به گزارش بولتن نیوز، دکتر محمد جواد گودینی نویسنده، مترجم و استاد حوزه و دانشگاه نوشت: ادبیات سیاسی همچون ادبیات داستانی، ادبیات نمایشی، ادبیات پایداری، ادبیات آیینی و ... یکی از انواع ادبی است که به گزاره های سیاسی و امور مربوط به حاکمیت، زمامداری و مدیریت جامعه و شهروندان اختصاص داشته و ادیب سیاسی می کوشد تصویری از اوضاع سیاسی عصر خویش را در آثار ادبی اش انعکاس دهد.
سیاست همان حکمرانی، تدبیر امور زندگانی مردم، زمامداری و هنر اداره ی جامعه است و سیاستمدار کسی است که به مدیریت امور جامعه و شهروندانی که در یک جامعه زندگی می کنند، توجه داشته و می کوشد اوضاع را سامان بخشد و امور سیاسی را مدیریت نماید. (الأدب السیاسی فی الاسلام، ص 18).
ادبیات سیاسی (که به شکل های گوناگونی همچون شعر، نثر، نمایشنامه، داستان، رمان و .. نمود می یابد) را می توان بازتابی از اوضاع و شرایط جامعه توصیف نمود که در قالب شعر، نثر، نمایشنامه، داستان های کوتاه و ... نمودار می گردد و در حمایت و یا مخالفت با جریان های گوناگون سیاسی ارایه ی می گردد. (صعود و سقوط ادبیات سیاسی در عصر اموی، ص12- 10).
ادبیات عربی از دوران پیش از اسلام (عصر جاهلی) با گزاره های سیاسی در ارتباط بوده و یکی از مولفه های بنیادین در تبلور شعرها و خطبه های دوران جاهلی، همان مفاهیم و امور سیاسی و حاکمیتی بوده است؛ چرا که بخش قابل ملاحظه ای از شعر در دوران جاهلی به فعالیت های قبیله ای و آنچه به اداره و سرنوشت قبایل عرب مرتبط بوده همچون جنگ، صلح، قحطی و خشکسالی، فراوانی، رفاه مردم قبیله و ... اختصاص یافته است.
بسیاری از رخدادهای سیاسی و اجتماعی عصر جاهلی، همچون پیکارهای قبایل گوناگون جزیره العرب با یکدیگر در سروده های شاعران دوران جاهلی تجلی یافته و برخی رویدادهای مهم سیاسی همانند نبرد ها و ستیزه جویی قبایل عرب (بویژه نبرد داحس و غَبراء که میان دو قبیله ی عَبس و ذبیان به وقوع پیوست) در سروده ی شاعران عصر جاهلی (از جمله زهیر بن أبی سلمی شاعر توانا و نامدار عصر جاهلی) ظهور یافته است و سرایندگان بدان پرداخته اند.
در عصر جاهلی، برخی از بانوان نیز به سرودن شعر سیاسی همت گماشته و از برخی زنان قریش همانند صفیّة، عاتکة و أم حکیم دختران عبد المطلب بن هاشم نیز سروده هایی در زمینه های سیاسی و اجتماعی از جمله رثای پدرشان عبد المطلب که از بزرگان قریش در روزگار جاهلی به شمار می رفت، برجای مانده است که در چارچوب اشعار سیاسی دوران جاهلی قابل بررسی است. (السیرة النبویة، ج1 ص208).
پس از ظهور دین مبین اسلام در شبه جزیره ی عربستان و پذیرش آن از سوی قبایل گوناگون عرب، مفهوم شعر سیاسی رنگ و بوی تازه ای به خود گرفت و از امور رایج سیاسی همچون جنگ و صلح میان قبایل عرب، توسعه ی بیشتری یافت و شاعران فراوانی پا به عرصه ی ظهور گذاشته و گزاره های سیاسی را در سروده های خود به کار می بردند.
شاعران و خطبه سرایان (که یکی از انواع ادبی مهم در روزگار صدر اسلام و دوران خلافت ارزیابی می شود) بسیاری پیدا شدند که به سرودن شعر و ایراد خطبه های سیاسی و آنچه به حاکمیت و مدیریت جامعه با معیارهای دینی- اسلامی مربوط می شود، اقبال نشان دادند.
پس از ظهور اسلام در مکه و آغاز رسالت خاتم پیامبران(ص)، قبیله ی قریش که عهده دار مسئولیت های مکه از جمله کلید داری کعبه بوده، دعوت رسول گرامی اسلام(ص) را خطری برای منافع خویش دانست و با آن به مقابله برخاست. مشرکان قریش همواره با اسلام در حال نزاع و ستیز بوده و تا سال هشتم هجری با مسلمانان در حال نبرد بودند و جنگ هایی همچون بدر، أحد، أحزاب (خندق) و ... را بر پیامبر خدا(ص) و پیروان آیین اسلام تحمیل نمودند.
بزرگان و ثروتمندان قریش، تنها به نبرد مسلحانه با پیروان رسول اکرم(ص) بسنده نکردند و پیکار با مسلمانان را به صحنه ی ادبیات، شعر و رجز خوانی نیز کشاندند. شاعران قریش که از سوی بزرگان و ثروتمندان قریش مورد حمایت بودند، پیامبر اسلام(ص) را در سروده های خود مورد هجو و نکوهش قرار داده و به نقد رسالت رسول خدا(ص) در اشعارشان می پرداختند. شاعرانی همچون عبد الله بن الزبعری، ابوسفیان بن حارث، عمرو بن عاص، ضرار بن خطّاب، ابوسفیان بن حرب و ... (أدباء العرب، ج1 ص266).
در واکنش به رفتار کفرآمیز مشرکان قریش و هجو رسول خدا(ص) در شعر، شاعران هوادار رسول خدا(ص) نیز دست از پای ننشسته و آنان نیز به دفاع از آموزه های بلند و انسان ساز دینی- اسلامی و رسول گرامی اسلام(ص) پرداخته و پاسخ اشعار مشرکان قریش را با سروده های خود می دادند؛ شاعرانی همچون ابوطالب، حسان بن ثابت أنصاری، عبد الله بن رواحة، کعب بن مالک و کعب بن زهیر.
ابوطالب (عبد مناف بن عبد المطلب بن هاشم) عموی گرامی رسول خدا(ص) نیز از شخصیت های قریش به شمار می رود که قصاید زیبایی در ستایش رسول اکرم(ص) سروده و علاوه بر حمایت های سیاسی و ... در مکه (به عنوان بزرگترین پشتیبان پیامبر«ص») با اشعار خود، دعوت آسمانی پیامبر(ص) را مورد حمایت قرار داده است.
او در ستایش پیغمبر اکرم(ص) قصیده ای زیبا سروده است که در آن، به فضیلت و جایگاه رسول خدا(ص) در میان بنی هاشم اشاره شده و اخلاق والا و بویژه یتیم نوازی پیامبر(ص) ستوده شده است.
ابو طالب در این قصیده، همچنین به نکوهش دشمنان بنی هاشم بویژه ولید بن مغیرة و برخی شخصیت های بنی امیة می پردازد. (السیرة النبویة، ج1 ص216).
اشعاری که ابوطالب به عنوان یکی از شخصیت های برجسته ی مکه سروده است، علاوه بر اهمیت سیاسی و تاریخی، از جایگاه ادبی والایی برخوردار است و در آثار برخی ادبای عرب همچون عمرو بن بحر مشهور به جاحظ، مورد استناد قرار گرفته است.
"حسان بن ثابت أنصاری" مشهور به شاعر النبی(ص)، از قبیله ی خزرج و شاعران مخضرم [شاعرانی که دوران جاهلی و اسلام را درک کرده اند] به شمار می رود که عصر جاهلی و دوران صدر اسلام را درک نمود. پدرش مُنذر بن حرام خَزرَجی، از بزرگان و اشراف قوم خود محسوب می گشت. حسان، در سروده هایش از رسالت پیامبر اکرم(ص) جانبداری کرده و از او دیوان شعری برجای مانده و به زمان ما رسیده است. پس از ظهور اسلام و پذیرش دین مبین اسلام، حسان تاثیر شگرفی از مفاهیم و آموزه های اسلامی- قرآنی دریافت نمود که در شعرش آشکار است.
حسان در اشعار خود، متعرض برخی مشرکان و بزرگان قریش شده و در قالب سروده هایی، آنان را هجو گفته است. وی همچنین در ابیاتی که سروده ، ادعای برخی شاعران قریش از جمله عبد الله بن زبعری را پاسخ می گوید. (السیرة النبویة، ج4 ص46)
"عبد الله بن رواحة" نیز از شاعرانی است که با سروده های خود، پیامبر اسلام(ص) و آیین نوپای اسلام را مورد حمایت قرار داده است. او با سروده هایش، به رویارویی با مشرکان قریش می پرداخت و از وی اشعاری در نقد شرک و رویکرد مشرکان نقل و روایت شده است و هجوگویی مشرکان نسبت به رسول گرامی اسلام(ص) را پاسخ می گفت.
"کعب بن مالک أنصاری"، از قبیله ی خزرج و از اصحاب رسول بزرگوار اسلام(ص) بوده که در همه ی نبردها (به جز غزوة ی بدر و تبوک) در کنار رسول خدا(ص) حضور داشته و با دشمنان اسلام به پیکار برخاسته است؛ او نیز از سرایندگانی است که به مفاهیم سیاسی نظر داشته و در این خصوص اشعاری سروده است. (معجم الشعراء، ص205).
کعب بن مالک که از شاعران سیاسی عصر صدر اسلام بوده، یکی از سه نفری بود که از مشارکت در غزوة ی تبوك سرپیچی نمود و پس از آنکه مردم مدینه از آن سه تن رویگردان شدند، خداوند توبه ی آنان را پذیرفت.
کعب، در اشعارش می کوشید سروده های شاعران قریش همانند عبد الله بن زبعری و عمرو بن عاص را پاسخ گفته و به دفاع از آیین نوپای اسلام برخیزد. او همچنان جنگ آوران و دلاوران از مسلمانان را ستایش می کرد و در رثای برخی یاران رسول خدا(ص) همچون حمزة بن عبد المطلب عموی پیامبر(ص)، اشعار زیبایی سروده است.
پس از پیدایش اسلام، عقیده معیار سرودن شعر قرار گرفت و از این رو، باورهای سیاسی نیز بخش جدا ناپذیری از سروده های گردید که در آن روزگار خلق شده و تاکنون به دست ما رسیده است.
پیامبر گرامی اسلام(ص) با آنکه از سرودن شعر اجتناب می کردند، خطیب توانایی بوده و از ایشان(ص) خطبه های متعددی نقل و ضبط گردیده که مشهورترین آن، خطبه ی حجة الوداع و غدیر به شمار می رود. (فی الشعر الإسلامی و الأموی، ص275).
پس از وفات رسول اکرم(ص) خلفا نیز به خطبه سرایی اهمیت داده و خطبه های فراوانی از خلفا بویژه امیر مومنان علی(ع) نقل گردیده است که از مضامین دینی، سیاسی، حکومتی و مدیریتی برخوردار است.
پس از قتل خلیفه ی سوم و پافشاری مردم برای خلافت امام علی(ع) و دوران خلافت آن حضرت(ع)، احزاب و گروه های بسیاری در عرصه ی سیاسی آن روزگار ظهور می کند که این رویداد تاریخی، ادبیات و بویژه شعر را نیز تحت الشعاع قرار می دهد.
گروه هایی همانند هاشمیان (یا علویان)، خوارج، امویان (هواداران خلافت آل امیة؛ عمدتا از اهالی شام) و در ادامه، زبیریان (کسانی که از خلافت عبد الله بن زبیر بن عوام در برابر خلافت اموی و مروانی حمایت کرده و در اشعار و گفته هایشان به ستایش دودمان زبیر پرداخته اند) در جامعه ی اسلامی پدید آمده که این احزاب و جریان های سیاسی دارای موافقان و مخالفانی بودند. شاعران در سروده های خویش می کوشیدند اهداف و آرمان های خود را به نمایش گذاشته و به دفاع از باورهای سیاسی خود و نقد مخالفان بپردازند و زبان گویای حزب و گروهی شوند که به آن تعلق داشته و بدان باور داشته اند.
ادیبانی که شعرها و آثار ادبی شان رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت، در سروده ها و خطبه های خود در صدد برآمدند ممدوحان خود را دارای حق دانسته و به دشمنانشان یورش آورده و از جایگاهشان بکاهند و حتی در مواردی آنان را به کفر و خروج از دین متهم نمایند.
خلاصه سخن آنکه ادبیات سیاسی با ظهور اسلام همانند بسیاری از مفاهیم دیگر، تغییر بنیادین نمود و توسعه ی فراوان یافت و سرایندگان و خطیبان بسیاری با بهره گیری از آموزه های اسلامی با سروده ها و خطبه های خویش از اندیشه ی سیاسی خویش دفاع کرده و به جانبداری از آن می پرداختند. ادبیات سیاسی در عصر خلفای راشدین نیز تداوم داشت و در روزگار خلافت بنی امیه، به اوج شکوفایی خویش رسید و گروه ها و احزاب سیاسی آن روزگار همچون علویان، پیروان بنی امیه، خوارج و ... در شعر و ادبیات به دفاع از باورهای خویش و نقد اندیشه های سیاسی دیگر جریان ها می نمودند.
فهرست منابع:
1- آیینه وند، صادق، الأدب السیاسی فی الاسلام، تهران، انتشارات سمت 1379
2- ابن هشام، عبد الملك، السیرة النبویة، بیروت، دار احیاء التراث العربی 2000
3- بستانی، بطرس، أدباء العرب فی الجاهلیة و صدر الاسلام، دار نظیر عبود 1989
4- عبد الرحمن، عفیف، معجم الشعراء العباسیین، بیروت، دار صادر
5- قط، عبد القادر، فی الشعر الاسلامی و الأموی، بیروت، دار النهضة العربیة 1979
6- گودینی، محمد جواد، زارعی، مجتبی، صعود و سقوط ادبیات سیاسی در عصر اموی، انتشارات معارف 1397
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com