گروه بین الملل- مصطفی مطهری: خبرها از وین حاکی از آن است که در امضای نهایی توافق هسته ای میان ایران با طرف های مذاکره کننده 1+4 و آمریکا گره ای کور ایجاد شده است. از یک طرف روسیه خواهان امتیازهای ویژه در ارتباط با تعاملات تجاری با ایران بدلیل شرایط تحریمی بر مسکو بواسطه حمله به اوکراین است که توسط آمریکا و غرب بر این کشور اعمال شده است و از سوی دیگر نیز غربی ها مایل به پذیرش این موضوع نیستند و حتی «انریکه مورا»(مذاکره کننده ارشد اروپا و هماهنگ کننده مذاکرات وین) به نمایندگی از تروئیکای اروپایی و آمریکا مدعی شده است که دوران گفتگوهای سیاسی و مذاکره درباره توافق به پایان رسیده و اکنون وقت تصمیم گیری است.
به گزارش بولتن نیوز، با این حال این تمام ماجرا نیست؛ چونکه اولاً در ارتباط با رسانه ای شدن این خبرها اصلاً به جهت گیری های تهران توجهی نشده است. از این رو سوال اینجاست که موضع تهران چیست؟ آیا موفق به حل اختلافات شده است و تنها مانع کنونی شروط روسیه است؟ واقعیت امر این است که شرط گذاری روسیه برای امضای نهایی توافق برای تهران هم وجه سلبی دارد و هم ایجابی. بعد سلبی این اتفاق عدم انجام توافق و ادامه روند مذکور است و به نظر می رسد نه تنها به ضرر تهران بلکه به ضرر همه تمام خواهد شد. بعد ایجابی این مسئله نیز این است که شروط مسکو می تواند تهران را در رسیدن حداکثری به شروطش در صورت لزوم بر تداوم مذاکرات برساند. اما این موضوع به نظر می رسد مفروض مستدل و محکمی نیست. به این دلیل که ادعای پایان گفتگوها درباره توافق هسته ای در وین این گزاره را بطور سیستماتیک ابطال می کند. با این حال آنچه در عرصه سیاست غیرقابل پیش بینی است مبنای سیالیت منافع هاست.
وجه دیگر این ماجرا میزان موافقت ایران با عملکرد اخیر مسکو است. حقیقت امر این است که با این اتفاق، ایران در میانه توافق و ادامه مراودات با مسکو قرار خواهد گرفت. که در صورت انتخاب هر کدام از آنها نخواهد توانست گزینه دوم را نیز داشته باشد. از این رو به نظر می رسد تهران نیز در این عرصه باید ضمن بازی در پازل های مربوطه با نگاهی واقع بینانه نسبت به شرایط و منافع خود دست به انتخاب بزند. بطوریکه اگر دستاوردهای توافق برای تهران به میزانی باشد که بتواند مطالبات و نیازهای تهران را برای عبور از شرایط مذکور برآورده سازد باید حداقل بسترها جهت ادامه روند گفتگوها را حفظ کند. از سوی دیگر نیز باید با انتخاب یک راهبرد درست و کارآمد، جهت حفظ حداقلی روابطش با روسیه، حصول به یکسان سازی فرآوردهای حاصل از توافق را به درون زمین طرف های مذاکره کننده با ایران بیاندازد و آن را به عنوان یک موضوع و چالش تازهِ گروهی برای طرف مقابل مطرح کند و خود را از بازی مذکور کنار بکشد.
نکته دیگر در این باره این است که با توجه به حجم بالای مراودات و تبادلات میان تهران و مسکو، عملاً کنار گذاشتن تمام و کمال مسکو برای تهران امکان پذیر نیست؛ از سوی دیگر نیز گره زدن مشکلات و تهدیدهای نوپدید برای روسیه به توافق هسته ای به عنوان یک مسئله خاص برای ایران و عدم موافقت طرف های غربی با این مطالبه مسکو، گویای این است که روسیه به دنبال مین گذاری زمین توافق هسته ای در وین است و این بدان معناست که روسیه انتفاع سیاسی از توافق را در ذیل منافع خود جستجو می کند نه منافع جمعی.
از همین رو پرسش اینجاست دلیل همراهی احتمالی ایران با مسکو در این باره چه خواهد بود؟ پاسخ به این پرسش ساده است. عدم اعتماد به غرب و کارشکنی های متعدد آنها در طول چند دهه گذشته و نهادینه شدن رهیافت نگاه به شرق در عرصه سیاست خارجی. با این وجود این بار ماجرا کمی متفاوت شده است و ایران در صورت دستیابی حداکثری به شروط تعیینی 5 گانه اش (ضرورت رفع کامل همه تحریمها، ضمانت تأیید بر رفع تحریم، منتفی بودن کامل هرگونه اقدام گام به گام، عدم فرسایشی شدن مذاکرات و مشمول زمان قرار نگرفتن آن، ضرورت یک راستیآزمایی واقعی و نه عجولانه از سوی تهران) باید بر طبق منافع و دستاوردهای تخمینی در قبال انتخابش معیارهای عمل را مشخص کند. این به آن معنا خواهد بود که تهران باید ضمن رعایت اصول و قواعد چارچوبی خود، با اولویت قرار دادن منافع خود دست به انتخاب و گزینش بزند. با این حال باید این نکته مهم را خاطر نشان کرد که مسئله اگرچه تا اندازه بسیاری سخت و دشوار است اما شدنی است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com