کیهان:
سال 1390 از بسياري جهات يك بازه زماني بسيار ويژه بوده است. اين سال در حالي آغاز شد كه روشن بود مهم ترين حادثه سياسي پس از انتخابات رياست جمهوري 1388، يعني انتخابات مجلس نهم رويداد محوري آن خواهد بود. به يك معنا شايد بي راه نباشد اگر سال 90 را سال انتخابات بناميم. از همان روزهاي آغازين دغدغه انتخابات اسفند ماه مهم ترين دغدغه جامعه سياسي و به تبع آن جامعه رسانه اي كشور بود و هر چه به 12 اسفند نزديك تر شديم، اين دغدغه پررنگ تر شد تا جايي كه مي توان گفت در زمستان 90 همه موضوعات ديگر را -كه آنها هم در جاي خود اهميت بسيار داشت- تحت الشعاع قرار داد.
از نگاه دشمن، انتخابات 90 عرصه اي بود براي احياي فتنه اي كه مرگ آن بي گمان بزرگترين خسارت سياسي است كه غربي ها تا امروز در ايران متحمل شده اند. كيهان از همان نخستين روز سال 1390، بر مبناي مجموعه ارزيابي ها و اطلاعات بناي خود را بر افشاي پروژه دشمن و هوشيار كردن گروه ها و جريان هاي سياسي در داخل نسبت به آن قرار دارد.
در گام اول، كيهان تلاش كرد از ايده وحدت نيروهاي انقلاب به عنوان يك ضرورت سياسي كه ربطي به اين انتخابات يا آن صحنه سياسي خاص ندارد، دفاع كند. مراجعه اي گذرا به كارنامه كيهان در اين مدت به خوبي نشان مي دهد كه به جاي جانبداري از گروه هاي نام و نشان دار موجود در صحنه -كه هر كدام به شيوه خاص خود براي اين امر تلاش مي كردند- سعي كرد وحدتي را كه در راس سياسي جريان اصولگرا به عنوان خانواده نيروهاي انقلاب محقق نشد، در بدنه اين جريان يعني در ميان خيل عظيم توده هاي مردم متدين محقق كند و از تبديل شكاف سياسي- كه اصل وجود آن هنوز هم بي دليل مي نمايد- به شكاف اجتماعي درون خانواده انقلاب جلوگيري كند. كيهان در اين راستا ابتدا هشدار داد كه «سر گردنه كشتي نگيريد» و سپس راه كار «هم اين و هم آن» را ارائه كرد. نتيجه انتخابات 12 اسفند نشان داد كه اقبال مردم به اين رويكرد، بيش از آن بوده است كه حتي خوش بين ترين ناظران پيش بيني مي كردند. به نظر مي رسد خروجي صندوق هاي راي در 12 اسفند نشان داد كه جامعه سياسي ما هر روز بيشتر از روز قبل نيازمند آن است كه به متن مردم تاسي كند و از آنها بياموزد.
در گام دوم، كيهان سعي كرد براي خواندن نقشه دشمن و اينكه چگونه بايد مشي كرد كه پازل دشمن تكميل نشود، به جامعه سياسي و رسانه اي كشور كمك كند. از همان ابتدا روشن بود كه انتخابات 90 ايستگاهي مهم براي آزمون اين فرضيه است كه آيا فتنه 88 در ايران قابل تكرار هست يا نه. مسلما آمريكايي ها سخت مايل بودند نتيجه اين فرضيه همان باشد كه ماه ها براي آن زحمت كشيده بودند، يعني تكرار فتنه در ابعادي جديدتر، پيچيده تر و مخرب تر. در تمام ماه هاي سال 90 كيهان تلاش كرد بر مبناي همه آنچه گفتني بود، نقشه دشمن را قطعه به قطعه رونمايي و حلاجي كند. همه حرف اين بود كه اگر اصرار بر رقابت و تفرق هست، حداقل شيوه رقابت و ادبياتي كه مصرف مي شود به گونه اي نباشد كه دشمن حس كند آرزويش درباره منتقل شدن شكاف به درون خانواده اصولگرايان در حال محقق شدن است. به نظر مي رسد كيهان در اين كار هم كامياب بوده است. صحنه انتخابات 90 صرف نظر از همه پيچيدگي هايش بدون شك به شكستي بزرگ براي دشمني تبديل شد كه در انتظار نشسته بود تا بر مبناي نتيجه اين انتخابات درباره نوع و شدت پروژه هاي بعدي خود درباره ايران تصميم بگيرد.
هر بحثي درباره انتخابات 90 بي شك ناقص است اگر اشارتي به نقش بي بديل و تاريخي رهبر معظم انقلاب اسلامي در اين باره نشود. يك نگاه گذرا به مجموعه تحليل ها و اظهارنظرهاي قبل از انتخابات كافي است تا اين نكته عيان شود در حالي كه دشمن تمام امكانات و عوامل خود را براي مايوس و نااميد كردن مردم به كار گرفته بود و حتي خوش بين ترين ناظران گمان نمي بردند كه حماسه اي ديگر در راه باشد، رهبر بصير انقلاب اسلامي با تكيه بر اعتماد عميق به وعده الهي و با شناختي پدرانه از الگوي فكر و عمل جامعه اسلامي ايران تنها كسي بود كه با قاطعيت و بي هيچ ترديد از مشاركت پر شور و دشمن شكن مردم در انتخابات خبر داد و تمام حريفان ايران در جهان را متوجه اين حقيقت كرد كه مركز هدايت كننده و پيش برنده اين كشور از نيرويي تغذيه مي كند كه شناخت منشا و منبع آن براي كساني كه اسير چارچوب هاي اين جهاني مانده اند امكان پذير نيست.
از موضوع انتخابات كه بگذريم، تجميع تهديدها و فشارها بر كشور و به راه افتادن يك جنگ تمام عيار سياسي، رسانه اي و اطلاعاتي ميان ايران و قدرت هاي استكباري مهم ترين وجه مشخصه سال 1390 بوده است.
رويارويي ميان ايران و غرب در سال 90 به اوج رسيد چرا كه ظرفيت ايران براي تبديل شدن به يك الگوي پيش برنده و الهام بخش در منطقه به اوج رسيده بود. اگر چه در اين سال هم غربي ها تلاش كردند تا مسئله هسته اي را به عنوان بهانه اصلي رويارويي با ايران در صدر دستور كار سياسي و رسانه اي خود نگه دارند ولي روشن بود كه اين بار بحث بسيار فراتر از موضوع هسته اي است و غرب نگران اتفاقي بسيار بزرگتر و مهيب تر است.
در آغازين روزهاي انقلاب اسلامي در منطقه خاورميانه رهبر معظم انقلاب از الگو بودن ايران براي اين تحولات سخن گفتند. پذيرش اين واقعيت براي بسياري در بيرون ايران و گروهي اندك از خودباختگان در داخل البته دشوار بود. در بيرون از ايران اراده هايي وجود داشت تا اكنون كه منطقه خاورميانه در آستانه يك انتخاب تاريخي قرار گرفته، هر طور شده انقلاب اسلامي ايران را به عنوان الگوي خود انتخاب نكند. اگر بخواهيم مجموعه كشاكش ايران و غرب در حوزه هاي سياست خارجي و امنيت ملي در سال 1390 را در يك جمله خلاصه كنيم اينطور مي شود گفت كه امريكا همه همت خود را به كار گرفت و تمام امكانات پيدا و پنهان خويش را بسيج كرد تا اين پيام را به مردم منطقه ارسال كند كه ايران الگويي مناسب براي آنها نيست و بهتر است يا دست از انقلاب كردن بردارند (بهترين حالت براي آمريكا) يا اينكه مدل هايي مانند تركيه را به عنوان غايت خود انتخاب كنند.
بدون ترديد اوج فشارهاي غرب بر ايران در سال 90 با همين مقصود صورت گرفته است. برنامه هسته اي تنها يك بهانه بود وگرنه همانطور كه ارزيابي هاي اطلاعاتي كشورهاي غربي هم نشان مي دهد هيچ كس در هيچ جاي جهان در اين باره ترديد ندارد كه ماهيت برنامه هسته اي ايران صلح آميز است و هيچ اتفاق جديدي در برنامه هسته اي ايران رخ نداده است كه نيازمند اين مقدار از ناشكيبايي اجانب غربي و بي تابي از سوي صهيونيست ها باشد. همه ماجرا اين بود كه غربي ها مي ديدند و اكنون ديگر انكار هم نمي كنند كه مدل ايران در حال بسط در سراسر منطقه خاورميانه است. كشورهاي منطقه به سمت اسلام سياسي گرايش پيدا كرده اند و دشمني با آمريكا و اسراييل را هم علنا فرياد مي كنند. برگزاري 3 كنفرانس موفق و بسيار باشكوه درباره انقلاب هاي اسلامي در منطقه، مقاومت اسلامي و مسئله فلسطين و همچنين جوانان و بيداري اسلامي اوج جذابيت و الهام بخشي انقلاب اسلامي را به رخ جهانيان كشيد و دشمنان اين ملك را در اين باره كه در حال از دست دادن مهمترين منافع خود در مهم ترين منطقه از جهان هستند سخت به تكاپو انداخت.
اگر تلاش كنيم تا يك الگوي تاريخي از روند تقابل انقلاب اسلامي و غرب در طول 30 سال گذشته ترسيم شود، سال 1390 يك نقطه عطف در اين الگوي كلان خواهد بود. در اين سال فشارها به اوج خود رسيد اما روشن بود كه غرب هرگز ضعيف تر از اين نبوده و هيچگاه تلاشش براي متوقف كردن ايران مانند سال 90 رنگ و بوي نااميدي و انفعال نداشته است.
يك سناريوي بزرگ عمليات رواني در سال 1390 كليد خورد كه دو مخاطب اصلي داشت. نخست مردم منطقه براي اينكه نگاه اميدوار خود را به ايران ندوزند و دوم افكار عمومي در داخل ايران تا شايد شدت فشارها آنها را به تجديد نظر در اجماع بي سابقه اي وادار كند كه ميان دولت و ملت درباره تبديل شدن ايران به قدرت شماره يك منطقه شكل گرفته است.
كيهان در سال 1390 تلاش فراوان كرد تا با اتكا به گزارش هاي دقيق و مستند از منابع دست اول و تحليل هاي موشكافانه با استفاده از اطلاعات موثق، ابعاد مختلف اين سناريو را براي ملت ايران تشريح نمايد. كيهان براي اين منظور تقريبا تمامي منابع بيروني را رصد مي كرد.
درباره تحريم ها كيهان با استناد به حجم انبوه گزارش هايي كه منابع غربي خود منتشر كرده بودند استدلال كرد كه غرب بزرگترين بازنده اين بازي است و اين تحريم ها نه آن مقدار كه غربي ها ادعا مي كنند خطرناك است و نه اساساً از جانب جامعه جهاني جدي گرفته مي شود.
درباره موضوع تهديد نظامي و عمليات اطلاعاتي هم حجم انبوه تحليل ها و گزارش هاي منتشر شده در كيهان نشان مي دهد كه تعداد قابل توجهي از تحليلگران غربي نقدهايي جدي بر اعتبار اينگونه تهديدهاي توخالي و توان آن براي اثرگذاري بر اراده مردم و حاكميت در ايران ابراز كرده اند اما اين تحليل ها همواره از جانب منابع غربي كوچك نمايي شده و امپراتوري رسانه اي دروغ آن را سانسور كرده است. كيهان در تمام اين مدت اين موضوع را وظيفه خود دانسته است كه از ميان انبوه مطالب، آنچه را كه نمايانگر حقيقت صحنه تقابل ايران و غرب است استخراج كند و پيش چشم خوانندگان خود قرار بدهد.
سال 1391 بدون شك سال رويارويي هاي پيچيده تري خواهد بود اما يك نكته در اين ميان مسلم است و آن هم اين است كه تجربه گرانسنگ ايران در اين سال ها و مهارتي كه براي مديريت بحران هاي پيچيده يافته و همچنين پيوند عميق و استواري كه ميان امت و امامت وجود دارد، همگي شرايطي را بوجود آورده است كه در افق آينده جز اميد و كاميابي، چيز ديگري قابل رويت نيست.
سال نو مبارك