گروه اقتصادی- محمدرضا اسلامی مدرس سازه و آزمایشگاه مصالح ساختمانی در دانشگاه ایالتی پلی تکنیک کالیفرنیا نوشت : امسال هم این بحث در ایران مطرح شد، و در بخشهای مختلف خبری، به آن پرداخته شد
به گزارش بولتن نیوز، کلمه مالیات، گاه ما را به یاد کارتون رابین هود، و آن داروغه ناتینگهام میاندازد که خانه به خانه سراغ منزل فقرا می رفت و حتی از میان گچِ پایِ شکسته، یک سکه پس انداز را بیرون می کشید. مالیات و نقش آن در توسعه و مدیریت یک کشور را با یک رویکرد مقایسه ای بررسی کنیم:
در سال گذشته شرکت آمازون دو میلیارد و صد میلیون دلار به دولت فدرال مالیات پرداخت کرده است (لینک . این رقم معادل ۶ درصد از سود شرکت بوده است.
برای اینکه یک دید واقعی از این “عدد” داشته باشیم به ژاپن برویم و نگاهی به گزارش مالی شرکت پاناسونیک داشته باشیم. تمام جهد بلیغ مدیریت پاناسونیک با بکارگیری بیش از سیصدهزار متخصص ژاپنی، درآمد یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلاری بوده است.
یعنی امپراطوری #پاناسونیک (محصول خرد و همّت مرحوم ماتسوشیتا) با آنهمه سابقه و گذشته، تمام درآمدش کمتر از ۲ میلیارد دلار بوده در حالی که آمازون بیش از درآمد پاناسونیک، مالیات داده!
این سوال پیش می آید که پس درآمد آمازون چقدر بوده که چنین عدد بزرگی را به دولت مالیات میدهد؟
آمازون در سال ۲۰۲۱ معادل ۳۵ میلیارد دلارسود داشته است!
حیرت آور است. یک شرکت، به اندازه “فروشِ” نفتِ یک کشور نفتخیز “سود” داشته است. و از قِبل این سود، دولت فدرال هم منتفع شده است.
در سال گذشته شرکت اپل بیش از هفت برابر شرکت آمازون به دولت مالیات داده است! اپل توانسته در سال گذشته بیش از ۱۴ میلیارد دلار مالیات بدهد(لینک . یعنی اپل به زندگی “هر شهروندِ کشورش” ۴۲ دلار کمک کرده است. به تعبیر دیگر اپل باعث شده دولت بتواند به هر شهروند یک کشور سیصدوسی میلیون نفری ۴۲ دلار خدمات بهداشتی، آموزشی، رفاهی و… بدهد.
در بخش خبری روز دوشنبه ۲۳ اسفند گزارشی در رادیو ایران پخش شد که خلاصه محتوای گزارش این بود:
کل درآمد مالیاتی دولت در کشور ما حدود ۵۰۰هزار میلیارد تومان است و چرا بخش مهمی از آن مالیات کارمندان (بخش عمومی و خصوصی) است؟
در لایحه بودجه ۱۴۰۱ (که از سوی دولت سیزدهم به مجلس شورای اسلامی ارائه شده) دولت سیزدهم برای بودجه عمومی کشور درآمدهای مالیاتی ۵۲۷ هزار میلیارد تومانی را برآورد کرده است.
یعنی کل درآمد مالیاتی دولت ایران (“اگر” محقق شود) در سال جدید حدود ۱۷.۵ میلیارد دلار خواهد بود.
یعنی “کل مالیات” در کشور ایران حدودا معادل مالیاتی است که دو شرکت اپل و آمازون به دولت فدرال می پردازند!
ممکن است گفته شود مقایسه ایران و آمریکا در این بحث بی معناست. بله این صحیح است و هدف “مقایسه” نیست بلکه بحث، توجه به ریشه توسعه و فقر در یک کشور است.
مالیات، ستون فقرات دولت است (اموالکم التی جعل الله لکم قیاماً) و ستون فقرات وقتی معنیدارد که “استخوان” وجود داشته باشد. شرکتهای بزرگ، استخوانهای ستون فقرات هستند. تا استخوان وجود نداشته باشد، ثروتی تولید نخواهد شد که مالیاتی اخذ شود.
وقتی مالیات دهنده ی استخواندار وجود نداشته باشد، داروغه ناتینگهام باید برود سراغ کارمند بدبخت، و از میانه گچ پای شکسته یک سکه بیرون بکشد.
مالیات گرفتن از کارمند بی معناست. مالیات از خلقِ ثروت است که معنی دارد. مالیاتی که #تویوتا به دولت ژاپن می دهد معنی دارد و نه آن مالیاتی که کارمند استانداریِ استان هیوگو می دهد.
مساله اساسیِ فقر در کشور ایران ، فقرِِ ناشی از نبود شرکتهای بزرگ است. شرکتهایی که در تراز بین المللی کار کنند و خلق ثروت نمایند. از مالیات ۵۲۷ هزار میلیارد تومانی کشور ایران، حدود ده درصد اش را کارمندان باید بدهند. این یعنی چرخش فقر. من از تو حقوق می گیرم و تو از من مالیات!
مساله اساسی در کشور ما، چراییِ شکل نگرفتن پاناسونیک (یا مشابه پاناسونیک)، چرایی شکل نگرفتن اپل(یا مشابه اپل) در میان ما ایرانیان است. این سوال، که چرا ما فقیرِ از داشتنِ شرکتهای عظیم باقی مانده ایم، یک سوال پایه ای در بحث مالیات است.
در بحث سلطان سوشی در ژاپن به این پرداخته شد که تا زمانی که نپذیریم سوشی هم باید سلطان داشته باشد، تا زمانی که نپذیریم فولاد هم باید سلطان داشته باشد، و بخواهیم مساله را با اعدام حل کنیم، بنگاههای بزرگ اقتصادی شکل نخواند گرفت.
(توجه شود سلطان، و نه دلال. سلطان خلق ثروت می کند ولی دلال، فقط دلالی)
البته تحمل کردنِ سلطان، امر آسانی نیست. این را از زمان سعدی می دانیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com