری و امر به معروف و نهی از منکر به بهانه اینکه فلان مفاسد در جامعه وجود دارد، به قول دوستی عزیز، عرفی زدگی است. در حکومت اسلامی، تمام احکام باید اجرایی شوند. در این میان اگر جایی کم کاری صورت گرفت و بنابر منافع دسته ای خاص، برخی احکام اجرایی نشدند یا عده ای کارهای خلاف خود را به پای اسلام زدند و به قول معروف، گشت ارشاد مسئولان در حد شعار باقی ماند، آیا دلیلی می شود برای تعطیل کردن سایر احکام؟!

 این تقلیل دادن اجرای احکام به انتخاب من و شما و میل شخصی و در مورد اخیر، مخالفت با حجاب اجباری و موافقت با آزادی حجاب را می توان به احکام دیگر هم ربط داد. با این دست فرمان ما دائما باید از مواضع خود کوتاه بیاییم و احکام شرع مقدس را کنار بگذاریم زیرا مخالف اجبار هستیم. اینگونه باشد دفعه بعد کمپین مذهبی هستم اما با همجنسگراها مشکلی ندارم یا دزد نیستم اما با قالپاق دزدها مشکلی ندارم و یا معتاد نیستم اما با ساقی های خرده پا مشکلی ندارم هم راه می افتد.
 
من قبول  دارم که نان در حمله به جمهوری اسلامی است. می پذیرم که از حزب اللهی تا بی دین دوست دارند به هر بهانه ای لگدی به نظام بزنند تا دگراندیش جلوه کنند و بتوانند طیفی خاص از جامعه را سمت خود بکشانند. اما واقعا این شیوه به پایان روشنی هم ختم خواهد شد؟! من و شمایی که مدعی پایبندی به اسلام هستیم و در میانمان طلبه و محجبه هم پیدا می شود، باید در کنار انتقادی که از شکل فعلی گشت ارشاد داریم، به جای نفی کلی امر به معروف و نهی از منکر، راهکار بدهیم و پیگیر شویم که اگر قرار است حکومت اسلامی کاری در زمینه حجاب انجام بدهد، آخرین حلقه این زنجیره در کف خیابان است.