کد خبر: ۷۶۲۵۳۳
تاریخ انتشار:
نقد اختصاصی بولتن نیوز به فیلم های چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر

«ضد»؛ هدر دادن یک موضوع ملتهب تاریخی با داستانی عاشقانه!

ربیعی و تراب نژاد به حدی در تعریف ماجرای عاشقانه و رابطه شخصیت اصلی فیلم با بازی مهدی نصرتی و معشوق از فرنگ برگشته اش که لیلا زارع نقش آن را بازی می کند، اغراق کرده اند که خط اصلی داستان در سایه قرار گرفته است و زمان زیادی از فیلم به روایت این رابطه می پردازد.

گروه فرهنگی - سید محسن عبدالهی: زمانی که قرار است فیلمی براساس واقعیت و علی الخصوص در ژانر سیاسی ساخته شود، برای اینکه مخاطب با آن اثر ارتباط بهتری برقرار کند، معمولا یک خط داستانی دیگر به ماجرای اصلی اضافه می کنند تا فیلم از حالت مستندگونه خارج شود. اما وارد کردن درام به یک اتفاق تاریخی، چه اندازه ای دارد؟ پاسخ به این سوال مشخص است. اگر این خرده پیرنگ به خط اصلی داستان آسیبی وارد نکند و جای اصل و فرع را تغییر ندهد، نویسنده یا نویسندگان کار خود را به خوبی انجام داده اند.

«ضد»؛ هدر دادن یک موضوع ملتهب تاریخی با داستانی عاشقانه!

به گزارش بولتن نیوز، این مقدمه از آن جهت گفته شد که در اثر جدید امیرعباس ربیعی، «ضد»، با چنین مشکلی مواجه هستیم. دومین فیم بلند ربیعی که توسط حوزه هنری تولید شده است، به ماجرای نفوذ منافقین به حزب جمهوری اسلامی و ترور شهید بهشتی و یاران ایشان در ۷ تیر ۱۳۶۰ می پردازد. چنین داستانی به اندازه کافی از جذابیت و التهاب برخوردار است تا نیازی نباشد که در سایه یک داستان عاشقانه به آن پرداخته شود. اما متأسفانه رویه هزار و یک شبی مرسوم در سینمای ایران، مجددا در این تریلر سیاسی خود را نشان داده است.

«ضد»؛ هدر دادن یک موضوع ملتهب تاریخی با داستانی عاشقانه!

ربیعی و تراب نژاد به حدی در تعریف ماجرای عاشقانه و رابطه شخصیت اصلی فیلم با بازی مهدی نصرتی و معشوق از فرنگ برگشته اش که لیلا زارع نقش آن را بازی می کند، اغراق کرده اند که خط اصلی داستان در سایه قرار گرفته است و زمان زیادی از فیلم به روایت این رابطه می پردازد. اما حتی فیلمنامه در ارائه همین عشق هم دچار لکنت است. ما به عنوان تماشاگر هیچ ذهنیتی از گذشته این دو شخصیت نداریم و نمی دانیم چرا و چگونه با یکدیگر رابطه پیدا کرده اند و چه بر آن ها گذشته است و توضیحاتی هم که در لا به لای دیالوگ ها گنجانده شده، به شدت ناکافی هستند.

علاوه بر این در طول تماشای فیلم با اتفاقاتی غیر منطقی روبه رو هستیم که به علت اکران عمومی نشدن فیلم، امکان بازگو کردن آن ها وجود ندارد و تنها به یک نمونه این مسائل اشاره می کنم که آن هم بازمی گردد به حضور لیندا کیانی در خانه پزشک خود؛ اتفاقی عجیب و بدون زمینه قبلی مبنی بر چگونگی اطلاع کیانی از مکان زندگی وی. در طول فیلم بارها با صحنه هایی مواجه می شویم که گویا به اجبار با هم ارتباط پیدا کرده اند و از منطق خاصی برخوردار نیستند و نخ تسبیحی برای پیوند زدن آن ها با یکدیگر وجود ندارد.

«ضد»؛ هدر دادن یک موضوع ملتهب تاریخی با داستانی عاشقانه!

علاوه بر معضل فیلمنامه این کار که در عرض۱۰ تا ۱۵ دقیقه ابتدایی متوجه ضعف آن و هدر رفتن یک موضوع درجه یک می شویم، در بحث کارگردانی و علی الخصوص فیلمبرداری نیز فیلم با اشکالات زیادی مواجه است. رفتارهای دوربین ما را به یاد ماجرای نیمروز می اندازد. گویا ربیعی نیز به مانند مهدویان دوست دارد از پشت اشیا داستانش را روایت کند. همانگونه که در بالا هم گفته شد، کشدار بودن فیلم، علاوه بر اینکه از فیلمنامه حاصل می شود، به تدوین نامناسب کار هم بر می گردد و آن مشکل بی ربط بودن صحنه ها به هم، به بحث تدوین نامناسب فیلم مربوط می شود.

مشکل بزرگ دیگری که به «ضد» آسیبی جدی وارد کرده، بازی مهدی نصرتی است. وی که پیش از این در فیلم اول ربیعی، «لباس شخصی» نیز به ایفای نقش پرداخته بود، اینبار هم به عنوان بازیگر نقش اول، با ربیعی همکاری کرده است. اما اشکال کار نصرتی و آسیبی که به فیلم وارد کرده، چیست؟! شباهت عجیب بازی و اکت های او به نوید محمدزاده. این اتفاق موجب شده است که تماشاگران او را باور نکنند و تصور کنند با بدلی از محمدزاده رو به رو هستند.

گویا تولیدکنندگان دوست داشته اند از این بازیگر نام آشنا و درجه یک بهره ببرند اما چون از بودجه کافی برخوردار نبوده اند، بالاجبار از نصرتی خواسته اند هماننند او بازی کند. همین مساله باعث شده که در طول نمایش فیلم، بسیاری از تماشاگران توجهشان بیش از داستان، به بازی او و شباهتش به محمدزاده باشند و حواسشان از فیلم و جریانش پرت شود. امری که بدون شک به ارتباط تماشاگر با اثر تاثیر منفی خواهد گذاشت.

«ضد»؛ هدر دادن یک موضوع ملتهب تاریخی با داستانی عاشقانه!

جمیع این موارد نشان می دهد که متاسفانه امیرعباس ربیعی در دومین فیلمش نتوانسته اثری قابل قبول بسازد و یک موضوع ملتهب را به علت زیاده روی در وارد کردن یک ماجرای عاشقانه فرعی، هدر داده است. این اشکال اما تنها معطوف به ربیعی نیست و متأسفانه در اکثر آثار چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر با معضل فیلمنامه های ضعیف و خام دستی های کارگردانان مواجه هستیم.

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین