به گزارش بولتن نیوز، محسن مهدیان از فعالان و صاحبنظران حوزه رسانه، در یادداشتی نوشت: امام پس از اتمام سخنرانی به خانه یکی از بستگانشان منتقل شدند در تعریف این صحنه گفتند: بعد ازاینکه عمامه از سرم افتاد و من بر اثر فشار مردم زمین خوردم و مردم برای لحظاتی از روی من رد شدند احساس کردم دارم قبض روح می شوم و ادامه دادند بهترین لحظه عمر من زمانی بود که احساس می کردم دارم در زیر دست و پای مردم ازبین می روم.
امام خمینی(ره) همواره و تا آخرعمر مبارک خویش با مردم صادق بود وکسی جز صدق وصفا از او ندید و نشنید.
در اولین روزی که امام پس از ۱۵ سال به کشور وارد شده و اعلام کردند برای ادای احترام به مقام شهدا به بهشت زهرا می روند. در آنجا براثر ازدحام و فشار مردمی که سالها امامشان را ندیده و اکنون او را در چند قدمی خود می دیدند و میخواستند خود را به ایشان نزدیک کنند و در آغوش بکشند عمامه امام از سرشان افتاد و ایشان برای لحظاتی به زیر دست و پای مردم افتادند.
وقتی امام پس از اتمام سخنرانی به خانه یکی از بستگانشان منتقل شدند در تعریف این صحنه گفتند: بعد ازاینکه عمامه از سرم افتاد و من بر اثر فشار مردم زمین خوردم و مردم برای لحظاتی از روی من رد شدند احساس کردم دارم قبض روح می شوم و ادامه دادند بهترین لحظه عمر من زمانی بود که احساس می کردم دارم در زیر دست و پای مردم ازبین می روم.
به نقل از کتاب برداشت هایی از سیره امام خمینی، غلامعلی رجایی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com