به گزارش بولتن نیوز، اصلاح طلبان با چند مسئله بسیار مهم مواجه هستند؛ «کارنامه مردود و غیرقابل قبول»؛ «فقدان برنامه راهبردی برای اداره کشور» و «فقدان سرمایه اجتماعی و کاهش روزافزون بدنه اجتماعی».
«محمدتقی فاضل میبدی» فعال اصلاح طلب که پیش از این گفته بود «امام حسین(ع) در روز عاشورا پیغام فرستاد که بیایید صلح کنیم» در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت:«هنوز این امیدواری وجود دارد که توافق صورت گرفته و تحریمها برداشته شود. ولی اگر زمان بگذرد و مذاکرات قفل شود، این قفل به این سادگیها باز نخواهد شد. اگر...پرونده هستهای به شورای امنیت برود و یا خدایی نکرده گزینههای نظامی روی میز بیاید برای ما دردسر ایجاد میشود. چرا که بالاخره مردم مشکل معیشت دارند و این برای جامعه خطرناک است. حل کردن اقتصاد و معیشت مردم از اوجب واجبات است و باید سیاست خارجی به گونهای باشد که بتوانیم مشکلاتمان را با دنیا حل کنیم تا تحریمها مرتفع شود».
این فعال اصلاح طلب در ادامه نوشت:«مشکل معیشت مردم بهراحتی قابل رفع نیست. راهکار کاهش این مشکل برطرف کردن موانع ارتباط با جهان است بدین معنا که تغییراتی در حوزه سیاست خارجی کشور لحاظ شود...اقتصاد روشن نیست و وضعیت آن مبهم است. هیچ خط مشی درستی برای اقتصاد ترسیم نشده است. این است که ما بایستی بنشینیم و در برخی ابعاد سیاست خارجی تجدنظر کنیم، با دنیا گفتوگو کنیم و تحریمها را برداریم و چرخ اقتصاد کشور را فعال نماییم».
گویا این فعال اصلاح طلب فراموش کرده است که روحانی در سال ۹۲ با شعار «چرخش همزمان چرخ کارخانه ها و چرخ سانتریفیوژها» روی کار آمد. در دولت روحانی سیاست خارجی به آمریکا و سه چهار کشور اروپایی خلاصه شد. مذاکرات هسته ای نیز با همین دیدگاه چیده شد.
در مذاکرات هسته ای ایران و ۱+۵ در دولت روحانی، آنقدر تعداد دیدارهای دوجانبه وزرای خارجه ایران و آمریکا افزایش یافت که اعضای تیم مذاکره کننده ایران صراحتا اعلام کردند که مذاکرات ایران و ۱+۵ در اصل مذاکره میان ایران و آمریکاست.
بر همین اساس و با تغییراتی که در سیاست خارجی در دولت قبل لحاظ شد، برجام امضا شد. اما آمریکا در نخستین روز اجرای تعهدات خود، تحریم های جدیدی علیه ایران وضع کرد. در آن مقطع هیچ خبری از ترامپ نبود و این دولت باراک اوباما بود که رکورد تحریم های ضدایرانی در ۴۰ سال گذشته را شکست.
به عبارت دیگر ما در دولت روحانی و در شرایطی که دموکرات ها در آمریکا روی کار بودند، شدیدترین تحریم های ضدایرانی را در پی داشتیم. در ادامه، ترامپ و بایدن نیز دقیقا همان مسیر اوباما علیه ملت ایران را طی کردند.
با اینکه دولت روحانی در سیاست خارجی تغییر ایجاد کرد و این تغییر مورد حمایت جریان غربگرا و فعالین اصلاح طلب بود، اما در مقابل، اقدامات ضدایرانی از سوی دولت آمریکا و تروئیکای اروپا شدیدتر و گستاخانه تر شد؛ از تشدید تحریم ها تا تروریست نامیدن نماینده دولت روحانی در سازمان ملل و ممانعت از ورود وی به آمریکا و اقدام بی سابقه اروپا در بازداشت غیرقانونی یک دیپلمات ایرانی.
در حال حاضر جریان اصلاح طلب بدون توجه به تجربه پرهزینه و عبرت آموز برجام، ۳ دستور کار را در پیش گرفته است، یکی گره زدن معیشت مردم به سیاست خارجی است، دیگری ایجاد دوگانه دروغین «توافق- جنگ» است و سومین دستور کار نیز سانسور نتیجه خسارت بار اعتماد به آمریکا در دولت روحانی است.
یکی از دلایل اصلی مشکلات فعلی در کشور، اعتماد بلاوجه دولت قبل به آمریکا و گره زدن همه امور به اخم و لبخند طرف غربی بود. تنها در یک نمونه، در دولت قبل با تعلل در اجرای گسترده واکسیناسیون سراسری، ادعا شد که اگر برجام احیا شود و اگر ایران به FATF بپیوندد، واکسیناسیون سراسری در ایران شتاب می گیرد.
اما در دولت رئیسی در شرایطی که برجام احیا نشده بود و هیچ تغییری در پرونده FATF نیز ایجاد نشده بود، واکسیناسیون به سرعت افزایش یافت و ما از آمار ۷۰۰ نفر فوتی در روز رسیدیم به آمار حدود ۴۰ فوتی در روز.
و اما دوگانه دروغین «توافق- جنگ» و «مذاکره- جنگ» که از سوی طیف اصلاح طلب مطرح می شود، به هیچ عنوان نسبتی با واقعیت ندارد. اگر این ادعا صحت داشت، وقتی موشک باران پایگاه عین الاسد رخ داد، ترامپ ادعای خود مبنی بر هدف قراردادن ۵۲ نقطه در ایران را اجرا می کرد.
پهپاد گران قیمت و پیشرفته آمریکایی به قعر دریا فرستاده شد، پایگاه نیروهای تروریستی آمریکا در عین الاسد موشک باران شد، نیروهای متجاوز آمریکایی در خلیج فارس با ذلت و خواری بازداشت شدند، دزدی نفت ایران توسط آمریکا در دریای عمان ناکام ماند و...با این همه، آمریکا هیچ غلطی نتوانست بکند.
گویا افراطیون اصلاح طلب از ترساندن مردم و هراس افکنی در جامعه لذت می برند. البته از جماعتی که مثل آب خوردن، با ندانم کاری سفره مردم را کوچک می کند، این قبیل اقدامات و اظهارات اصلا بعید و دور از ذهن نیست.
«مرتضی مبلغ» معاون سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت: «از وظایف مهم مقام رهبری همانطور که خودشان هم بارها بر آن تاکید کردهاند دفاع از آرمانهای انقلاب و ارزشهای جمهوری اسلامی است. لذا جلوگیری از استحاله انتخابات که اساس و زیرساخت نظام است از مصادیق بارز دفاع از آن آرمانها و ارزشهاست»
وی در ادامه با اشاره به شورای نگهبان گفت:«وقتی اقلیتی از جامعه بخواهد با استفاده از ابزارها و امکانات حاکمیتی نظرات و منویات خود را به هر قیمتی ولو با دور زدن قانون و با استحاله نظام جمهوری اسلامی به جامعه تحمیل کند، این امر باعث به حاشیه راندن افراد توانمند، صاحبنظر و کارآمد میشود و به جای آنان افراد ناکارآمد و غیرذیصلاحی مقدرات جامعه را به دست میگیرند و ناکارآمدی و انحراف را به مدیریت جامعه تحمیل میکنند که نتیجه آن ایجاد این همه چالش و مشکل در عرصههای مختلف اقتصادی، معیشتی، اجتماعی، فرهنگی، سیاست داخلی و خارجی است...تازه اگر رویکردها و سیاستهای این اقلیت، غیرواقعبینانه، نادرست و متوهمانه باشد هم ابعاد خسارات و فجایع حاصله گستردهتر و عمیقتر میشود».
هیاهو درباره شورای نگهبان، صرفا نقش «پوشش» را برای جریان اصلاح طلب ایفا می کند. اصلاح طلبان با چند مسئله بسیار مهم مواجه هستند؛ «کارنامه مردود و غیرقابل قبول»؛ «فقدان برنامه راهبردی برای اداره کشور» و «فقدان سرمایه اجتماعی و کاهش روزافزون بدنه اجتماعی».
در روزهای گذشته «حسین مرعشی» دبیرکل حزب کارگزاران در مصاحبه با روزنامه شرق گفته بود:«با وجود همین شورای نگهبان...آقای خاتمی در انتخابات ریاستجمهوری سال ۷۶ تأییدصلاحیت شد... و در مجلس ششم نیز...مجلسی کاملا اصلاحطلب تشکیل شد. اینکه در مجموع چه اتفاقاتی رخ داد و چه اشتباهاتی کردیم که از آن فضا به شرایطی رسیدهایم که در مجلس یازدهم حتی یک فراکسیون پنجنفره هم نداریم، جای تأمل است و نیاز به آسیبشناسی دارد. نمیشود بهراحتی چشم بر همه واقعیتها ببندیم و اشتباههای جناح خود را نادیده بگیرم و بگویم علت صرفا نظارت استصوابی شورای نگهبان بوده است».
پیش از این نیز «محمد عطریانفر» فعال اصلاح طلب در اظهارنظری مشابه گفته بود «در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ حتی اگر همه نامزدهای اصلاح طلبان تایید می شدند، رأی نمی آوردند».
در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ جریان اصلاح طلب با لیدری خاتمی و تاجزاده و بهزاد نبوی و کروبی و تبلیغات فراوان توسط ۱۶ حزب اصلاح طلب تنها توانست ۲.۴۴۳.۳۸۷ رأی به دست بیاورد؛ یعنی حدود ۸ درصد کل آراء ماخوذه.
همچنین در انتخابات شورای شهر ۱۴۰۰، اعضای «لیست جمهور» - لیست امید سابق- علیرغم حمایت ویژه خاتمی و پشتیبانی گسترده احزاب و رسانه های اصلاح طلب، ۲۱ بر صفر در انتخابات شورای شهر تهران باخت. این در حالی است که در این انتخابات هیچ خبری از نظارت استصوابی شورای نگهبان نبود.
سرلیست شورای ائتلاف در انتخابات شورای شهر ششم تهران، قریب به ۴۹۰ هزار رأی کسب کرد. اما بیشترین رأی اعضای لیست جمهور در این انتخابات، تنها حدود ۳۶ هزار رأی بود.
انتخابات شورای شهر ششم- که در آن نظارت استصوابی شورای نگهبان نیز وجود نداشت- یکبار دیگر عیار ادعاهای افراطیون اصلاح طلب را مشخص کرد و نشان داد که نه تنها اصلاح طلبان تندرو هیچ نسبتی با شایسته سالاری و کارآمدی ندارند، بلکه اصل جریان اصلاح طلب به جهت کارنامه بسیار ضعیف، توسط مردم مردود شده است.
در یک نمونه دیگر، در انتخابات شورای شهر دوم تهران، تاجزاده به عنوان سرلیست اصلاحات علیرغم تبلیغات گسترده و در شرایطی که نظارت استصوابی شورای نگهبان هم وجود نداشت، از سوی مردم مردود شد و از راهیابی به شورای شهر بازماند. در آن سال ۱۵ نفر به شورای شهر راه یافتند و تاجزاده با اختلاف، شانزدهم شد.
طیف تندرو اصلاح طلب مدعی است که همواره در اوج محبوبیت در میان افکارعمومی قرار داشته و این «نظارت استصوابی» است که مانعی جدی برای حضور این طیف در قدرت است.اما به دلایل متعدد، این دیدگاه مصداقی روشن از «خودشیفتگی حاد» و «توهم محبوبیت» است.
این طنز تلخی است که شورشیان علیه مشارکت ۸۵ درصدی مردم در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، در باب مردم سالاری به نظام توصیه می کنند.
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «مأموریت غیرممکن؛اصرار دولت برای حل مشکلات اقتصادی با تهاتر» نوشت:«دولت همچنان معتقد است تحریم را دور میزند و با تهاتر مشکلات کشور را حل میکند. شاید هم اینطور باشد. اما باز میشود پرسید به چه قیمتی؟... عملکرد دولت این روزها به بازرگانان بیشتر شباهت دارد. زمانی که واردات برنج ممنوع است خود برنج وارد و توزیع میکند، همچنین باید در زمان اوج مصرف اعیاد ملی و مذهبی اقدام به توزیع برنج کند».
در ادامه این مطلب آمده است:«کشورها میدانند که ما چارهای جز تهاتر نداریم و هیچ نیاز اساسی هم به نفت ما ندارند و میدانند که ما نیاز اساسی به کالای آنها داریم. نتیجه اگر چیزی جز حالت کنونی میشد تعجب داشت. اما دولت همچنان تهاتر را روشی مطمئن و موفق میداند؛ حتی برای ساخت سالی یک میلیون مسکنی که قول داده اما هنوز شروع هم نکرده است».
«سعید خطیب زاده» سخنگوی وزارت خارجه در روزهای گذشته گفته بود: «برنامه جدیدی را در وزارت امور خارجه آغاز کردیم به عنوان نقشه راه و سندهای ۲۰ ساله با کشورهای همسایه که با روسیه تقریبا نهایی شده است و مجوز آن را از هیأت دولت اخذ خواهیم کرد که مذاکرات را انجام دهیم و مانند نقشه راه ۲۵ سالهای که با چین تدوین کردیم، با کشورهای عمده همسایه نیز بتوانیم اینها را انجام دهیم».
وی در ادامه گفت: «تا آن جایی که در این وقت کوتاه بتوانم عرض کنم، در حوزههای پولی و مالی و همچنین توسعه صادرات با کشورهای همسایه گشایشهای جدی اتفاق افتاده است. برای مثال در روابط با تاجیکستان در ۱۰۰ روز گذشته عملا دو و نیم برابر تا سه برابر روابط اقتصادی وسعت پیدا کرده است. با ترکمنستان موانع را در سفر اخیر آقای رئیس جمهور مرتفع کردیم و با برخی از کشورهای همسایه نیز در حوزههای پولی و مالی گشایشها اتفاق افتاده و هم در دست پیگیری است و انشاءالله در روزهای آتی در حوزه خنثی سازی تحریمها خبرهای بهتری در راه است».
همچنین در روزهای گذشته «جواد اوجی» وزیر نفت گفت:«سوآپ سالانه ۲ میلیارد متر مکعب گاز ترکمنستان به آذربایجان از خاک ایران از اول دی ماه آغاز می شود».
چندی پیش پایگاه خبری تی آر تی در گزارشی نوشته بود:«علیرغم تحریمهای آمریکا، فروش نفت افزایش چشمگیری داشته است».
رئیسجمهور و مقامات ارشد دولت تاکنون چندین بار به دستور کار دولت برای خنثیسازی و رفع تحریمها اشاره کرده اند. در حال حاضر با وجود استمرار تحریمها در دولت سیزدهم، صادرات نفت در این مدت افزایش قابل ملاحظهای داشته است. اطلاعات به دست آمده نشان میدهد میزان صادرات نفت به حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه در روز رسیده است.
افزایش منابع ارزی دولت، تامین نیازهای ارزی کشور و بهبود سرمایهگذاری در میادین نفتی از نتایج این دستاورد برای اقتصاد ایران است. حال سوال اینجاست که چرا رسانه های اصلاح طلب از مقابله ایران با تحریم های آمریکا ناراحت است؟!
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com