نیروی انتظامی در جبران اندوه خانواده داغدار اهوازی تدبیر لازم را داشته باشد

گروه اجتماعی: خبر دردناکی بود. کشته شدن بانوی اهوازی بابت درگیری مامورین نیروی انتظامی با اشرار، آنهم توسط خطای نیروی مامور انتظامی. مادری با فرزند خردسال که در سایه امنیت شهر، پا به خیابان ها گذاشته بود اما قربانی تامین امنیت شد. قطعا درد سهمگینی است که هیچگونه نه می توان توصیفش کرد و نه می توان راهی برای تسکینش پیشنهاد داد. فقط باید تقاضای صبر کرد برای داغ دیدگان، از خدای بی کران.

به گزارش بولتن نیوز، اما سخنی که در اینجا قابل ذکر است، مذمت اشتباهی ست که مامور نیروی انتظامی انجام داده. و سوالاتی که در اینجا مطرح می شود. اینکه آیا مامور نیروی انتظامی حق دارد به بهانه تامین امنیت، اقدامی علیه امنیت شهروندان انجام دهد؟ تیراندازی در محیطی که شهروندان حضور دارند و احتمال جراحت آنهاست، آیا اقدامی مدبرانه تلقی می شود؟ آیا سطح حرفه ای بودن نیروهایی که در این عملیات ها استفاده می شود آنقدر بالا هست که بتوانند در ازدحام جمعیت، چنین کارهایی انجام دهند؟ و سوالات مشابه دیگر.

آنچه بدیهی است هیچ کس نمی تواند منکر زحمت نیروهای نظامی و انتظامی کشور شده و امنیت امروز ایران را در قلب بحران منطقه، محصول زحمات ایشان نداند. اما از طرف دیگر باید بدانیم اعتماد و امنیت، مقولاتی از جنس شیشه هستند. خدشه دار شدن آنها و ترکی که بر پیکره این نهادها می اندازد، چیزی نیست که به راحتی قابل جبران باشد.

به نظر می رسد لازم است نیروی انتظامی در برخورد با این قضیه، عقلانیت لازم را به خرج داده و نه تنها هیچ مقاومتی در برابر واقعیتی که رخ داده نداشته باشد، بلکه لازم است هر آنچه از نظر اخلاقی و عرفی و قانونی می توان کرد تا ذره ای از بار این اندوه از قلب و جان خانواده داغدار و مردم منطقه کاسته شود، انجام دهد.

خبر دردناکی بود. کشته شدن بانوی اهوازی بابت درگیری مامورین نیروی انتظامی با اشرار، آنهم توسط خطای نیروی مامور انتظامی. مادری با فرزند خردسال که در سایه امنیت شهر، پا به خیابان ها گذاشته بود اما قربانی تامین امنیت شد. قطعا درد سهمگینی است که هیچگونه نه می توان توصیفش کرد و نه می توان راهی برای تسکینش پیشنهاد داد. فقط باید تقاضای صبر کرد برای داغ دیدگان، از خدای بی کران.

اما سخنی که در اینجا قابل ذکر است، مذمت اشتباهی ست که مامور نیروی انتظامی انجام داده. و سوالاتی که در اینجا مطرح می شود. اینکه آیا مامور نیروی انتظامی حق دارد به بهانه تامین امنیت، اقدامی علیه امنیت شهروندان انجام دهد؟ تیراندازی در محیطی که شهروندان حضور دارند و احتمال جراحت آنهاست، آیا اقدامی مدبرانه تلقی می شود؟ آیا سطح حرفه ای بودن نیروهایی که در این عملیات ها استفاده می شود آنقدر بالا هست که بتوانند در ازدحام جمعیت، چنین کارهایی انجام دهند؟ و سوالات مشابه دیگر.

آنچه بدیهی است هیچ کس نمی تواند منکر زحمت نیروهای نظامی و انتظامی کشور شده و امنیت امروز ایران را در قلب بحران منطقه، محصول زحمات ایشان نداند. اما از طرف دیگر باید بدانیم اعتماد و امنیت، مقولاتی از جنس شیشه هستند. خدشه دار شدن آنها و ترکی که بر پیکره این نهادها می اندازد، چیزی نیست که به راحتی قابل جبران باشد.

به نظر می رسد لازم است نیروی انتظامی در برخورد با این قضیه، عقلانیت لازم را به خرج داده و نه تنها هیچ مقاومتی در برابر واقعیتی که رخ داده نداشته باشد، بلکه لازم است هر آنچه از نظر اخلاقی و عرفی و قانونی می توان کرد تا ذره ای از بار این اندوه از قلب و جان خانواده داغدار و مردم منطقه کاسته شود، انجام دهد.