طرح موضوع مذاکره با آمریکا که در واقع ترفند دشمن برای فرار از لغو تحریمهاست، گرچه معنای عقبنشینی نمیدهد اما تناسب دقیقی با واقعیت موجود در مذاکرات وین نداشته و به طرفهای غربی پالس عقبنشینی و تناقض میدهد.
به گزارش بولتن نیوز، اظهارات اخیر امیر عبداللهیان، وزیر خارجه کشورمان درباره «مذاکره با آمریکا» واکنشهای مختلفی را در پی داشته و در برخی شبکههای اجتماعی، امکان مذاکره مشروط با آمریکا را پیش کشیده است.
امیر عبداللهیان شامگاه دوشنبه (5 بهمن) در مراسم اختتامیه همایش ملی ایران و همسایگان در مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه از درخواست آمریکاییها برای مذاکره مستقیم خبر داد و گفت: طرف آمریکایی از طرق مختلف پیامهایی را به ما میدهد که خواهان سطحی از مذاکرات مستقیم با ایران است.
وزیر خارجه کشورمان گفت: مذاکرات ما با ۱+۴ بهطور مستقیم است و مذاکرات با آمریکا از طریق non paper و آقای مورا و یکی دو کشور عضو برجام در وین است.
وی در واکنش به ادعای کانالهای مجازی مبنی بر اینکه «ایرانیها در حال مذاکره مستقیم با آمریکا هستند» گفت: این صحت ندارد اما درعینحال اگر در روند مذاکرات به مرحلهای برسیم که رسیدن به یک توافق خوب با تضمین بالا لازمهاش این باشد که سطحی از گفتوگوها را با آمریکاییها داشته باشیم این را هم نادیده نخواهیم گرفت.
وی همچنین درباره مذاکرات مستقیم با آمریکا در وین، در جمع خبرنگاران گفت: آمریکاییها مکرراً برای مذاکره درخواست دارند اما هنوز به این مسئله در جمعبندیهای خودمان نرسیدیم.
گرچه وزیر خارجه ایران مسئله مذاکره با آمریکا را مشروط به «توافق خوب با تضمین بالا» کرده است اما همین بخش از اظهارات او باعث شد سخنگوی وزارت خارجه آمریکا به استقبال آن برود و بهموازات آن برخی مدعیان اصلاحات، رسانههای خارجی و همچنین اپوزیسیون و بیگانه به برجستهسازی و تمرکز بر موضوع «مذاکره با آمریکا» روی بیاورند.
گفتنی است دور هشتم مذاکرات در وین بهمنظور رفع تحریمها در دولت سیزدهم از هشتم آذرماه آغاز شد و گفتوگوها و رایزنیهای فنی و کارشناسی بین ایران و کشورهای 1+4 در سطح دو و چندجانبه و در فرمتهای رؤسای تیمهای مذاکرهکننده و همچنین تیمهای کارشناسی برگزار شد و کماکان در وین در جریان است.
جمهوری اسلامی ایران طی دور جدید مذاکرات همواره بر سه اصل «لغو همه تحریمها»، «راستیآزمایی مؤثر» و «ارائه تضمین از سوی طرف مقابل» تأکید کرده است تا آنجا که به گفته سعید خطیبزاده (سخنگوی وزارت خارجه) ایدههای اجرایی و عملیاتی ایران در وین «تبدیل به کلمات شده است ازجمله در حوزه تضامین.»
استقبال پادوهای داخلی غرب از مذاکره با آمریکا
بااینحال این اظهارات اخیر وزیر خارجه کشورمان درخصوص «مذاکره با آمریکا» هرچند با اماواگر و بهصورت مشروط مطرح شده و درهالهای از ابهام قرار داد اما با استقبال دو جریان مواجه شده تا با دستاویز قرار دادن آن بتوانند مسیر مذاکرات را به انحراف بکشانند؛ یک) پادوهای داخلی غرب و دو) طرفهای مقابل برجام
بهویژه آمریکا.
برخی مدعیان اصلاحات طی دو روز گذشته سعی کردند با تمرکز بر منافع و اهداف جناحی و سیاسی خود، اظهارات امیر عبداللهیان را برجسته کرده و با زیر سؤال بردن راهبرد آمریکاستیزی انقلاب اسلامی القا کنند که مسیر مذاکرات در دولت قبلی بهدرستی پیش میرفته و آنچه مانع پیشرفت مذاکرات بوده گفتمان دشمنستیزی و استکبارستیزی بوده است!
پادوهای داخلی غرب که تکلیفشان معلوم است؛ آنان فرصت را غنیمت شمرده و دلیل همه مشکلات را عدم مذاکره با آمریکا عنوان میکنند تا از آب گلآلود ماهی بگیرند هرچند که در دولت موردحمایت اصلاحطلبان با آمریکا مذاکره شد؛ وزیران خارجه ایران و آمریکا دیماه 93 پس از چند دور گفتوگو در حاشیه نشست ژنو، در خیابانهای این شهر باهم قدم زدند، پس از آن هم چندین بار به مناسبتهای مختلف با یکدیگر دیدار و گفتوگو داشتند تا جایی که گفتند «امضای کری تضمین است» اما سر آخر شد آنچه نباید میشد!؛ هیچ اقدام عملی از سوی آمریکا و اروپا انجام نشد؛ نهتنها تحریمها لغو نشد بلکه تهدیدها و تحریمهای آمریکا در این دوره و بعدازآن تشدید شد و درنهایت ظریف بعد از 8 سال آمد و گفت که نمیدانسته در متن برجام کلمه «لغو» آمده بوده یا «تعلیق»!
میگویند شکست برجام بهخاطر آمدن ترامپ بود! در حالیکه بانیان اصلی تحریمها همین دموکراتها بودند. جالب آنکه در همان دوره که روحانی و وزیر خارجهاش در قبال آمریکاییها دیپلماسی لبخند را در پیش گرفته بودند، دولت اوباما، نماینده منصوب روحانی برای نمایندگی سازمان ملل (حمید ابوطالبی معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور) را تروریست خواندند و برای او ویزا صادر نکردند! در همین دوره اوباما مصوبه تمدید تحریمهای ایران به قانون تبدیل شد.
جالب آنکه از زمان عملیاتی شدن برجام در ۲۷ دی 94 تا زمان روی کار آمدن ترامپ در 1 بهمن 95 مهمترین تحریمهای آمریکا علیه ایران (در کنار ۲۴۸ نوع تحریم دیگر) همچنان باقی مانده بود و همین دموکراتها که تحریمهای آیسا و سیسادا و کاتسا و تحریمهای ویزایی را علیه ایران طراحی و ریلگذاری کرده بودند، زیر تعهداتشان زدند.
بر همین اساس، مدعیان اصلاحات که طی 8سال زلف همه مشکلات را به برجام گره زده بودند و با آنها هم نشستوبرخاست داشتند وقتی دیدند فرجامِ برجام آنچه که میخواستند نبوده و نشده است بهجای آنکه شمشیر خود را علیه دروغ و وعدههای فریبکارانه آمریکا تیز کنند علیه اصول و مبانی اساسی جمهوری اسلامی ایران تیغ کشیدند که باید از سیاستهای منطقهای و دفاعی کشورمان کوتاه بیاییم و موشکی و هستهای را هم بدهیم برود!
حالا هم طرح «موضع مذاکره با آمریکا» زمینه خوبی را برای جریان تحریف فراهم آورده تا بازهم برای رفع و خنثیسازی تحریمها آدرس غلط بدهند.
یک فعال سیاسی اصلاحطلب دیروز در توئیتی نوشت: «مهم نفس مذاکره با آمریکا نیست. مهم آن است که خودی آن را انجام دهد یا غیرخودی».
دبیر حزب تندروی اصلاحطلبان هم نوشت: «ما بهرغم همه نقدهایی که به اقلیت سالاری و حاکمیت یکدست داریم از هر اقدامی که موجب کاهش رنج مردم ایران شود، حمایت میکنیم؛ ازجمله مذاکره مستقیم و بدون واسطه با آمریکا که میتواند نشان از واقعگرایی، قرار گرفتن سیاست خارجی در ریل مناسب خود و رفع هر چه سریعتر تحریمها باشد.»
یک فعال سیاسی اصلاحطلب هم نوشت: «این هم کشف یکی دیگر از تناقضات بیپایان توجیهات مندرآوردی برای حلال کردن کارهای حلالی که پیشتر حرام کرده بودند.»!
مسئله امروز، مذاکره نیست
لازم به ذکر است که مسئله امروز، مذاکره نیست بلکه گرفتن خساراتی است که غربگرایان به اعتبار اعتماد به امضای کری و اوبامای مؤدب(!) پدید آوردهاند. دیپلماسی لبخند و انفعال آقای روحانی رئیسجمهور سابق به آنجا رسید که وقتی ترامپ از توافق خارج شد- و به رویکرد تهاجمی و تهدیدآمیز در قبال ایران روی آورد- به فدریکا موگرینی (مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا) تضمین داد که حتی در صورت خروج آمریکا و بازگشت تحریمها از برجام خارج نمیشویم!
پالس عقبنشینی و تناقض در شرایط اقتدار و پیشرفت!
مسئله مهمتر درخصوص اظهارات امیر عبداللهیان، واکنش طرفهای مقابل برجام است. هنوز ساعاتی از اظهارات اخیر امیر عبداللهیان نگذشته بود که «جن ساکی» سخنگوی کاخ سفید در کنفرانس خبری خود گفت که واشنگتن آماده مذاکرات مستقیم و فوری با ایران برای پیشبرد مذاکرات هستهای است».
گرچه جمهوری اسلامی ایران- بهویژه در شرایط فعلی که دست برتر را در مذاکرات دارد- در برابر طرفهای خارجی کوتاه نیامده و نخواهد آمد اما نتیجه طرح موضوعاتی از سوی مقامات دستگاه دیپلماسی این است که این گزاره را در آمریکاییها تقویت میکند که ایران تحت تأثیر فشارهای غرب منفعل شده و تغییر مسیر داده است!
آنچه تاکنون از مذاکرات اخیر در وین به افکار عمومی انتقال یافته این واقعیت بوده که جمهوری اسلامی ایران- که در برابر فشار حداکثری آمریکا مقاومت کرده و غرب را به چالش کشانده- بر شروط و مطالبات خود پای فشاری کرده و کوتاه نمیآید.
شاهد مثال آنکه در آغاز دور جدید مذاکرات وقتی اروپاییها با شروط ایران مواجه شدند به قهر و کارشکنی روی آوردند و مذاکرات را ادامه ندادند ولی مقاومت تیم مذاکرهکننده بر مواضع اصلی و مطالبات ملت ایران باعث شد در دور بعدی آن را در دستور کار بررسی قرار دهند.
همچنین درخصوص طرح توافق موقت و یا طرح گامبهگام، بازهم تیم مذاکرهکننده ایران و همچنین مقامات دستگاه دیپلماسی کشورمان مقاومت کردند و از مواضع خود کوتاه نیامدند.
طرح موضوع مذاکره با آمریکا که در واقع ترفند دشمن برای فرار از لغو تحریمهاست، گرچه معنای عقبنشینی نمیدهد اما تناسب دقیقی با واقعیت موجود در مذاکرات وین نداشته و به طرفهای غربی پالس عقبنشینی و تناقض میدهد.
موضوع برجام، بسیار روشن است؛ گره اصلی، عهدشکنی آمریکاست
نکته حائز اهمیت این است که موضوع برجام بسیار روشن است. بین ایران و کشورهای غربی توافقی انجام شده است (هرچند غیر فنی و غیر کارشناسی) هنوز مهر این توافق خشک نشده بود که آمریکا طرف اصلی برجام زیر میز زد و از آن خارج شد. نه آمریکا و نه اروپا به هیچیک از تعهدهای خود عمل نکردند. آمریکا هم نهتنها از توافق خارج شد بلکه به اعمال تحریمهای شدیدتری علیه جمهوری اسلامی ایران روی آورد.
حالا دولت آمریکا عوض شده و بانیان اصلی تحریمها (دموکراتها) دوباره روی کار آمدهاند! تا به توافقی که یکبار مذاکره شده و منعقد شده است، بازگردند. خب تا اینجای کار، گره اصلی تقریباً روشن است. عهدشکنی! و چاره کار هم لغو تحریمها آنهم در عمل! (نشان دادن صداقت و حسن نیت) تا ایران هم به تعهدات خود بازگردد.
بر همین اساس است که مذاکره دوباره با آمریکا، آنهم درباره توافق مذاکره شده و منعقدشده که درواقع ترفند دشمن برای فرار از لغو تحریمهاست محلی از اعراب ندارد و تنها راهحل برای بازگشت به برجام، عمل به تعهدات (لغو تحریمها، راستیآزمایی و ارائه تضمین) است.
آزموده را آزمودن خطاست
طی سالهای گذشته با آمریکا و اروپا مذاکره شده و آنها هر بار با شگردهای روانی و تبلیغی به دروغگویی و فریبکاری در برابر ملت ایران روی آوردهاند و تجربه نشان داده که آزموده را آزمودن خطاست و با آمریکاییها نمیشود با حرف روبهرو شد. آنها باید در عمل نشان دهند که از سیاستهای استکباری خود دست برداشته و میخواهند بدهیهای گذشته را تسویه کنند.
آمریکاییها تقویت چانهزنی و شگردهای روانی علیه ایران را در مذاکره مستقیم میبینند. هدف آمریکاییها از مذاکره مستقیم، بازگشت بدون هزینه به برجام و ادامه تحریمها علیه ملت ایران است چه آنکه طرح توافق موقت هم برای رسیدن به این هدف بوده تا از رهگذر آن به برجام بازگردند و با مکانیسم ماشه یا اسنپ بک به اعمال فشار و تحریم علیه ایران ادامه دهند.
نباید جای بدهکار و طلبکار عوض شود!
اکنون قطار دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در وین متوقف نیست. روابط و مناسبات دیپلماتیک ایران با کشورهای منطقه، چین، روسیه و محور مقاومت درحالتوسعه و روبهجلو است. از سویی وضعیت صادرات نفت ایران بهبود یافته و روابط تجاری گسترده ایران با سایر کشورها در حال شکلگیری است. تحریمها ناکارآمد شده و دست آمریکا بهسوی ایران دراز است. بنابراین ایران در شرایطی که فشار حداکثری آمریکا علیه ملت ایران به بنبست رسیده و کشور در حال حرکت روبهجلو بوده و خنثیسازی تحریمها در دستور کار دولت جدید است، نباید در تله آمریکایی افتاد و نباید اجازه داد که جای بدهکار و طلبکار عوض شود!
چه بسا اضطرار رئيس؟
دخيل در گزینه یابی مطلوب بوده؟
وگرنه مسکو و ما ادراک المسکو ....؟