گروه اجتماعی: محققان موسسه اینترنت آکسفورد با بررسی جامعه آماری 80 هزار نفری و در بازه سنی 10 تا 80 سال به این نتیجه رسیده اند که شبکه های اجتماعی باعث کاهش رضایت از زندگی می شوند. در واقع طبق این تحقیقات، کسانی که حضور بیشتری در شبکه های اجتماعی دارند، کمتر از وضع زندگی خودشان راضی هستند. اما نکته مهم و تأسف برانگیز ماجرا آن است که بیشتر این دسته از افراد را نوجوانان تشکیل می دهند و آسیب اصلی از حضور مداوم در این فضا، متوجه آن ها می شود.
به گزارش بولتن نیوز، برای این اتفاق که منحصر به یک نقطه دنیا نیست و وجود آن در جوامع مختلف و از جمله کشور خودمان قابل لمس است، علل مختلفی وجود دارد. شاید بتوان اولین موضوعی را که تأثیری منفی بر روح و روان کاربران شبکه های اجتماعی و علی الخصوص نوجوانان می گزارد، سبک زندگی تعداد قابل توجهی از اینفلوئنسرها عنوان کرد. افرادی که با به اشتراک گذاشتن سبک زندگی خود و نمایش بازی کردن برای کسب درآمد و جذب دنبال کننده بیشتر، الگویی منفی در اذهان نوجوانان ایجاد می کنند.
درک این مسأله هنگامی راحت تر می شود که بدانیم روی دیگر سکه چرایی اثرگذاری فعالیت های این افراد بر روحیه نوجوانان، بمبارانی از اخبار منفی و تلخی است که در شبکه های اجتماعی انجام می شود. سیلی از اخبار منفی در حوزه های مختلف که در کشوری مثل ایران و با توجه به وجود دشمنانی قسم خورده با جمهوری اسلامی و مردم کشورمان، بیشتر هم هستند و به صورت شبانه روزی مشغول تولید اخباری هستند تا مردم را نسبت به آینده ناامید کنند.
بدون شک نوجوان و جوانی که باید به فکر آینده خود باشد و تلاش کند، هنگامی که از یک سو می بیند عده ای با پست گذاشتن و نمایش بازی کردن مشغول کسب درآمد زیاد و راحت هستند و مقایسه وضع زندگی آن ها با شرایط خود؛ و از سویی ناامیدی از آینده تحصیلی و کاری، قاعدتا به آن سمت سوق پیدا می کند که نه تنها از شرایط فعلی زندگی اش رضایت نداشته باشد، بلکه حتی امید به بهبود اوضاع در آینده را نیز از دست خواهد داد.
اما فارغ از اینکه حاکمیت وظیفه دارد تا آینده ای امیدبخش و قابل لمس برای این نسل بسازد و دل آن ها را گرم کند که برای زندگی خوب در آینده با تلاش و پشتکار، دست یافتنی خواهد بود؛ راه کارهای دیگری هم هستند تا حداقل در حوزه ای دیگر نیز از این آسیب بزرگ جلوگیری شود. اولین موردی که می توان از آن به عنوان پیشگیری کننده از بروز احساس نارضایتی و ناامیدی نام برد، افزایش سواد رسانه ای والدین و نوجوانان است.
سواد رسانه به ایشان کمک می کند تا بتوانند اصل ماجرای اینفلوئنسرها و نمایش هایشان را درک کنند و فریب دنیای پر زرق و برق آن ها را نخورند. در کنار این مساله با داشتن چنین علمی دیگر کسی نمی تواند با ساخت اخبار جعلی و کذب و انتشار آن ها، موجی از ناامیدی را در سطح جامعه پخش کند. اما وظیفه اصلی در این حوزه بر عهده کدام نهاد و ارگان است؟! به نظر می رسد با توجه به شرایط کشور ما و جنگ رسانه ای دشمن با ایران و فراگیری این شبکه ها، گنجاندن مبحث سواد رسانه در میان دروس مدارس توسط آموزش و پرورش و تربیت معلمان و دبیرانی که از تسلط خوبی در این حوزه برخوردار هستند، از مهم ترین وظایفی است که امروز بر عهده وزارت آموزش و پررش قرار دارد.
اما در کنار این وظیفه حاکمیتی مهم، رجوع به تربیت دینی و آموزه های ارزشمند آن توسط خانواده ها می تواند عنصری مهم باشد برای جلوگیری از به وجود آمدن احساسات منفی در فرزندان. خانواده ای که با تکیه به آموزه هایی مثل علم آموزی، کسب مهارت، تلاش، پشتکار و امید داشتن به یاری خداوند فرزندان خود را تربیت کنند و به آن ها بیاموزند که تبرج، تلاش برای فخرفروشی و دیده شدن به هر قیمتی امری است مذموم، بدون شک مسیر درستی را برای شکل گرفتن روحیه نسل آینده انتخاب کرده اند.
فردی که اینگونه تربیت شده باشد، در مقابل موانع ناامید نمی شود و همواره در تلاش است تا بهانه ها را دور بزند و اساسا از رسیدن به آسایش ظاهری بدون انجام هیچ تلاشی بیزار خواهد بود. به بیان دقیق تر کسب درآمد فراوان و شهرت کاذب ازطریق لبخندهای مصنوعی، رفتارهای نمایشی و همه آن چیزهایی که ما می دانیم، برای او ضدارزش محسوب می شود. هر چند که باید اذعان داشت این مسأله با توجه به وضعیتی که امروز در جامعه دیده می شود، همچون مبحث سواد رسانه، نیاز به آموزش درست, علمی و هدفمند والدین و علی الخصوص زوج های جوان وجود دارد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com