به گزارش بولتن نیوز، دکتر کریس هیوئر اسلامشناس و اندیشمند مسیحی اهل ایرلند است. وی استاد الهیات مسیحی و مطالعات اسلامی است که در حوزه مسلمانان بریتانیا، روابط مسلمانان و مسیحیان تحقیق و تدریس میکند. از آثار وی میتوان به کتابی به نام «شناخت اسلام» اشاره کرد. هیوئر از جمله کسانی است که طی سالها مطالعه و تحقیق درباره اسلام، تلاش کرده است تا چهره واقعی اسلام و رهبران بزرگ آن نظیر پیامبر(ص)، امام علی(ع) و امام حسین(ع) را به جامعه غربی و غیر مسلمان معرفی کند. در آستانه اربعین حسینی(ع) ایکنا با این اندیشمند مسیحی مصاحبهای انجام داده است که متن آن را در ادامه میخوانید:
ایکنا ـ شما در آثار خود کوشیدهاید اسلام و تشیع را به مخاطبان غربی معرفی کنید. بهویژه درباره امام علی(ع) و امام حسین(ع) تحقیقات زیادی انجام دادهاید. به نظر شما اهمیت شهادت امام حسین(ع) و خانواده و یارانش در کربلا از منظر تاریخ اسلام چیست؟
تعداد کمی از افراد در تاریخ جهان آنقدر مهم بودهاند که نام آنها قرنها زنده مانده است. چند رویداد آنقدر اهمیت دارد که سالانه دهها میلیون نفر از آنها یاد کنند؟ اینکه مردم زیادی آمادهاند تا جان خود را به خطر بیندازند تا بتوانند در چنین مراسم یادبودی شرکت کنند نشانه چیست؟ یکی از این بزرگان تاریخ، حسین(ع)، نوه محمد(ص)، پیامبر اسلام بود. واقعه کربلا قتل عام وحشتناکی بود که در سال ۶۸۰ میلادی رخ داد و این امام همراه با هفتاد و دو نفر از اصحاب و افراد خانوادهاش شهید شدند. اما از این رویداد به عنوان یک پیروزی یاد میشود. پیروزی عدالت و حقیقت. پیروزی طرفداران این امر که باید از پیام الهی که به پیامبر وحی شده و در قرآن آمده به هر قیمتی دفاع شود و نباید اجازه داده شود کسانی که شایستگی آن را ندارند این پیام را لکهدار کنند.
در آن دوران، جامعه نوپای مسلمانان به طرز وحشتناکی رو به انحطاط میرفت. نوه پیامبر به دست کسانی که مدعی رهبری جامعه اسلامی بودند پنجاه سال پس از وفات وی کشته شد. چگونه ممکن است چنین فاجعهای رخ دهد؟ همه مسلمانان برای امام حسین(ع) به عنوان نواده پیامبر که پدربزرگش او را بسیار دوست داشت و همیشه میخواست او را در نزدیک خود داشته باشد، عشق و احترام زیادی قائل هستند.
به شهادت رساندن او یک مسئله فرقهای نبود. این اقدام از سوی افراد فاسد و مستبدی بود که رهبری جامعه مسلمانان را به دست گرفتند. مسلمانان اعم از سنی و شیعه میدانند که بسیاری از رهبران سلسله بنیامیه که از سال ۶۶۱ تا ۷۵۰ میلادی بر مسلمانان حکومت میکردند، شایسته آن مقام نبودند و از باورها و شعائر اسلامی که قرآن به مسلمانان آموخته بود، بسیار دور بودند.
مسلمانان شیعه که عشق و ارادت خاصی به حسین(ع) دارند و این امام از آنها جایگاه منحصر به فرد و والایی دارد، ۱۰ روز اول ماه محرم را به یاد وقایع کربلا عزاداری میکنند. محرم فقط موسم عزاداری نیست بلکه زمانی برای تجدید پیمان و اعلام آمادگی برای فداکردن مجدد جان خود در راه آرمانهایی است که حسین(ع) برای آن زندگی کرد و برای آن به شهادت رسید. این عزاداری در روز دهم محرم روز شهادت امام حسین(ع) به اوج خود میرسد. در سراسر جهان، هرجا که شیعهای وجود داشته باشد، این روز روزی برای عزاداری و تجدد عهد با امام حسین(ع) است. پس از آن یک دوره چهل روزه ماتم و سوگ وجود دارد که در آن هیچ عروسی یا جشن دیگری برگزار نمیشود. عزاداری در چهلمین روز اربعین به اوج میرسد؛ هنگامی که میلیونها نفر در کربلا گرد هم میآیند تا با حسین(ع) و آرمان او یعنی دفاع از حق و عدالت تجدید پیمان کنند.
ایکنا ـ به عنوان یک اسلامشناس، آیین پیادهروی اربعین را چگونه ارزیابی میکنید؟
آیین زیارت کربلا در اربعین ریشه تاریخی دارد. این زیارت نخستین بار چهل روز پس از واقعه کربلا توسط اعضای خانواده امام حسین(ع) که از آن فاجعه زنده ماندند انجام شد. در قرون بعد و در طول سالهای آزار و اذیت حکام، مردم از بیراههها و شبانه به زیارت میرفتند تا از دست دشمنان در امان باشند.
اکنون در ایام اربعین، بسیاری از زائران از پنجاه مایل دورتر یعنی از شهر نجف که ضریح حضرت علی(ع)، پدر امام حسین(ع) در آن واقع است تا کربلا پیادهروی میکنند. برخی دیگر از ایران یا حتی هند مسافتهای بیشتری را طی میکنند. در سالهای اخیر، تعداد زائران به بیست میلیون نفر نزدیک شده است و این بزرگترین گردهمایی دینی سالانه در جهان است. در این مسیر طولانی، عدهای از ارادتمندان از زائران با غذا، نوشیدنی و کمکهای اولیه استقبال میکنند و مکانهایی برای استراحت و خواب در اختیار آنها میگذارند و این همه در فضایی معنوی، صلحآمیز و هماهنگ انجام میشود.
ایکنا ـ به نظر شما حادثه کربلا چه درسهایی برای بشریت دارد؟
تاریخ بشر شاهد فجایع زیادی بوده است. از این منظر، حادثه کربلا منحصر به فرد نیست. این حادثه نشان میدهد که بعد حیوانی انسانها تا کجا میتواند تنزل پیدا کند. همچنین به ما نشان میدهد که مردم تا چه اندازه میتوانند به خاطر آرمانهای والای خود، به خاطر هدف عادلانهای که به آن اعتقاد دارند و از روی عشق و ارادت محض به خدا حرکت کنند. شهادت حسین(ع) و یارانش یک سر و گردن بالاتر از حوادث مشابه در تاریخ اسلام قرار دارد. ما ممکن است به احوالات امام حسین(ع) و مصائب خانوادهاش فکر کنیم. اما اگر آن امام چنین موضعی نمیگرفت و روشنایی چراغی که در آن روز روشن شد تا راه حق را برای همه مردان و زنان نشان دهد، نمیبود، چه اتفاقی میافتاد؟ در مورد این واقعه چیزهای زیادی وجود دارد که همه ما میتوانیم به آنها فکر کنیم.
ممکن است فکر کنیم همه کسانی که در پیادهروی اربعین شرکت میکنند شیعه هستند، اما مسلمانان از تمام مذاهب در این آیین شرکت میکنند. نه تنها مسلمانان، بلکه افراد معتقد به ادیان دیگر و حتی افرادی که به هیچ دینی تعلق ندارند هم در اربعین حضور دارند.
ایکنا ـ به عنوان یک مسیحی کدام جنبه از درسهای قیام امام حسین(ع) توجه شما را بیشتر جلب کرده است؟
طیف وسیعی از مردم از الگوی امام حسین(ع) الهام گرفتهاند؛ از گاندی گرفته تا مارتین لوتر کینگ و نلسون ماندلا. این یک اصل اساسی دینی است که شخصیتهای بزرگ، تنها به جامعه خودشان تعلق ندارند بلکه چون بنده خدا هستند، متعلق به همه بشریت هستند. حسین(ع)، قهرمان کربلا، مورد توجه زنان و مردان حقیقتجو در هر زمان و هر مکانی بر روی زمین است.
برای درک اهمیت این الگو، باید جایگاهی را که حسین(ع) از نظر مسلمانان شیعه دارد در نظر بگیریم. قرآن از افراد خاصی به عنوان برگزیده از سوی خدا یاد میکند. اینها کسانی هستند که از بالاترین حد معنویت برخوردارند و بیش از دیگران به خدا نزدیک هستند. چنین افرادی در تاریخ بشر بسیار نادر هستند و قرآن از ابراهیم، موسی، عیسی[علیهمالسلام] و محمد(ص) به عنوان نمونه یاد میكند.
برای شیعیان، حسین(ع) در همین دسته است. برای چنین افراد والایی هیچ چیزی نمیتواند مانع حقیقتطلبی شود؛ نه خودخواهی، نه غرور و نه تعلقات دنیوی. زندگی آنها آنقدر با مشیت الهی هماهنگ است که اراده خدا به اراده آنها و کلام خدا به کلام آنها تبدیل میشود. وقتی حسین را از این منظر میبینیم، میتوان فهمید که چرا مسلمانان شیعه و بسیاری از اهل سنت مایلند درد، رنج و فداکاری او را به یاد آورند و با یادآوری آنها اشک بریزند و به این ترتیب، با عشق ورزیدن به کسانی که محبوب خدا بودند خود را به خدا نزدیک کنند. با این کار، آنها آمادگی خود را برای مشارکت در آن نبرد دائمی برای عدالت، خیر و حقیقت نشان میدهند.
گویا عشق آنها به حسین(ع) که در گریه و اندوه آنها بروز میکند، قلب آنها را پاک میکند و شخصیت آنها را میسازد تا در این زندگی پیروان شایسته حسین(ع) و در بهشت از همنشینان او باشند.
ایکنا ـ آیا قیام امام حسین(ع) به اهداف خود رسید و آیا میتوان گفت وی در نهضت خود به پیروزی دست یافت؟
مهم است که در این داستان بار دیگر در مورد معنای پیروزی تأمل شود. پیروزی در تجارت ممکن است به معنای سود بیشتر یا گسترش فعالیت یک شرکت باشد. موفقیت در امور خیریه ممکن است به معنای تسکین رنج یا التیام بخشیدن به نیازمندان باشد. چگونه داستانی که در آن قهرمان و همراهانش به طرز وحشیانهای قتل عام میشوند و زنان و کودکان به اسارت گرفته میشوند میتواند نشان دهنده پیروزی باشد؟
در دیدگاه انسانی، این معنا ندارد اما از دیدگاه خداوند، پیروزی، به معنای برد در یک نبرد نیست بلکه تلاش برای رسیدن به اوج تعالی معنوی است. به این معنی که شخص آماده است خود را کاملاً تسلیم اراده الهی کند. پیروزی حسین(ع) در شکست دادن دشمن در جنگ نبود، بلکه پیروزی او در شکست هیمنه استبدادی بود که خود را در لباس دین پوشانده بود. پیروزی بر سوء استفاده از قدرت به نام خدا بود. این همان پیروزی بود که حسین(ع) برای آن تلاش کرد و آن را به دست آورد و این جنبه از نهضت امام حسین(ع) برای من یادآور حقطلبی مسیح(ع) و رنجی است که وی برای هدایت بشریت تحمل کرد.
منبع: ایکنا
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com