گروه بین الملل: با توجه به عقیق تر شدن روز افزون بحران کنونی قفقاز و تأثیر غیر قابل آن بر روابط میان ایران و آذربایجان بر آن شدیم تا در گفتگویی با دکتر حسن اشرفی نگاهی نو به منشور تحولات کنونی قفقاز داشته باشیم.
بولتن نیوز: از منظر حضرت عالی چه عواملی موجب پیوستن گرجستان به حلقه بحران در قفقاز جنوبی شد و به طور کلی اتحاد سه گانه بین ترکیه آذربایجان و گرجستان را تا چه حد می توان واقعی فرض کرد؟
در خصوص پیوستن گرجستان به حلقه بحران قفقاز چند نکته قابل ذکر است. اول این که به هر حال هر حضور نظامی و سخت افزاری در هر نقطه از جهان نیاز به یک بازی رسانه ای و پشتوانه سازی تبلیغاتی دارد از این منظر این نکته را باید ذکر کرد که به هر حال بخشی از آنچه که در فضای رسانه ای در حال نشر هست چندان مطابق واقع نیست و اساساً امکان وقوع هم ندارد. به هر حال مانورهای پی در پی در مرزهای شمالی ایران از سوی ترکیه، اذربایجان و پاکستان و اخیراً گرجستان در طول 2 ماه اخیر انجام شده اما این که تا چه حد این یارگیری در صحنه واقعی قابلیت پیاده سازی داشته باشد جای بحث دارد و به سادگی قابل داوری نیست. به هر حال کشوری مثل پاکستان در حال حاضر در شرایطی نیست که قصد داشته باشد وارد رویارویی مستقیم با ایران بشود؛ و عواملی مانند سابقه روابط دو کشور، درگیری فعلی این کشور در افغانستان و تنش هایش با هند اساساً توان این کشور را برای رویارویی جدی با ایران سلب می کند از طرفی حضور این کشور را در مانور نظامی را شاید بتوانیم مرتبط با تحولات اخیر در افغانستان بدانیم که به هر حال یک پای بازی در افغانستان است و پاکستان قصد دارد با مشارکت در چنین مانورهایی در واقع به نوعی برای حضور ایران در افغانستان خط و نشان بکشد. از این رو اساساً نمی توان کشوری مثل پاکستان را در موضوع قفقاز یک طرف اصلی دانست بلکه بیشتر یک یار اصطلاحاً اجاره ای هست.
از سمت دیگر کشوری مثل گرجستان هم از امکانات محدودی برای رویارویی جدی با ایران برخوردار است این کشور هنوز مسایل خودش را با روسها حل نکرده و در یک میانه بین غرب و شرق قرار دارد. البته روابط گرجستان با ایران شکل سینوسی داشته و چندان با ثبات نبوده اما به هر حال ایران در دوره ای که یک رئیس جمهور غربگرا در این کشور بر سر کار بود از تمامیت ارضی این کشور حمایت کرد ولی الان در دورهای که یک حزب مدعی همکاری با روسها به نام رویای گرجی بر سر کار هست شاهد هستیم که ورود اتباع ایرانی را با محدودیت مواجه می کنند. این وضعیت در روابط ما با گرجستان در دو دهه اخیر حاکم بوده اما به هر حال در مسأله قفقاز نسبت به اندازه و توان گرجستان نباید زیاد مبالغه کرد. این که بعضا گفته میشود مسیرهای کامیون های ما در گرجستان مسدود شده و اخباری از این دست و یا این که بر حضور گرجستان در یک مانور مشترک با ترکیه و اذربایجان تأکید میشود بیشتر یک وجه رسانه ای دارد. در خصوص مسیر ترانزیتی گرجستان این مسیر را برای همه کامیون ها نه فقط ایرانی مسدود کرده در سمت دیگر موضوع مشارکت در مانور، صرف حضور این کشور در مانور نظامی با ترکیه و اذربایجان را نمیتونیم به مثابه وارد شدن گرجستان در حلقه بحران قفقاز جنوبی بدانیم به همان میزان که درباره پاکستان در خصوص این ملاحظه تأکید داشتیم. یک بخشی از این بزرگنماییهای رسانهای اتفاقاً از سمت طرف آذری است که سعی دارد با یک فضاسازی رسانهای شرایط منطقه را به طور کامل علیه ایران نشان بدهد. اما چند نکته اساسی در این بین وجود دارد که نباید از آنها غافل شد. نخست این که ترکیه و آذربایجان به عنوان بازیگران اصلی این صحنه قصد دارند در ترتیبات ژئوپلیتیکی منطقه تغییراتی ایجاد کنند که قطعاً منافع و امنیت سرزمینی ما را مورد مخاطره قرار خواهد داد. این موضوع در جنگ 44 روزه 2020 نیز قابل پیش بینی بود. در این میان البته از نقش روسها هم نباید غافل شد. البته روسیه تا کنون نقش آشکار و پررنگی را در بحران اخیر نشان نداده و در واقع عدم واکنش روس ها در برخی مقاطع نشان از آن دارد که به هر حال روسیه قصد دارد یک نقش پنهان و البته اثرگذار را در این بحران ایفا کند. به نظر بنده خیلی اهمیت دارد که در مورد تنشهای اخیر در قفقاز، ایران با طرف روس در خصوص برخی مسایلی که خط قرمز ایران هست به توافق برسند تا در ادامه، کار برای ایران دشوار نشود.
نکته بعد این که به هر حال هرکدام از بازیگران این بحران دارای یک وزن مشخصی هستند که طبعاً بنده وزن کشورهایی مثل ترکیه و روسیه و در مرتبه بعد اسرائیل را پررنگ تر از کشورهایی مثل پاکستان و گرجستان میدانم. در عین حال معتقدم حضور این دو کشور در مانورهای مشترک می تواند زمینه ای را ایجاد کند که یک فضای بسته علیه ایران ترسیم شود. با این اوصاف هنوز زود است که گرجستان را در دایره اتحاد ضد ایرانی در مجموعه قفقاز قلمداد کنیم. نکتهای که در اینجا باید به آن اشاره کنم عضویت ایران در پیمان شانگهای هست که در آغاز تنشهای اخیر بی تاثیر نبوده. به هر حال کشورهای ترکیه و آذربایجان مایل نیستند تا قدرت عمل ایران در حوزه قفقاز و آسیای مرکزی تقویت شود به جهت جایگاه تاریخی که ایران در این منطقه برخوردار بوده و نفوذ معنوی که در این منطقه داشته است.
بولتن نیوز: شما به عنوان یک کارشناس حوزه قفقاز واکنش رسانه ها و احزاب ترکیه را نسبت به تحولات اخیر چطور ارزیابی میکنید؟
در داخل ترکیه البته آقای اردوغان مخالفین زیادی دارد و این گونه نیست که سیاست های ایشان در بعد منطقهای تمام و کمال پذیرفته شود اما به هر حال سیاستی که اردوغان برای پیشبرد برنامه توسعه طلبی خودش دارد این است که از درون مایه جهان ترک استفاده کند تا بتواند به نوعی در داخل یک اجماع نسبت به سیاست های منطقه ای ترکیه ایجاد کند. خوب در پس شعار ترکگرایی اردوغان هزینههای زیادی به کشور وارد شده و این کشور با مشکلات اقتصادی زیادی مواجه هست اما وقتی شما ایدئولوژی جهان ترک را در پیشانی اقدامات قرار می دهی تا ضعف ها و هزینه ها را در پس آن بپوشانی به هر حال ممکن است در داخل برخی چهره ها و جریان ها را با خودت همراه کنی. به هرحال حزب حرکت ملی که مدت هاست به عنوان هم پیمان آک پارتی در صحنه سیاسی ترکیه حاضر است از جمله جریاناتی است که با سیاستهای منطقهای ترکیه همراه است. از سمت دیگر به هر حال همانطور که عرض شد زمانی که موضوع دست یابی به رویای جهان ترک در ادبیات سیاسی ترکیه مطرح میشود میتواند قدرت بسیج کنندگی در بین برخی بخش هایی از جامعه ایجاد کند و به نوعی صدای مخالفان سیاست های منطقه ای خاموش شود. ترکیه هنوز در مناطقی مانند سوریه و لیبی که خیلی جدی ورود کرده به نتیجه روشنی دست نیافته و این هزینههای زیادی است که بر کمر اقتصاد ترکیه سنگینی میکند و دیر یا زود اثرات آن خود را نشان خواهد داد همانطور که تا الان هم نشانه های آن بروز کرده و به زودی تاثیرات آن بر عرصه اقتصادی و سیاسی ترکیه نمایان خواهد شد. ترکیه باید این نکته را در نظر داشته باشد که اقتضائات دوران کنونی مانع از تحقق رویای احیا عصر عثمانی خواهد شد و قدرتهایی به مراتب بزرگتر از ترکیه اکنون به دلیل هزینههای سنگین اقتصادی و نظامی مناطقی را که ادعا داشتند برآنها تسلط دارند اکنون ترک گفته اند و این اتفاقی است که دامان رئیس جمهور ترکیه را تا چند سال آینده خواهد گرفت.
بولتن نیوز: نقش رژیم صهیونیستی را در تحولات اخیر چگونه میبینید و به نظر شما صهیونیست ها تا کجا در کنار علیاف خواهند ماند؟
در خصوص روابط اسرائیل و آذربایجان این نکته قابل اشاره است که روابط این دو کشور به سال 1992 برمی گردد. بعد از فروپاشی شوروی، اسرائیل از جمله کشورهایی بود که بلافاصله استقلال ج. آذربایجان را به رسمیت شناخت و در سال 1993 سفارتش را در باکو افتتاح کرد. اسرائیل 40 درصد نفت خام مورد نیازش را از ج. آذربایجان تامین میکند و ج. آذربایجان هم 60 درصد جنگ افزار نظامیاش را از اسرائیل وارد می کند. این وضعیت کلی روابط دو کشور است. اما نکتهای که در این بین وجود دارد این که نفس حضور اسرائیل در مناطق شمالی و نزدیکی مرزهای ایران موجب تنش در روابط تهران - باکو خواهد شد. این در شرایطی است که در سال های اخیر ما تجاوز پهپادهای اسراییلی از خاک ج آذربایجان به پهنه سرزمینی خود را شاهد بودهایم. که مورد آشکار آن تجاوز پهپاد هرمس 450 تا نزدیکی نطنز بود که البته شکار شد. از این رو تأکید مقامات باکو مبنی بر این که اسرائیل در اطراف مرز ایران حضور ندارد یک فریبکاری آشکار است. همین پهپادهای اسرائیلی نقش مؤثری در آزادسازی هفت منطقه قره باغ در جنگ 44 روزه داشتند که امروز تنشها حول آن شکل گرفته است.
نکته دیگری که نباید از نظر دور داشت این که تحرکات اخیر اسرائیل در باکو و انتقال برخی تجهیزات و عدوات نظامی به ج.آذربایجان این گمانه را تقویت می کند که در تنشهای اخیر، اسرائیل مشغول ایفای یک نقش فعالانه است. به نظر می رسد انگیزه اسرائیل از این تحرکات بیشتر حول محور برنامه هسته ای ایران است و قصد دارد تا در راستای راهبرد «کشتن با هزار ضربه چاقو» ضرباتی را در آینده نسبت به تاسیسات هستهای ایران وارد کند که در این زمینه لازم است مقامات نظامی و امنیتی هوشیاری لازم را به کار گیرند.
بولتن نیوز: واکنش مقامات آذربایجان به انتشار بخشی از اسناد پاندورا چیست؟
در موضوع اسناد پاندورا که قبلاً در سال 2016 با نام اسناد پاناما منتشر شد الهام علی اف و خانوادهاش یکی از چهرههای اصلی در بین سیاستمدارانی هستند که نامشان در این اسناد به چشم میخورد. این فساد از سال 2003 و همزمان با روی کار آمدن الهام آغاز شده و تاکنون با صرف منابع ملی ج آذربایجان ادامه داشته است. بعد از انتشار اسناد پاندورا تاکنون اظهارنظری از مقامات باکو منتشر نشده اما در سال 2016 که اسناد پاناما منتشر شد آذر قاسموف سخنگوی ریاست جمهوری ج آذربایجان از تخلفات مالی الهام و خانواده اش قویاً حمایت کرده بود و اظهار کرد که هیچ اقدام غیرقانونی صورت نگرفته است. به هر حال این شیوهای است که چندین سال است مقامات باکو به کار گرفتهاند و انتشار این اسناد میتواند سند خوبی برای مردم ج. آذربایجان باشد که دریابند حاکمان مسلط برآنها چگونه ثروتها و منابع ملی را صرف منافع شخصی می کنند. در آخر میتوان این نکته را ذکر کرد که جاه طلبیهای ژئوپلتیک، سیاسی و اقتصادی خاندان علیاف ممکن است شرایط منطقه را با بحرانی جدید روبرو سازد که قطعاً این خاندان از اولین قربانیان چنین بحرانی خواهند بود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com