گروه قرهنگی- سیدعلی موسوی: از ابتدایی که ساخته اخیر ماوا منتشر شد، این کلیپ با نقدهایی همراه بود. نقدهایی که طیف گسترده ای را با ادبیاتی متفاوت پوشش داد. از دهه هشتادی هایی که مخاطب اثر بودند، تا والدینی که سطح کیفی اثر را نپسندیدند. از کسانی که خود را متخصص امور رسانه می دانستند و آنهایی که با کتاب هایشان معتکف شده بودند و روی پروژه مطالعات نوجوان در حال گذران عمر بودند. اما حیرت در آن لحظه ای است که سازندگان آن در حال تولید ادبیاتی بودند که نقادان را افرادی زیر کولر نشین خواندند و مدعی شدند؛ ساخت اثر اقتضائاتی دارد و باید بالاخره چنین آثاری از جایی شروع شود تا چکشکاری شود و شاهد اثر پختهای به عنوان خروجی باشیم.
به گزارش بولتن نیوز، اما پرسش اینجاست که چرا باید هزینه تجربه شما از جیب ملت انجام شود و آزمون و خطای شما با بیتالمال شکل بگیرد؟
نکته دیگر آنکه؛ کسانی که به مدح و ستایش این اثر در آمدند، غالباً افرادی هستند که نسبت های آشکار و نهانی با تولیدکنندگان آن دارند. این روحیه عشیره ایِ ماقبل تمدن و این قبیله گراییِ حداکثری چه آفتهای خانمان سوزی است، که همواره حقیقت را سلاخی کرده است.
گرامیان اندکی هم اندیشه! چرا همیشه نقادان متهم اند؟ آیا فقط باید ماله کشان و تایید کنان آثاری که معطوف به یک نهاد خاص است، منتشر شود؟ نباید باب گفتوگو و میز نقد برای آثار سازمانی تان فراهم شود؟ نمیشود یک بار هم که شده این قطار در حال حرکت ترمز کند و بایستد؟ شاید مسیر را خطا آمده؟ عجالتاً این را بدانید که منتقدان این چنینی در همین مکتب رشد یافته اند.
در این اثر کجاست محتواهایی نظیر عدالتخواهی و حقیقت گرایی؟ طرح یک کنش سیاسی کجاست؟
ماهیت این کلیپ جز حمد و ثنای سلبریتی هاست؟؟؟
عزیزانِ لیبرال حتی به وعده ای که می دهند، عمل نکرده اند. فرصت برابر برای دیده شدن و حضور فرزندِ گرامِ بشیر حسینی قابل جمع نیست!
ساز و کاری برای حضور در کلیپ بود؟ بنده که نیافتم. صدای خاصی داشت؟ یا بازیِ متمایزی!!!
محتوای این اثر که به عمق فاجعه می افزاید این ادبیات را بدون آهنگ اثر و ارزش افزوده های دیگر بخوانید:
۱. استوری کنن، بنویسن کنسرت گودزیلا ها در گیم نت
۲. یکی لایو بره تا ملت بفهمن کت تن کیه، آدم بزرگا هم لایکش کنن
۳. فکر کن شاخ ها، بازیگرا و فوتبالیست ها قلب بفرستن
۴. قول میدم بلیط VIP بگیرم جلوی سلبریتیها بشینی
۵. بدون هیچ معطلی از دم / دشمنای تو رو بلاک کردم
و به این نکته آگاهیم که اگر با ذره بین هر کدام از این محتوا ها را بررسی کنیم عوامل تولید و مولفین، یقیناً توجیهات کذایی و مفتضحی ایراد می کنند.
در فرمِ اثر، شاهد لیبرال ترین وجه ممکن هستیم. دوربین در گیم نت است. فتوشات های بازی گاد آو وار، تی شرت های خوش رنگ رفقا، هدفون های لاکچری، حضور علیرام نورایی، رنگ و میزانسن. ریتم تند ابتدایی و پایان بندی با حضور پویان فر و هلالی.
یک شتر، گاو، پلنگ تماشایی
در کدام صحنه شاهد امری هستیم که پیوندی با سنت ها، فرهنگ بومی، ارزش ها و باور های دینی مان داشته باشد؟ نساختن را بیاموزید. هزینه اش برای فرهنگ سازی در جامعه بیش تر است.
علی النهایة، برخی از دوستان میگویند بازنمایی ماوا از هشتادی ها در حقیقت حاصل پیمایشی از جامعه است و واقعیتی است که باید با آن روبرو شد. اما باز هم در اشتباهند.
اول اینکه باید بدانند آن ها مبتلایان به وضع موجود نیستند، بلکه بانی این ابتذال اند و آن ها به عنوان نهادهایی که در مسند و کسوت فرهنگ سازی قرار گرفتهاند، ضعف چشم گیری داشته اند.
در ثانی، مبتنی بر علتی که مطرح می کنند پس برای گروه بزرگسالان کارهای دشوارتری را در انتظار دارند. چرا که شاید روزی میل به جامعه نسبت به فیلم های مستهجن شدت گیرد. و شاید هم در حال حاضر... نمیدانم...
ثالثا هر رسانهای در مقام گروه های مرجع، بدنبال ذائقه سازی برای مخاطب و جامعه هدف از پیش تعیین شده می باشد. شما هدایت گران و پیامبران این جامعه هستید، لطفاً منفعل نباشید.
سخن پایانی اینکه، بدانید علیرغم اینکه از اهدافتان جذب حداکثری بود، ذائقه هشتادی هایی که محرم را با کتل و علم و شعر محتشم می شناسند را تغییر داده اید. چراکه افول از ارزش ها راحت تر است و نوجوان در این سن در حال شکل گرفتن است. آنان مانند ژله ای هستند که شما با یک قالب افتضاح، آنان را شکل می دهید. پس بدانید بیت المال را در چه امری هزینه کرده اید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com