به گزارش بولتن نیوز، دکتر محمد جواد گودینی نویسنده، مترجم و استاد حوزه و دانشگاه نوشت: کمیت بن زید أسدی از نامورترین شاعران شیعی در نخستین سده ی هجری بوده که نامش با اشعار موسوم به "هاشمیات" بر سر زبان ها افتاد و نامدار گردید. وی را می توان سراینده ای تاثیرگذار توصیف کرد که الهام بخش شاعران اهل بیت(ع) در سده های آتی بوده است و گروه بی شماری از شاعران اهل بیت(ع) او را الگوی خویش در سرایش اشعار آیینی و در مدح و ستایش اهل بیت رسالت(ع) قرار داده و از او پیروی نموده اند. کمیت بن زید در حدود سال 60 هجری (680 میلادی) در شهر کوفه دیده به جهان گشود.
سالی که کمیت سراینده ی آیینی نامور در جهان تشیع در آن متولد شد، جهان اسلام شاهد یکی از تلخ ترین رویدادهای تاریخ بشری بوده و آن رویداد، نهضت خونین کربلا و شهادت امام حسین(ع) و یاران آن حضرت(ع) است (که در پی این قیام آسمانی و در محرم سال 61 هجری روی داد). به دنبال این قیام تاریخ ساز، حوادث مهمی در سال های پس از آن در سرزمین عراق روی داد و رخدادهای گوناگونی همچون قیام توابین، قیام مختار بن أبی عبید ثقفی، جریان زبیری و تلاش برای توسعه ی قلمرو در سرزمین عراق، زمامداری حجاج بن یوسف حاکم بنی امیه بر کوفه پس از پیروزی بر آل زبیر، شورش عبد الرحمن بن محمد بن أشعث کِندی و به زحمت افتادن بنی امیه برای سرکوب این قیام و ... به وقوع پیوست و شاعر که در شهر تاریخی کوفه می زیست، از نزدیک شاهد این رویدادها و رخدادهای موثر در تاریخ سده ی اول هجری بوده است.
کمیت بن زید در روزگار جوانی، حرفه ی آموزگاری را برگزید و به کودکان شهر کوفه، علوم رایج آن زمان (همچون قرآن، شعر و ادب) را در مسجد این شهر آموزش می داد و به این حرفه اشتغال داشت. (تاریخ الأدب العربی، ج1 ص697).
کمیت که از عمق جان شیفته ی خاندان پیامبر اسلام(ص) بوده و بنی هاشم را در قصاید خویش مورد ستایش و لطف قرار می داده، با بی مهری بنی امیه مواجه شده و به دستور "خالد بن عبد الله قَسری" گرفتار حبس گردید و راهی زندان شد.
کمیت بن زید، مدتی را به دستور حاکم بنی امیه در کوفه در زندان به سر می برد. سپس از زندان گریخته و رهسپار شام شده و به خلیفه ی اموی "هشام بن عبد الملك بن مروان" پناه برده و برای آنکه از لطف وی برخوردار گردد و دوران رنج و اسارتش به پایان رسد، در اشعاری او را مدح نمود.
کمیت از این تاریخ و در ادامه ی زندگی شعری اش، به دربار امویان راه یافته و بر خلاف میلش، هشام بن عبد الملك و ولید بن یزید را در قصایدی می ستاید و از هدایا و پاداش های امویان برخوردار می گردد. در تحلیل این اشعار باید گفت، شعر وی در ستایش امویان بیشتر حالت جبری داشته و اقتضای شرایط سیاسی آن زمان (که دوران پر رنج و دشواری برای پیروان مکتب اهل بیت«ع» بوده)، او را به این کار واداشته است؛ از این رو این دسته از اشعار کمیت از خلوص و طراوت چندانی برخوردار نبوده و شهرت ادبی این سراینده ی سترگِ ادب آیینی، ارتباطی به آن سروده هایی که در ستایش امویان گفته است، ندارد. (الکمیت بن زید الأسدی شاعر الامامیة، ص75- 73).
کمیت بن زید أسدی در اقدامی شجاعانه در قصایدی "یوسف بن عمر ثقفی" (از زمامداران اموی که سخت گیری و شدت بسیاری در رویارویی با شیعیان عراق از خود نشان داد. در روزگار حاکمیت او بر عراق، زید بن علی قیام خود را آغاز کرد و پس از سرکوبی این قیام، زید به شیوه ی غیر انسانی به شهادت رسید و جسد وی را مصلوب نمودند) را هجو گفت و او را به باد انتقاد گرفت. (الکمیت بن زید الأسدی شاعر العصر المروانی، ص51- 49).
کمیت بن زید که از ستمگری امویان به تنگ آمده بود و از این رو حاکم اموی در عراق (یوسف بن عمر ثقفی) را هجو می گوید، بر اثر این بی احترامی و شعر هجو آلودی که سروده بود، در سال 126 هجری (744 میلادی) توسط مزدوران و هواداران حاکم اموی در کوفه (یوسف بن عمر ثقفی) با شمشیر به شهادت رسید و دفترِ عمر وی بسته شد. (تاریخ الأدب العربی، ج1 ص697).
آنچه نام کمیت بن زید أسدی را بر سر زبان ها انداخته و او را پرآوازه کرده است، قصایدی است که وی در ستایش اهل بیت پیامبر(ص) سروده است که به "هاشمیات" شهرت یافته است.
هاشمیات، از درخشان ترین و زیباترین آثار ادبی عصر بنی امیه به شمار می رود که شاعر در این سروده ها، کوشیده است بیشتر به ستایش اخلاقی، مناقب و فضایل روحی و معنوی بنی هاشم پرداخته و زیبایی معنوی و سجایای اخلاقی خاندان هاشمی را مد نظر قرار دهد؛ نه زیبایی ظاهری، ادی و جسمی که فناپذیر است. (صعود و سقوط ادبیات سیاسی در عصر اموی، ص112- 108)
کمیت در ابیاتی بسیار مشهور در ستایش اهل بیت(ع) چنین سروده است:
طَرِبتُ وَ ما شَوقاً الَی البِیضِ أطرَبُ وَ لا لَعِباً مِنِّی وَ ذُو الشَّیبِ یَلعَبُ
وَ لَم یُلهِنِی دارٌ وَ لارَسمُ مَنزلٍ وَ لَم یَتَطرَّبنِی بَنَانٌ مُخَضَّبُ...
وَ لکِن الَی أهلِ الفَضَائِلِ وَ النُّهَی وَ خَیرِ بَنِی حَوَّاء وَ الخَیرُ یُطلَبُ
الی النَّفَرِ البِیضِ الَّذِینَ بِحُبِّهِم الی اللهِ فِیمَا نَالَنِی أتَقَرَّبُ
بَنِی هَاشِمٍ رَهطِ النَّبیِّ فَإنَّنِی بِهِم وَ لَهُم أرضَی مِراراً وَ أغضِبُ
خَفَضتُ لَهُم مِنِّی جَنَاحَی مَوَدَّةٍ الی کَنَفٍ عِطفَاهُ أهلٌ وَ مَرحَبُ...
فَقُل لِلَّذِی فِی ظِلِّ عَمیَاءَ جَونَةٍ تَرَی الجَورَ عَدلاً أینَ لا أینَ تَذهَبُ؟
بِأیِّ کِتابٍ أم بِأیَّة سُنَّةٍ تَرَی حُبَّهُم عَاراً عَلیَّ وَ تَحسِبُ...
(القصائد الهاشمیات للکمیت بن زید الأسدی، ص27- 25).
ترجمه:
"من طرب و خوشی می کنم؛ اما این طرب، خوشی و اشتیاق من برای (علاقه) به زنان زیباروی و سفید چهره نیست. من از روی بازی و لهو نیز خوشی و شادی نمی کنم. آیا کسی که چهره اش سفید شده [و موی سر و رویش به سفیدی گرایش یافته] به دنبال لهو و لعب است؟
خانه و آنچه از آثار منزل [معشوق] نیز برجای مانده و انگشتان زیبایی که با حنا تغییر رنگ یافته است نیز مرا به شوق و طرب وانمی دارد.
[خشنودی و طرب من] برای پاکانی است که از فضیلت ها، مکارم اخلاقی و خردورزی برخوردارند. همانان که بهترین فرزندان حواء [همسر آدم ابو البشر«ع»] بوده و خیر و نیکی نزد آنان طلب می شود. (و من دلدارِ آنانی هستم که از چنین فضیلت ها و آراستگی هایی برخوردارند؛ وی در این بیت و ابیات پسین، اهل بیت رسالت«ع» را مورد نظر قرار داده است).
کسانی که به واسطه ی دوستی و عشق به آنان به خداوند متعال نزدیک خواهم شد. [دوستی این خاندان«ع»] اسباب تقرب به خداوند را فراهم می کند].
[منظورم از آن صاحبان فضیلت و خرد] بنی هاشم خاندان پیامبر(ص) است که من برای آنان و به هوای آنان، بارها خشنود شده و خشم گرفته ام. [ملاک خشم و خشنودی من، دوستی و دشمنی بنی هاشم است].
من بالهای دوستی و شوق خود را برای ایشان پهن کرده ام و با آنان به خوبی، تواضع و خوش رویی روبرو خواهم شد و خوش آمد می گویم.
به کسی که در سایه ی تاریکی و سیاهی قرار دارد و ستمگری را عدالت و دادگری تلقی می نماید، چنین بگو:
با کدام [استدلال] قرآنی و یا با استناد به کدام سنت از سنت های پیامبر(ص)، دوستی اهل بیت(ع) را ننگ می دانی [و آن را زشت بر می شمری؟]...".
شاعر در این ابیات که از پرآوازه ترین اشعاری است که از کمیت برجای مانده و به زمان ما رسیده است، می کوشد با نگاهی استدلالی و منطقی به ستایش اهل بیت پیامبر(ص) پرداخته و آنان(ع) را برخوردار از خرد، علم، فضیلت، نیکی ها و آراستگی های اخلاقی و معنوی توصیف می نماید که سزاوار ستایش و مدح می باشند و به دلیل این ارزشها و فضیلت های والای انسانی، شایسته است که انسان خردمند دل به آنان سپرده و ایشان را مدح گوید و قلب خویش را به آنان داده و دوستی اهل بیت(ع) را در قلب خود پرورش دهد.
وی در ادامه، از کسانی که به انتقاد وی برخاسته و او را در دوستی و ولای اهل بیت رسالت(ع) نکوهش می نمایند، با رویکردی نقد گونه چنین پرسش می کند: با استناد به کدام دلیل قرآنی یا روایی، شما این سخنان را مطرح کرده و دوستی، عشق و ولایت خاندان رسول خدا(ص) را ننگ و عار می دانید؟
کمیت بن زید که می توان او را از پیشگامان شعر و ادبیات در ستایش اهل بیت(ع) نامید، شاعری برجسته است که سروده های وی بیشتر به بیان فضایل و مناقب اهل بیت(ع) اختصاص دارد و از اخلاص، تازگی، جذابیت و زیبایی جالب توجهی برخوردار است؛ چرا که وی در زمانی به سرودن آن اشعار همت گماشت که دوستی اهل بیت(ع) در دستگاه بنی امیه نوعی جرم دانسته می شد و با پیروان مکتب اهل بیت(ع) و دلدادگان ایشان(ع) شدیدا برخورد می شد و بنی امیه می کوشیدند مردم را از هواداری اهل بیت(ع) رویگردان کنند و به تعبیر دیگر، تبلیغ برای گسترش راه و مرام اهل بیت پیامبر(ص) ممنوع بوده و حاکمان اموی از حساسیت بالایی در این خصوص برخوردار بوده و با پیروان اهل بیت(ع) به بدترین وضع ممکن برخورد می شد. کمیت سراینده ای بزرگ بوده که الهام بخش بسیاری از شاعران اهل بیت(ع) تا زمان حاضر محسوب می گردد.
فهرست منابع:
1- صالح، علی صالح، القصائد الهاشمیات للکمیت بن زید الأسدی، بیروت، موسسة الأعلمی 1972
2- صعیدی، عبد المتعال، الکمیت بن زید الأسدی شاعر العصر المروانی، قاهره، دار الفکر العربی
3- طه، عبد الحسیب، الکمیت بن زید الأسدی شاعر الإمامیة، دار الوثبة
4- فروخ، عمر، تاریخ الأدب العربی، بیروت، دار العلم للملایین 1997
5- گودینی، محمد جواد، زارعی، مجتبی، صعود و سقوط ادبیات سیاسی در عصر اموی، نشر معارف 1397
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com