گروه بین الملل - مصطفی مطهری: باکو در توهم طرح جهان ترکیِ ترکیه گیر افتاده است؛ اگرچه ترکیه تلاش دارد با احیاء نظریه هایی که منجر به تشکیل یک ناتوی ترکی می شود از باکو به عنوان یک ستون استفاده کند اما آنچه مسلم می باشد بن بستی است که باکو در قالب سیاست های ترکیه در آن گرفتار شده است.
به گزارش بولتن نیوز، یکی از الگوی های ثابت و تکراری این پیوند ابزاری با نمایه های حامی – پیرو میان آنکار- باکو، تدارک دیدن نبردهای رسانه ای علیه ایران است. در واقع باکو با نشانه هایی نژادی – زبانی تلاش دارد بر روند نرم تقابل با ایران، وجوه سخت آن را با کمک مؤلفه های موجود در خاک ایران فعال کند.
رویکرد ستیزه خواهی باکو با تهران بر حسب گزاره های نژادی – قومیتی، با آغاز نبرد قفقاز و ورود مستقیم ترکیه به جریان درگیری ها تشدید شد. بطوریکه شیطنت های ضد ایرانی باکو با رویه هژمونیک نژادی در قالب بخش های مختلفی از تجاری – تراتزیتی تا طرح های ادعاهای بی اساس علیه ایران و موقعیت تاریخی آن از حیث جغرافیایی – تاریخی قوام یافته است. این موضوع در روزهای اخیر نیز به یکی از ترندهای رسانه ای تبدیل شده است. طراحی و انتشار نقشه هایی بی اساسی از این آذربایجان که ایران نیز جز آن محسوب می شود همگی نمونه هایی از تحرکات رسانه ای باکو علیه ایران به شمار می آید. اگرچه دولت آذربایجان همواره بعد از سنجش واکنش های ایران، از اتفاقات تبری می جوید اما آنچه در این باره مهم است اصرار به مسئله تحریک پذیری ایران از سوی باکو است.
واقعیت این است که باکو بر اساس محاسبات حمایتی آنکارا از آنها به چالش آفرینی با ایران روی آورده و دلخوش کرده است. این در حالی است که بدون در نظر گرفتن واکنش سخت ایران، به دلیل عدم تجربه کافی و موجود دیپلماتیک بی محابا اظهارات بی اساس و بی پایه ای را مطرح می کند. در واقع اگر باکو به این امر واقف بود که صبر تهران روزی لبریز خواهد شد هرگز با آتش بازی نمی کرد و خود را درون آتش خشم ایران نمی انداخت.
از جمله نکات مهم و قابل توجه در ارتباط با اقدامات باکو، جعل هویت و تحریف تاریخ درباره آنچه می باشد که امروز ما آن را به عنوان جمهوری آذربایجان می شناسیم؛ تاریخی که نه خیلی دور است و نه خیلی نزدیک. اگر چه انتشار ویدئویی توسط یک جوان باکویی با زبان ترکی در شبکه های اجتماعی همه زوایای جعل تاریخ را در بیانی سلیس و صریح روشن می کند و تاریخی را که توسط دستگاه دروغ پراکنی آذربایجان در حال انتشار است را از بیخ و بن می زند و حقیقت تاریخ را بازگو می کند اما نگاه اجمالی به این مسئله حائز اهمیت است که می تواند روشنگری کند.
از حیث تاریخی، هویت آذربایجان و تاریخ آن در پیوند با ایران قرار دارد نه قوم یا نژاد دیگر؛ چرا که این منطقه به عنوان بخشی از سرزمین ایران از زمان قاجارها براساس نبردها و معاهداتی که میان آنها و روسیه آن زمان منعقد گردید از ایران جدا شد و به خاک روسیه منضم گردید و با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به مانند دیگر کشورها از این کشور جدا شده و استقلال یافت. بنابراین باید تأکید کرد که از حیث تاریخی و حتی جغرافیایی – هویتی جمهوری آذربایجان بخشی از خاک ایران بوده، که براساس شرایطی از ایران جدا شده است. پس از جمله مهمترین مؤلفههای تأثیرگذار در شکلگیری و صورتبندی جغرافیای کنونی آذربایجان به عنوان یکی از همسایگان ایران، واقعیات تاریخی است که از درون منازعات میان ایران عصر قاجار و روسیه تزاری شکل گرفته اشت وگرنه اگر می توانستیم تاریخ را از نو بنویسیم و اگر مقدور بود آن را به گونه ای دیگر به نگارش در آوریم واقعیت این است که امروز آن سوی ارس نیز بر حسب حقانیت تاریخی متعلق به ایران بود.
خلاصه کلام اینکه، آنچه باکو بر تکرار آن اصرار دارد اگر تحت پیگرد ایران قرار بگیرد برای این همسایه نابالغ و مقلد خویشاند نخواهد بود و مسلماً پشیمانی به بار خواهد آورد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com