کد خبر: ۷۷۹۹۶
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:
10 مزیت رسانه برای بهبود شاخص های فرهنگی

رسانه ملی ومزیت های رسانه ای فراموش شده

رضا سیف پور
بولتن نیوز: رضا سیف پور کارشناس علوم سیاسی و رسانه؛ در مقاله ای مهمترین مزیت های رسانه ملی در بهبود شاخص های فرهنگی  و اطلاع رسانی را بر شمرده است. وی معتقد است که مهمترین مزیت های رسانه ملی و صداوسیما، ارتباط دوسویه با مخاطب -ظرفیت گسترده شبکه های استانی - توجه به نیاز های جامعه - آرشیو غنی – موسیقی - طرح مباحث دینی عمیق در برنامه های پرمخاطباعتماد عمومی - موقعیت استراتژیک -  و استقلال رسانه است.



 


وی در متن کامل مقاله نوشته است:
رهبر معظم انقلاب در تاریخ 11 آذر 83 در سخنانی بیان کردند:" امروز رقبای ما زیادند ؛ چه رقبای منطقه ای چه رقبای بین المللی .ما باید در مقابل این رقبا خود را از مزیت های رقابتی برخوردار کنیم .ظرفیت بالا در کم وکیف محصولات هردو مورد نظر است .نباید کمیت کیفیت را تحت الشعاع قرار دهد وبالعکس"
براین مبنا لازم است که به مزیت های رسانه ملی و سایر رسانه ها توجه شود. زیرا عصر ما عصر رقابت فرهنگ ها وتمدنهای بشریست .عصری که ملت های مختلف هویت فرهنگی خود را ناگزیردر چالش با هویت های فرهنگی دیگر می بینند .در این عصر انتخابگران اصلی خود ملت ها هستند و آنچه باعث می شود ملت ها خود را وهویت فرهنگی ملل دیگررا در آینه قضاوت ببینند رسانه است . رسانه این قدرت را به اقوام ، فرهنگها وملل مختلف داده تا به راحتی مولفه های برتر فرهنگی خود را در مقابل نگاه دیگران بگذارند وخود را در معرض قضاوت قرار دهند . حال سوال مهم اینست که در چنین فضایی ملت ها چگونه از قابلیت رسانه استفاده می کنند ؟ فرهنگها چگونه با هم رو در رو می شوند وآیا این فرآیند را باید ( تبادل فرهنگها ) بنامیم یا ( تقابل فرهنگها ) ؟! پاسخ همه این سوالات در ارتباط مستقیم با تعریف ما از رسانه به عنوان مهمترین عامل معرفی وانتقال فرهنگها خواهد بود که آنهم امروز به عنوان ابزاری مهم در دست سردمداران غربی سیاست واقتصاد یعنی بازیگران اصلی عرصه ارتباطات می باشد .
رسانه از همان ابتدای شکل گیری مورد توجه استعمارگران با هدف نفوذ در فرهنگ وارزشهای دیگر کشورها به منظور نیل به اهداف استعماری طراحی شده قرار گرفت زیرا رسانه ابزاری بود که می شد از طریق آن بطور غیر مستقیم وبا بهره گیری از تکنیکهای هنری وابزار های روزآمد براندیشه مخاطبین اثر گذاشت واندک اندک آنان را حتی نسبت به هویت وفرهنگ خویش بیگانه نمود .به این ترتیب رسانه های نوین که در اصل ابزاری بودند حاصل تکنولوژی جهان غرب ؛ از همان ابتدا در دستان سودا گران غربی به عنوان ابزاری مهم جهت اثر گذاری برجوامع هدف مورد استفاده قرار گرفتند .
در حال حاضر کشور ما به جهت طرح اندیشه های جدید در حوزه ایدئولوژی ؛ جهان بینی ونیزسیاست وطرح سوالات چالش برانگیز در سطح جهانی به شدت مورد توجه ویاشاید بهتر بگوییم تنفر اربابان زر وزور وکسانی که جریان روبه گسترش اسلام گرایی در جهان را در تعارض با منافع خود می دانند قرار گرفته است. بی شک در این عرصه وفضای تقابلی ایجاد شده رسانه ها نقش اساسی واثر گذاری را ایفا می کنند از اینرو دور از انتظار نیست که جامعه ما مورد هدف رسانه های غربی به منظور تحت تاثیر نهادن تفکر وعمل افراد مختلف قرار گیرد . در این عرصه آنچه ناگزیر شکل می گیرد یک فضای رقابتی رسانه ای قوی است که بی شک هر طرف در تفکر تدافع ویا تهاجم گسترده وهدفمند نسبت به طرف مقابل ومخاطبین هدف ؛ به منظور دست یابی به مقصود نهایی می باشند . اکنون رسانه های غربی؛ بطور مشخص وبیش از همه از طریق شبکه های ماهواره ای ؛ بویژه برنامه های تلویزیونی و با برخورداری از امکانات گسترده مالی وتکنولوژیکی مخاطبین جامعه ایرانی را به شدت مورد آماج تیر های رسانه ای خود قرار داده اند والبته به مدد تکنولوژی ؛ سرمایه وتجربه بالا از مزیت نسبی بالایی نیز در این عرصه برخوردارند ؛ اما آیا این به خودی خود کافیست ؟! در این فضای رقابتی که از آن به عنوان جنگ نرم (دیپلماسی رسانه ای ) نیز تعبیر می شود آیا ما بازنده میدان هستیم ؟ رسانه های جمهوری اسلامی وبطور مشخص رسانه ملی در این عرصه از چه مزیتهای نسبی برخوردار است ؟ این مزیت ها تا چه حد در سیاست گذاری کلان رسانه جای دارد؟ و رسانه ملی در بهره گیری از این فرصتها تا چه حد موفق بوده ؟پاسخ به این سوالات به ما در فرآیند مدیریت رسانه ای و رسیدن به اهداف استراتژیک طراحی شده یاری رسانده وجایگاه ما را در این تقابل رسانه ای مشخص می کند .لذا در این گفتار سعی داریم تا با بررسی وتحلیل مهمترین این مزیت ها وفرصتهای رسانه ای که عملا تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته اند بپردازیم .:
1- ارتباط دوسویه با مخاطب
یکی از مهمترین ارکان فرآیند ارتباطات ؛ مخاطب یا همان گیرنده پیام است . رسانه به عنوان عامل انتقال پیام هنگامی می تواند در این فرآیند موفق باشد که آگاهی کاملی از میل و نیاز ها ی مخاطب خود داشته باشد تا بتواند با توجه به آن وآنچه از آن به عنوان مصلحت مخاطب یاد می شود -که در واقع چیزی نیست جز رکن اصلی استراتژی رسانه برای هدایت افکار عمومی - برنامه ریزی نماید . در این فرآیند بسیار مهم است که رسانه میتواند هویت خود را در ارتباط مستقیم با مخاطب تعریف نماید .
همانطور که در تحلیل محتوای برنامه های اکثر شبکه های ماهواره ای دیده می شود تحلیل کارشناسان وبرنامه سازان آن شبکه ها عموما در ارتباط مستقیم با مخاطبین شکل میگیرد .لذا در جریان رقابت رسانه ای ؛ برنامه سازان رسانه ملی باید از قابلیت بی نظیر موجود یعنی حضور در کنار مخاطب وامکان تحلیل دقیق در ترسیم مثلث استراتژیک ؛ میل نیاز ومصلحت نهایت استفاده راببرند تا با جذب منطقی مخاطب در فرآیند انتقال پیام موفق باشند .
 لیکن نکته مهمی که نباید فراموش شود آنست که لازمه ارتباط منطقی وسریع با مخاطب دو جانبه بودن و پویا بودن آن است .این به معنای مشارکت مخاطب در فرآیند تولید برنامه است که ضمن نزدیک تر شدن ارتباط رسانه ومخاطب به حفظ وارتقای آن نیز می انجامد .متاسفانه در حال حاضر ارتباط رسانه ملی با مخاطبین در برنامه ها ( حتی برنامه های زنده ) غالبا یکسویه ویا گزینشی بوده ومخاطب نقش فعالی حتی در ارتباطات ساده تلفنی که ساده ترین نوع حضور مخاطب در برنامه است ندارد تا چه رسد به نقش واثر گذاری آنها در فرآیند شکل گیری ومحتوای برنامه ها . جای شگفتی است که رسانه ملی با انتخاب گزینشی مخاطب خود وحذف آرای طیفهای مختلف جامعه از پتانسیل ارزشمند تنوع آرا ونظرات مخاطبین در راستای سیاستهای نظام بهره نمیگیرد وبه این ترتیب حضور فکری وشکلی مخاطبین در برنامه های مختلف در حد اقل ممکن است .
2- ظرفیت گسترده شبکه های استانی
در حال حاضر صدا وسیما با برخورداری از حدود 30 شبکه استانی مستقل که تماما از طریق شبکه ماهواره ای برای مخاطبین فارسی زبان بخش عمده ای ازمنطقه ودنیا وبخصوص طیف بسیار گسترده مخاطبین داخلی در اقصی نقاط کشور قابل دریافت ومشاهده هستند از پتانسیل بسیار بالایی در انتقال ومدیریت پیام برخوردار است .اهمیت شبکه های استانی از دومنظر کارکردهای داخلی وکارکردهای خارجی قابل توجه است .از مهمترین کارکردهای داخلي تاسیس و گسترش شبکه‌های استانی می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:
- توسعه زبانهای محلی (یا لهجه‌ها و گویش‌ها) درکنارزبان و ادبیات فارسی و به موازات هم در سطح كشور.
- توجه وتقویت مواریث فرهنگی و خرده فرهنگهای موجود در سطح کشور.
- دخالت دادن اقوام در حاکمیت و سیاستگذاری‌های نظام از طریق انعکاس نظرات نخبگان مناطق مختلف کشور.
- تقویت باورها و آیین‌های دینی مناطق بومی در جهت تعمیق دین‌گرایی در سطح جامعه.
- جلوگیری از بی‌هویت نشان دادن زبان‌ها و فرهنگ‌های بومی و حذف این مواریث در جریان جهانی‌سازی رسانه‌ای.
- پیشگیری از ترویج احساسات کاذب و رقابتهای قومی بي‌مورد كه اغلب نيز داراي ريشه‌هاي تاريخي هستند.
- حساسیت زدایی در زمینه مسائل تقسیمات کشوری كه از قضا به شدت از سوي كشور‌هاي همسايه ترويج مي‌شود.
- تقویت احساسات عام گرایانه در مقابل فردگرايي قومي.
- ارتقای سطح ایرانگردی وگسترش توریست با معرفی قابلیت‌های گردشگری و فرهنگی استان‌ها.
- توسعه منطقه‌ای بخصوص در مناطق مرزنشین و قوم‌نشین در جهت کاهش سطح محرومیت‌ها.
- نهادینه کردن تفکر وحدت در عین کثرت در سطح منطقه.
- تقویت فعالیت‌های هنری و ورزشي در مناطق مختلف کشور با معرفی شخصیت‌ها نخبگان و برگزیدگان این عرصه.
- بسط مشارکت سیاسی نهادینه شده درکشور.
- تحقق حقوق شهروندی و تقویت نهادهای مدنی در سطح کشور.
- آگاهی بخشی در خصوص مسائل ملی با رویکرد منطقه‌ای.
شبکه‌های استانی بطور بالقوه میتوانند از کارکردهای خارجی قابل توجهی نیز برخوردار شوند. برخی از مهمترین این کارکردها عبارتنداز:
- جلب اعتماد عمومي به حاکمیت و رسانه دولتی و نيز تقویت مشروعیت نظام در میان ایرانیان داخل و خارج ازکشور.
- تقویت وجوه مثبت و همگرایانه خرده فرهنگهای قومی و کم رنگ نمودن عناصر واگرایانه در جهت جلوگیری از بحران نفوذ فکری بیگانه در مناطق حاشیه‌ای با هدف ترویج تفکر مرکز گریزی.
- تولید برنامه‌های خاص هر منطقه با توجه به شرایط سیاسی اجتماعی آن به منظور جلوگیری از بروز تنش و بی‌ثباتی تحت تاثیر القائات خارجی.
- کاستن از گرایش به رسانه‌های برون مرزی بخصوص در مناطق حاشیه‌ای کشور و يا شبكه‌هاي مختلف ماهواره‌اي.
- بروز وظهور توانمندیهای کشور در حوزه های اقتصادی سیاسی واجتماعی برای مخاطبین خارجی
این همه ویژگی خاص وانحصاری برای شبکه های استانی باعث شده تا مجموعه این شبکه ها در حد یک غول رسانه ای قابل توجه واهمیت باشد لیکن متاسفانه عملا ار این پتانسیل قوی استفاده بهینه ای صورت نمیگیرد .سیاستگذاری تقریبا واحد ویکسان متمرکز در مرکز برای کل این شبکه ها وعدم توجه به لزوم استقلال شبکه ها در راستای سیاست کلان سازمان باعث شده تا عملا 30 شبکه استانی به مجموعه ای ناکارآمد تبدیل شوند .جالب آنکه به تازگی وبدون برنامه ریزی کافی ونیز بدون اصلاح ساختار سازمانی ونیروی انسانی وحتی تجهیزات فنی ؛ تقریبا نیمی از این شبکه ها اقدام به پخش 24 ساعته برنامه ها می کنند که با توجه به تکیه تمام این شبکه ها به منابع محدود ویکسان تامینی به نظر می رسد به زودی این شبکه ها با مشکل جدی تکرار وافت شدید مخاطب مواجه شوند ( اگر چه تعداد محدودی از این شبکه ها در یکی دوماه اول به پشتوانه برنامه های آرشیوی وتا حدی تولید شروع خوبی داشته اند ). از طرف دیگر تاسیس شبکه جدید موسوم به شبکه شما( شبکه مراکز استانها ) با هدف پخش آثار برتر شبکه های استانی به خودی خود نشان می دهد این مجموعه سی گانه شبکه های استانی در سطح کلان سازمان جدی تلقی نشده ومدیران سازمان هنوز اعتبار ذاتی برای این شبکه ها قائل نیستند واین در حالی است که با بازنگری نسبت به ساختار، شیوه اجرا وسیاستگذاری ها در این شبکه ها سازمان صدا وسیما می تواند به یکی از قطبهای رسانه ای بسیار مهم در منطقه وحتی دنیا تبدیل شود .
3- توجه به نیاز های جامعه
رسانه موفق وپویا رسانه ای است که بتواند به درستی اضلاع سه گانه مثلث میل ؛ نیاز ومصلحت را در مدیریت پیام خود مورد توجه قرار دهد . عدم دقت در این امر ممکن است از یک طرف مخاطب را دل زده ومایوس نماید واز این طریق ارتباط پویای رسانه ومخاطب قطع شود واز طرف دیگر ممکن است مخاطب را به یک سطحی نگری ووازدگی غیر قابل تصورسوق دهد .هر شبکه تلویزیونی برای کسب موفقیت، لازم است ابتدا مخاطبین هدف را مشخص کند و به پرورش، حفظ و افزایش روز افزون آنها همت گمارد. برای تحقق این امر نیز لازم است اهداف واولویت های خاص شبکه از ابتدا مشخص باشد و مدیران شبکه برای آن برنامه‌ریزی دقیقی را طرح ریزی کنند همانطور که گفتیم چنانچه شبکه‌ای نتواند نیازهای مخاطبین خود را برآورده نماید نهایتاً پس از مدتی آنها را از دست خواهد داد.این امر مستلزم شناخت دقیق رسانه از جامعه ومحیط هدف در جریان مدیریت پیام است که لازمه آن نیز نیاز سنجی ونظر سنجی مداوم توسط نهادهای تحقیقاتی وواحد های پژوهشی مستقل است .تنها از این طریق است که مخاطب خود وجامعه خود را درآیینه رسانه می بیند واین تضمینی خواهد بود برای ارتباط پویا دوطرفه ومداوم رسانه ومخاطب .این موضوع باید بطور جدی مورد توجه برنامه سازان ومدیران شبکه ها قرار گیرد لیکن در عمل مشاهده می شود که رسانه ملی تحت عناوین مختلف" مصلحت" و"خطوط قرمز" رسانه ای اغلب از طرح ابتدایی ترین نیاز ها وخواسته های مخاطب سرباز می زند ومخاطب نمی تواند خودو جامعه خود را در آینه رسانه ببیند.
4- آرشیو غنی
جمله معروفی است که میگوید : " ارزش هر رسانه به آرشیوهای آن است " . آرشیوهای سازمان صدا و سیما به عنوان گسترده ترین آرشیوهای دیداری – شنیداری که در مقیاسی عظیم و به صورت پویا در ایران فعالیت دارند، حافظ گنجینه عظیمی از اسناد صوتی و تصویری هستند که می توانند پیوسته در برنامه سازی مورد استفاده قرار گیرند. این آرشیوها با بیش از نیم میلیون ماده، یک مجموعه بدیع، خاطره آفرین و بسیار پر ارزش از انواع مواد آرشیوی از قبیل فیلم، ویدئو، صدا،خبر،عکس،اسلاید،عروسک،لباس و...راشامل میشوند.
در حال حاضر منابعی که از نظر تاریخی حائز اهمیت هستند بسیارند و عوامل تولید داخل سازمان برای ساخت برنامه و محققان و نویسندگان داخل و خارج سازمان به عنوان ماده تحقیق می توانند از آن استفاده نمایند. جادارد برنامه سازان از این منبع غنی بیش از پیش استفاده نمایند .در سالهای اخیر بخصوص در ایام سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی وهمینطور هفته دفاع مقدس ویا مناسبتهای خاص سیاسی برنامه های جذاب و مفیدی با بهره گیری از این منابع غنی ومتنهای تحلیلی جذاب تهیه می شود که اغلب با استقبال خوب مخاطبین در سطوح مختلف مواجه می شوداما این کافی نبوده وجادارد از امکانات گسترده آرشیو به عنوان یک مزیت برجسته در تولید برنامه های مناسبتی استفاده بیشتری به عمل آید . همینطور جادارد از این منابع آرشیوی به دقت محافظت شود متاسفانه بخصوص در شبکه های استانی بدلیل کمبود امکانات فنی وحتی فضای مناسب از این منابع غنی به درستی نگهداری نمی شود وروز به روز این امکان ارزشمند تحلیل می رود بی آنکه در جای خود مورد استفاده مناسب قرار گیرند.

5- موسیقی
موسیقی ؛ سوای اینکه به عنوان یکی از اجزای مهم در فرآیند برنامه سازی قابل توجه واثر گذار است لازم است به عنوان یک هنر مستقل نیز بطور جدی مورد توجه قرارگیرد.به عبارت دیگر موسیقی به جهت دارا بودن محتوا، پیام و درون مایه ای غنی می تواند همانند یک رسانه عمل نموده و حتی در کنار شعر مفاهیم مورد نظر اشعار را نیز تشدید نماید. با این نگاه موسیقی کارکردی فراتر از جلب مخاطب داشته ومی تواند تاثیر مستقیمی در ارتقای سطح فرهنگ عمومی جامعه داشته باشد .در این بین گستردگی آواها ؛ نواها وتنوع موسیقایی موجود در نواحی ومناطق مختلف کشور به عنوان یک قابلیت استثنایی بسیار حائز اهمیت است واین در حالیست که اگرچه در حال حاضر سالانه حدود 1000 اثر موسیقی در مرکز موسیقی سازمان صدا وسیما ومراکز استانها تهیه وتولید می شود اما عملا رسانه ملی در تولید موسیقی های مردم پسند واستفاده از اساتید برجسته موسیقی ناموفق بوده وتاکنون عملا نتوانسته است با تولید موسیقی های زیبا وجذاب در ذهن وزبان مخاطب جاباز کند .دلیل این امرشاید بی توجهی متولیان امر در رسانه ملی به نیاز مخاطبین وناکامی در بهره گیری از توان بسیار بالای هنرمندان استانی ونیز بخصوص بی توجهی به ذخایر هنری گوشه گوشه کشوربوده واین امر باعث شده تا رسانه ملی به اندازه ای که در کمیت موفق بوده در کیفیت ومقبولیت مخاطب موفق نباشد.
6- طرح مباحث دینی عمیق در برنامه های پرمخاطب
امروزه رسانه ها به بستر مهمی جهت طرح مسائل مبتلا به جامعه در حوزه های مختلف از جمله سیاسی اجتماعی دینی و.... تبدیل شده اند .مروری بربرنامه های مهم شبکه های پر مخاطب جهانی ؛ شبکه های ماهواره ای فارسی زبان ؛ تولیدات برجسته سینمایی دنیا و.. نشان می دهد که موضوع دین وجامعه در سطوح مختلف؛ اصلی ترین محور های محتوایی آن برنامه ها را شامل می شود .در عصر حاضر رسانه ها سعی دارند تا نقش مصلحان اجتماعی ومبلغان دینی را ایفا نمایند ومخاطبین هم به جهت ماهیت رسانه در سطوح مختلف ناگزیر تحت تاثیر آن قرار می گیرند .در این بین نقش کارشناسان ومشاوران در حوزه مسائل دینی واجتماعی به عنوان استراتژیست ؛ طراح وحتی بیان کننده این موضوعات در ساختار های مختلف تولیدات رسانه ای بسیار مهم وبرجسته است .
متاسفانه رسانه ملی آنگونه که باید از مزیت مهم حضور عالمان واندیشمندان برجسته در حوزه های علمیه ؛ مجامع دانشگاهی ونهادهای تحقیقاتی در جهت طرح مسائل نو وپاسخ به شبهات مطرح شده ومهمتر از آن برنامه های پرمخاطب که بطور غیر مستقیم مفاهیم اساسی دینی را مطرح کند استفاده نکرده وامروزه شاهدیم که به جهت این غفلت ؛ اساسی ترین نگرشهای دینی تحت تاثیر تولیدات رسانه ای غرب در حوزه های مختلفی همچون آخرت ؛ آخرالزمان ؛ مهدویت ومنجی گرایی؛ معاد و....در سطوح مختلف جامعه رسوخ کرده وحتی آنگاه که رسانه ملی قصد تولید سریالها وبرنامه های نمایشی ویژه ماه مبارک رمضان با موضوعات ماوراء الطبیعه را دارد متاسفانه نگرش غربی وهالیوودی به روح ؛ عالم برزخ ؛ معاد؛ فرشتگان وشیطان است که غالب می شود! .
7- اعتماد عمومی
رسانه‌های جمعی در زمان حاضر به عنوان یکی از بخش‌های جدایی ناپذیرزندگی بشری و البته حیات سیاسی جامعه محسوب می‌شوند لیکن در این حوزه از کارکردی دوگانه برخوردارند به عبارتی نه تنها به عنوان یک بخش اثرگذار بر تصمیم‌ها و اعمال قدرتهای سیاسی حاکم قابل بررسی و توجه مي‌باشند بلکه در بعد دوم به عنوان ابزاری برای حاکمان سیاسی در کنترل افکار عمومی و جامعه محسوب می‌شوند.
در تئوری دهکده جهانی که هر روز جهان بیش از پیش با ابعاد مختلف آن مواجه می‌شود دیگر نمی‌توان قدرت سیاسی را محدود به مرزهای جغرافیایی یک کشور دانست و افکار عمومی جامعه را محدود به ساکنان همان محدوده تلقی نمود. بی شک سران قدرت در جهان هر یک تلاش خواهند نمود تا با در اختیار داشتن این ابزار قدرتمند (رسانه) دامنه حکمرانی خود را از مرزهای ترسیم شده فراتر برده و بر افکار عمومی بخش‌های بیشتری از کره خاکی تسلط یابند. از اینجاست که نقش واهمیت افکار عمومی در فرآیند رسانه ای بارز وبرجسته می شود اما نکته بسیار مهم اینست که افکار عمومی جامعه به هر طریقی نسبت به رسانه اعتماد کافی داشته باشد .
در دنیای رسانه ها هررسانه با بهره گیری از ابزار ها وتکنیکهای متعدد سعی در جلب اعتماد افکار عمومی جامعه دارد لیکن این شیوه ها چنانچه ذاتی وتوام با احترام به مخاطب نباشد در دراز مدت نمی تواند موفق وکارآمد باشد . در این بین رسانه ملی به دلیل تعریف برخی خطوط قرمز نانوشته ! ونیز تاخیر در ارائه اخبار واطلاعاتی که برای مخاطبین از اهمیت بالایی برخوردارند باعث شده تا منبع اصلی خبر برای طیف مهمی از جامعه رسانه های بیگانه باشد که تماما با اهداف خاص اقدام به طراحی وارائه پیام به مخاطبین می کنند .
8- چهره های محبوب جامعه وجوانان وامکان مدیریت پیام از طریق آنها
شهرت بخشیدن به افراد از طریق رادیو و تلویزیون امری ناگزیر است که در همه رسانه های دنیا وجود دارد و در واقع باید آن را جزو ویژگی ذاتی رسانه محسوب کردبه همین دلیل در رسانه های معتبر دنیا، دقت زیادی بر روی الگوهای صادر شده صورت می گیرد تا فرآیند خروجی کار منطبق با ارزشها ومعیار های ترسیم شده برای آن رسانه باشد در واقع رسانه ها از این طریق فرهنگ جوامع را به مسیر مورد دلخواهشان حرکت داده و با سرعت بالایی جامعه را به سمت هدف مطلوبشان سوق می دهند.
نتایج ارائه شده از طریق برخی تحقیقات دانشگاهی نشان می دهد 37 درصد از مردم جامعه از لحاظ پوشش و نوع صحبت کردن تحت تاثیر شخصیت های تلویزیونی هستند، این تحقیق دو بُعد دارد، در بخش اول شاهد آیتمهایی هستیم که یک نوع الگوی فصلی به شمار می روند مثل سریال های تلویزیونی که به شدت بر روی صحبت کردن افراد تاثیر می گذارد و در بخش دوم شخصیتهایی که در حافظه بلند مدت مردم باقی می مانند و تا سالها اثرگذاری خود را از دست نمی دهند همچون مجری های رادیو و تلویزیون ؛ بازیگران وقهرمانان ورزشی که بطور مستمر دربرنامه های مختلف حضور پیدا می کنند. براساس " تئوری تاثیر محدود ارتباطات"، رادیو و تلویزیون ذائقه فرهنگی و هنجارهای عمومی را تغییر می دهد و از سویی موجب همانند سازی و همذات پنداری در افراد به خصوص طبقه عامه مردم می شود. از اینرو همواره باید مخاطبین را متوجه این موضوع کرد که افرادمعرفی شده از طریق رسانه ملی، تنها یک شخصیت هستند و نباید به عنوان الگوی تمام عیار به آنها نگاه کرد.خطری که می تواند به عنوان یک آفت در جامعه مورد توجه قرار گیرد وعموما از طریق رسانه نیزگسترش می یابد اینست که الگوهای معرفی شده نباید منزه از هر گناه و خطایی نشان داده شوند و مخاطبین از این طریق دچار یک توهم ونگرش غیر واقع بینانه در مورد آنها شوند.
خوشبختانه در جامعه ما افراد وشخصیتهای بسیاری وجود دارند که تحت تاثیر آموزه های دینی ومعارف اصیل اسلامی به شخصیتهای برجسته ومتمایزی تبدیل شده و ضمن برخورداری از محبوبیت عمومی می توانند الگوهای بی بدیلی برای جامعه محسوب شوند .این شخصیتها عموما از نخبگان ؛ علما ؛ دانشمندان ؛ هنرمندان ؛ ورزشکاران وکسانی هستند که به رشد وتعالی در تمام ابعاد زندگی خود نظر داشته اند واکنون می توان از آنها در برنامه های اثر گذار تلویزیونی به عنوان الگوهای بارز اجتماعی یاد کرد . با اینحال همواره باید دقت شود که از جانب حقیقت وانصاف دور نشویم وبدون تحقیق وکسب آگاهی بطور کاذب وتنها باهدف جلب مخاطب ناخواسته جامعه را با الگوهای نامناسب مواجه نسازیم . در حال حاضر رسانه ملی در این عرصه با آفتهای چندی مواجه است :اول آنکه در عمل بیشتر تحت تاثیرفضای موجود ناخواسته به سمت چهره هایی رفته است که از ویژگیهای کامل الگوشدن فاصله دارند ودر ثانی در معرفی چهره ها به لحاظ تنوع افراد ونحوه حضورشان در رسانه از تعادل وتوازن معنی داری پیروی نکرده بطوریکه از معرفی بسیاری چهره های برتر علمی ؛ فرهنگی و فرهنگی که می توانستند بیشترین اثر گذاری مثبت را در جامعه داشته باشند غافل مانده.
9- ‬ موقعیت استراتژیک:
رسانه ملی به جهت قرار گرفتن جمهوری اسلامی ایران در منطقه حساس جغرافیایی ا ز قابلیت حضور خبری وبرنامه سازی منحصر به فردی در سطح منطقه برخوردار است .توجه جهانیان به جمهوری اسلامی به عنوان یکی از مهمترین واثر گذار ترین کشور های اسلامی در منطقه وجهان ؛ اثر گذاری جمهوری اسلامی در مناسبات سیاسی منطقه وجهان ونیز همجواری ایران با کشور های مهم همسایه باعث شده تا رسانه ملی بتواند در عرصه داخلی وخارجی از اثر گذاری بی نظیری برخوردار باشد. این مهم اگرچه در عرصه برون مرزی با حضور شبکه های مهمی همچون پرس تی وی والعالم تا حدی تحقق یافته اما هیچگاه شبکه ای همچون شبکه خبر در عرصه تولید خبر وشبکه های سراسری دیگر در جذب مخاطبین فارسی زبان کشور های همسایه نتوانستندآنگونه که باید از قابلیت های موجود استفاده نمایند بخصوص که اکنون امکان پخش ماهواره ای برنامه ها فرصت بی نظیری را در اختیار این شبکه ها نهاده است . در حوزه مباحث دینی نیز شبکه مهمی همچون شبکه قرآن نتوانسته در مقایسه با شبکه های دیگر ماهواره ای در سطح جامعه اسلامی اثر گذار باشد ودیگر آنکه عملا برنامه ریزی دقیق و حساب شده ای برای مخاطبین آذری زبان ؛ ترکمن ؛ کرد ؛ وحتی عرب زبان همسایه صورت نپذیرفته .!
10- استقلال رسانه :
حضرت امام ( ره ) در خصوص رسانه ملی فرمودند : "رادیو تلویزیون باید کاملا مستقل باشد وباید استقلالش محفوظ باشد وهیچکس در آن دخالت نکند ." این ویژگی منحصر به فردی که برای صدا وسیما توسط بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ترسیم شده وهمواره مورد تاکید وحمایت رهبر معظم انقلاب نیز قرار گرفت فرصت بسیار مهمی بود تا فضای مناسبی برای کار در عرصه رسانه ملی ایجاد شده وبرنامه سازان بتوانند با آزادی عملکرد بیشتری موضوعات وجوانب مختلف را در قالب برنامه های متنوع ودر راستای استراتژی رسانه به مخاطب منتقل نمایند ودر افزایش اعتماد مخاطب نسبت به رسانه موفق باشنداین اتفاق مهم عملا در رسانه ملی رخ نداده شاید یکی از مهمترین علل این موضوع می تواند وابستگی تشکیلات بودجه ای صدا وسیما به دولت والبته مجلس باشد ومهمتر از آن وجود گرایشات سیاسی درسطوح مختلف مدیریتی رسانه که عملا باعث شده رسانه ملی از آنچه توسط رهبر کبیر انقلاب ترسیم شده وهمواره مورد تاکید رهبر معظم انقلاب بوده فاصله داشته باشد .
سخن آخر
آنچه ذکر شد در واقع مهمترین مزیتهایی است که رسانه ملی در عرصه رقابتی با دیگر رسانه های بصری وشبکه های ماهواره ای از آن برخوردار است ومی تواند با بهره گیری صحیح از آن در جذب مخاطب واثر گذاری هرچه بیشتر موفق باشد اما به هر دلیل تا کنون نسبت به آن کم توجه بوده .انتظار می رود مدیران و برنامه سازان رسانه ملی در بهره گیری هرچه بهتر از این قابلیتها بکوشند .امروزه رسانه اصلی ترین ابزار هژمونی جهان غرب با هدف حکومت برجهان است ومقابله با آن میسر نیست جز با ابزار رسانه والبته به مدد شناخت واستفاده به موقع از فرصت ها.

رضا سیف پور
کارشناس ارشد علوم سیاسی و رسانه

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
صادق ربانی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۱۰
0
5
سلام مطالب مفیدی بود واقعا چرا مسئولین رسانه ملی چشمشان را بسته اند؟!
رصد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۱:۳۱ - ۱۳۹۱/۰۱/۱۰
0
1
اين مطلب در بخش "نگاه ديگر" پايگاه تحليلي رصد روزنامه خراسان بازنشر شد.

http://rasad.org/1391/01/10/%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D9%85%D8%B2%DB%8C%D8%AA-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B4-%D8%B4%D8%AF%D9%87/
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین