نقدی به نامه آقای علی مطهری خطاب به آقای جنتی شورای نگهبان

به گزارش بولتن نیوز، مجید سجادی پناه در یادداشتی آورده است که: نامه شما را در جهت حمایت از آقای لاریجانی در رسانه ها خواندم و بسیار متعجب شدم که انقلاب چقدر مظلوم واقع شده است که حتی برخی از فرزندان موسسین آن، اینچنین به آرمان های پدر پشت کرده و حتی حاضر نیستند چند صباحی "دور ماندن از قدرت" را تحمل نمایند. زیرا به غلط تصور کرده و می کنند که سفره انقلاب ملک طلق پدری آنهاست و می بایست علی الدوام بر مسند قدرت تکیه زده و از سر این سفره لقمه برچینند.

*ایشان(آقای علی مطهری) از آقای جنتی پرسیده است که اگر امروز امام خمینی و آیت‌الله مطهری در مقابل شما قرار می گرفتند، واقعاً خجالت نمی‌کشیدید؟*

این سوال کاملاً انحرافی است و شکل درست آن این است که اگر آیت‌الله مطهری هم اکنون زنده بود و مشاهده می کرد که فرزندش با دستاوردهای انقلاب او ، "تنها برای چند روز بیشتر ماندن در قدرت" چه می کند و با چه خشمی به صورت همگان چنگ می اندازد ، آنوقت چه رفتاری با او می کرد؟ و چه سرنوشتی را برای پسر خود رقم می زد؟ با توجه به شناختی که ما از شهید مطهری داریم سرنوشتی کمتر از سرنوشت فرزند آقای گیلانی منتظر علی آقا نبود(اعدام فرزند توسط پدر). شاید پسرش به ما بگوید که شما تندرو هستید و در شناخت تان از پدرم به انحراف رفته اید. آنوقت ما باید از ایشان بپرسیم که حتما حکومت شاه نیز با سلام و صلوات ساقط شده بود نه با جانفشانی انقلابیون.

جناب آقای مطهری نامه شما، نه به دلیل اتقان، بلکه به دلیل استنباط های فانتزی و امروز پسندتان مورد استقبال قرار گرفت. زیرا نحوه مدیریت شما و خانواده آقای لاریجانی شرایطی را برای معیشت مردم رقم زده است که "سرمایه های اجتماعی" در پائین ترین سطح خود قرار گرفته است و هر گونه انتقاداتی از این دست، "ضریب خورده" و به شدت مورد توجه عموم قرار می گیرد و محملی می شود برای انتقام گیری شخصی، به گونه ای که هرکسی از هر گوشه این کشور سر بر دارد و می گوید که دلائل رد صلاحیت من را هم اعلام کنید . و اگر دلائل رد صلاحیت آنها نیز به مانند دلائل رد صلاحیت داماد خانواده شما (آقای علی لاریجانی) آشکار شود آن موقع است که دیگر همه ما شرمنده 230 هزار شهید و بیش از هشتصد هزار جانباز این انقلاب خواهیم شد که شماها با انقلابشان چه کرده اید؟ پس چه بهتر است که این راز ها همواره سربه مهر بماند تا "سرمایه های اجتماعی کشور" بیش از این تضعیف نشود.

بیاید با هم استدلال های آقای مطهری را یکبار دیگر مرور کنیم تا بدانیم که دفاع نادرست چگونه می تواند از هر گونه حمله ای، مخرب تر باشد:

1- ایشان از آقای جنتی سوال کرده اند که اگر همسر دخترآقای لاریجانی قصد ادامه تحصیل در امریکا را داشته باشد، آیا پدر ایشان (علی لاریجانی)حق دارد از همراهی دخترش جلوگیری کند؟

باید بگوییم که اساساً گزینش و انتخاب یک چنین دامادی برای آن خانواده اشتباه بوده است. زیرا همسری که ملاحظات امنیتی پدر زن خود را که در آن زمان رئیس صدا و سیما ، و بعدها دبیر شورای عالی امنیت ملی و رئیس مجلس شورای اسلامی بود را در محاسبات زندگی خود لحاظ نمی کند و با توجه به وجود دانشگاه های معتبر داخلی برای ادامه تحصیل راهی کشور شیطان بزرگ یعنی آمریکا (سرزمین آرزوها به قول یک عده ای) با آن سرویس های جاسوسی مجهزشان می شود. آیا از اساس، انتخاب چنین فردی بعنوان داماد این خانواده زیر علامت سوال جدی نیست؟ که حالا شما در یک قیافیه حق به جانب خطاب به شورای نگهبان می نویسید که چرا وقتی شوهر این دختر می‌خواهد برای ادامه تحصیل به آمریکا برود، این دختر بگوید که من نمی‌آیم چون ممکن است شورای نگهبان چند سال بعد از پدرم ایراد بگیرد؟؟؟!!! و در نهایت با ژست روشنفکری و در یک فرار رو به جلو از شورای نگهبان می پرسید که این چه منطقی است که خود را در جایگاه خدا قرار دادید و با سرنوشت انسان‌ها بازی می‌کنید؟

ولی هیچ وقت راجع به سرنوشت 83 میلیون نفر که در دست آقای لاریجانی بعنوان رئیس قوه مقننه قرار گرفته بود و توسط یک دامادی این چنین به بازی گرفته می شود که حاضر است برای مطامع شخصی خود، پشت به آرمان های پدر زن کرده و عازم امریکا (دشمن اصلی انقلاب) شود هیچ صحبتی به میان نمی آورید؟

2- در بند بعدی فرموده بودیدکه همسر جناب آقای لاریجانی همراه دخترشان که به سرطان مبتلا شده بود در سال ۸۷ به توصیه پزشکان برای گرفتن عکسی، که دستگاه آن، آنروز در ایران نبود، سفر پنج‌روزه‌ای به انگلستان داشتند.

من نمی خواهم بگویم که فرزند ایشان هم باید مانند خیلی از بیماران سرطانی که امکان سفر درمانی به خارج از کشور را ندارند و در جلوی چشمان خانواده شان به بدترین شکل ممکن جان می سپارند، آنها هم باید روند درمانی‌شان را بدلیل بحران های ارزی حتما وحتما حتماً در ایران انجام می دادند. ولی ما این واقعیت را سال هاست که پذیرفته ایم که شما خواص و از ما بهتران هستید و اشکالی ندارد که درمان نزدیکان شما در خارج از کشور انجام بگیرد. ولی سوال اساسی اینجاست که آیا آن دستگاه مورد نظر برای درمان، در بین 190 کشور جهان ، فقط در انگلستان (با آنهمه زاویه با جمهوری اسلامی)یافت می شد؟!

3- فرموده بودید که چرا به جای آنکه از همسر آقای لاریجانی و فرزند استاد شهید مطهری تجلیل شود که در 40 سالی که آقای لاریجانی سمت‌های مهمی داشته است حتی یک سفر خارجی و داخلی همراه ایشان نرفته است. و به جای اینکه از این زن تجلیل و تقدیر شود، این‌گونه پاداش او را می‌دهید! جا دارد که ما به عنوان بیت شهید مطهری از شورای نگهبان و شخص جناب‌عالی شکایت کنیم.

جناب آقای مطهری این چه حقی است که شما برای خواهرتان و بیت شهید مطهری قائل می شوید که همسر آقای لاریجانی همانند رژیم طاغوت می بایست به مثابه شاهان، شانه به شانه شوهرانشان در سفرهای خارجی و داخلی با غرور گام بر دارند. مگر بیت حضرت امام اجازه دادند که از همسرشان پس از تحمل آنهمه سختی ها و تبعید های امام از او بعنوان یک زن وفادار ، تجلیل بعمل آورند. آقای لاریجانی که نه طعم زندان و نه طعم تبعید را چشیده اند و خانمشان نیز همیشه در کنارشان بوده است و تیم حفاظتی 24 ساعته از ایشان مراقبت می کرده است و در آخر ماه هم حقوق بسیار مکفی به حسابشان سرازیر می شده است و هیچ دغدغه ی معیشتی هم الحمدالله نداشته اند. پس شما بفرمایید بابت چه نوع تحمل سختی ها، می بایست از ایشان تجلیل و قدردانی بعمل بیاید.

ببینید آقای علی مطهری، دقیقا ما با این روحیه اشرافی گری شما و خانواده شما مشکل داریم و ملت ایران هم، از بابت سپردن مسولیت های گذشته به شما یعنی سه دوره مجلس با چنین روحیه اشرافی گری ،می بایست از شورای نگهبان شکایت نمایند.

4- فرموده بودید که به آقای لاریجانی از طرف پدر به قدر معمول و مانند بقیه مردم ارث و میراثی رسیده است، آیا داشتن این اموال، به منزله عدم رعایت اصل ساده‌زیستی است؟

بله ، وقتی در جامعه ای که آقای لاریجانی رئیس یکی از قوای آن بوده است، 19 میلیون بد مسکن زندگی می کنند و درصد قابل توجهی از آنها در آرامستان ها ساکن شده اند و مادران برخی از آنها گوجه فرنگی را در آب ریخته تا رنگی شود و به اسم آبگوشت در جلوی فرزندان گرسنه شان بگذارند ، آنوقت نباید جنابعالی پز دارایی ها و ثروت های به ارث رسیده دامادتان را به رخ ملت ایران بکشید. پس موضوع "انفاق" و کمک به مستمند که پدر بزرگوارتان همواره بر سر منبر به مردم سفارش می کردند فقط برای ما مستعمین لازم الاجرا بوده است؟ پس چرا داماد عزیزتان از آن موعظه ها پیروی نمی کنند؟ و خواهرتان ثروتش را مانند حضرت خدیجه (ع)صرف تحکیم پایه های انقلاب نمی کند؟؟!!

5- در خصوص این که شورای نگهبان عملکرد آقای لاریجانی را در بخش‌هایی از نابسامانی ها و وضع نامطلوب موجود در دولت قبل سهیم می دانستند ، جنابعالی خطاب به شورای نگهبان فرموده اید این چه استدلالی است که می کنید، به این ترتیب تکلیف تعیین صلاحیت آقای قالیباف به عنوان رئیس فعلی مجلس هم روشن می شود، چون ایشان هم امروز دولت مستقر را یاری می‌کنند.

من نمی خواهم راجع به تصویب "برجام 20 دقیقه ای" در مجلس توسط آقای لاریجانی صحبت کنم ولی ایکاش وزرای آقای روحانی زبان باز می کردند و از فشارهای علی آقا برای انتصاب برخی ها از دوستان ایشان برای مردم سخن می راندند که من شخصا در دو وزارتخانه از نزدیک شاهد این انتصاب ها بوده ام.

البته آنقدر شواهد بیّن زیاد است که نیاز به گفتن وزرا هم نیست.

چه کسانی در این مملکت هستند که نداند آیا آقای رحمانی فضلی بدون حمایت آقای لاریجانی آیا می توانست وزیر کشور جمهوری اسلامی شود و 8 سال را بدون استیضاح در آن سمت بدون کوچکترین دلواپسی مدیریت کند و از این حیث رکورد دار این وزارتخانه باشد. آیا ایشان را در یک قرارداد نانوشته برای رای آوری سه نفر از وزرای آقای روحانی که مشارکت در فتنه داشتند و احتمال رای آوری آنها در مجلس بسیار اندک بود در سال 92 با این پست معامله نکردند؟!.
و یا آقا جلالی یار غار آقای لاریجانی چقدر سابقه دیپلماتیک در پرونده خود داشت که یک مرتبه بعنوان سفیر ایران در روسیه منصوب و معرفی گردید.

6- فرموده بودید بنده که 12 سال در مجلس و مدتی هم نایب رییس مجلس بودم ....

واقعا اگر رایزنی های داماد شما یعنی آقای لاریجانی نبود جنابعالی با کدام سابقه موثر می توانستید بر جایگاه نایب رئیس مجلس تکیه بزنید شما که هیچ اقدام جز شانتاژکردن و بهم ریختن اوضاع در کشور نداشتید. خوب بسیار طبیعی است که بایت پاداش آن روز شما هم امروز اینچنین در حمایت از دامادتان قلم فرسایی کنید و آسمان را به زمین ببافید و از هر گوشه ای برای مظلوم نمایی ایشان استدلال بتراشید.

اما شاید شما بگوید که آن منصب(نواب رئیس مجلس) انتصابی نبوده بلکه انتخابی بوده است ؟ولی کیست که از بازی سیاسی آقای لاریجانی در مجلس آگاه نباشد که چگونه از مستقلین مجلس و حرکت دادن آنها در بین فراکسیون جریان اصلاح طلب و اصول گرا های مجلس ، آرای مورد نظر خود را صید می کرد . این مدل سیاست ورزی ( بازی) آقای لاریجانی زبان زد عام و خاص بود.

7- در خصوص ایراد شورای نگهبان مبنی بر حمایت آقای لاریجانی از افراد رد صلاحیت شده و دفاع از عملکرد آنها و به کارگیری برخی از آنان در مناصب تحت امر خود، فرموده بودید که هر رییس مجلسی وظیفه دارد که تظلم نمایندگانی را که بی‌جهت رد صلاحیت می‌شوند و مورد ظلم شورای نگهبان قرار می‌گیرند را پیگیری کند و احیاناً از آنها به خاطر توان‌شان در جایگاه‌های مختلف استفاده نماید.

اگر شما به قانون اساسی که شورای نگهبان را بعنوان مرجع تایید صلاحیت نمایندگان معرفی کرده پایبند نیستید و خروجی این مجلس را قبول ندارید و تمکین نمی کنید و پشت به تصمیمات آنها افراد رد صلاحیت شده را در مناصب حساس بکار می گیرد. درست همانند آن است که ما هم چون شما را بعنوان نایب رئیس مجلس و علی آقای رابعنوان رئیس مجلس قبول نداشته باشیم ، تمام قوانین مصوب دوره شما را به طاق بزنیم و بگوییم قوانینی که خروجی این رئیس مجلس و نواب آن است را نمی پذیرم و به زیر پایمان می گذاریم. آخه این چه استدلالی است؟

8- در خصوص ایراد شورای نگهبان نسبت به سکوت و مواضع سیاسی و اظهارات آقای لاریجانی در موضوعات و مقاطع مختلف از جمله فتنه سال 1388 فرموده بودید که تمام تلاش ایشان بر این بوده که دو طرف را به هم نزدیک و به سوی اعتدال دعوت کند.

برادر عزیز ، محافظه کاری تاوان دارد. همه سیاستمداران دوست دارند در وسط لحاف بخوابند ولی وقتی فتنه بر پا می شود و همه جا غبار آلود می شود به گونه ای که امکان شناسایی دوست و دشمن برای مردم عادی وجود ندارد و دشمن وضعیت کشور را ملتهب و اصل انقلاب را نشانه گرفته است بسیار طبیعی است که در این صورت تمام نگاه ها به خواص معطوف می شود تا آنها موضعگیری و جهت گیری صحیح را به مردم عادی نشان دهند ولی در کمال تعجب می بینیم که آنها سکوت پیشه می کنند و به دلیل سکوت آنها جوانانی به اشتباه می افتند و به کف خیایان می آیند و جان عزیزشان را فدای ندانم کاری امثال شماها می کنند.

شما که بهتر از نویسنده می دانید کسانی که فتنه عاشور را علیه امام حسین (ع) بر پا کردند و آنچان فضا را غبار آلود کردند که در آن زمان هم عده ای از مسلمانان نتوانستند فرق بین حق و باطل را تشخیص دهند و سر فرزند پیغمبر اسلام را بریدند.

هر چند که بعد از فروکش کردن غبارهای ، ساکتین فتنه فهمیدند که چه اشتباه بزرگی کردند و بعد با تشکیل گروهای توابین و .... سعی در جبران آن داشتند ولی دیگر کار از کار گذاشته بود.

9- شما از دبیر شورای نگهبان درخواست کرده اید که مطابق قانون مجمع تشخیص مصلحت نظام و سیاست‌های کلی انتخابات، دلایل رد صلاحیت شما را برای مجلس یازدهم و ریاست جمهوری سیزدهم اعلام نمایند.

نیازی نیست چون همین نامه دفاعیه که نوشتید با این درجه عقلی برای رد صلاحیت ‌تان کفایت میکند کسی که نمی تواند با ادله منطقی از خودش، دامادش و بیت شهید مطهری دفاع کند چگونه قادر است از منافع ملی کشور ایران دفاع نماید؟

10- آقای مطهری ما فحش های رکیک از شما در زمان مسئولیت ‌تان کم نشنیده ایم اگر خواستید پاسخ بدهید سعی کنید مودب باشید هر چند که می دانم برایتان سخت و دشوار است و فشار زیادی را تحمل خواهید کرد.

نکته پایانی:

من به تاسی از افلاطون معتقد بودم که باید زمام داری را به فیلسوفان سپرد چرا که برای این کار فرد باید هم اهل تحلیل باشد و هم اهل سیاستگزاری. ولی با اقدامات اخیر آقای لاریجانی معتقد شدم در کنار این دو شایستگی، باید یک زمامدار از یک صفت مهم نیز برخوردار باشد و آن "صبر استراتژیک" است.

کاری که آقای ناطق نوری ، آقای پورمحمدی و ....دیگران بهنگام دوری از قدرت بخوبی دارند مشق می کنند.

آقا لاریجانی ماست را خیلی بهم نزنید، چون دوغ می شود.

*استاد دانشگاه

منبع:ایسکانیوز