گروه اقتصادی- حامد قدوسی، کارشناس اقتصادی نوشت: مثل همیشه پس از انتشار پست قبلی در مورد زاویه نگاه به بدهی دولت (از منظر پرداخت بهره یا Debt Service به جای پرداخت اصلی)، نقدها و سوالات و مباحث تکمیلی زیادی از سوی خوانندگان گرامی دریافت کردم. خلاصهای از آنها و برخی نکات تکمیلی را اینجا مینویسم.
به گزارش بولتن نیوز، وقتی از منظر بدهی دائمی به مساله نگاه کنیم، باید بین «سطح بدهی» و «سطح اقساط (Debt Service)» تفکیک قایل شویم. برای ملموس شدن ماجرا به این دو عدد نگاه کنید: از سال ۲۰۰۰ تا الان، سطح بدهی دولتی آمریکا از حدود ۳۰درصد به ۸۰درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) رسیده است. ولی از آن طرف «بهره پرداختی» از حدود «یک و نیم درصد GDP» به «نیم درصد GDP» تقلیل پیدا کرده است! (توجه کنید که از منظر بدهی دائمی، بدهکار فقط بهره را پرداخت میکند و اقساط شامل بازپرداخت اصل نیست.)
چرا این اتفاق افتاده است؟ یک دلیلش به پدیده فراوانی پسانداز (Saving Glut) در سطح جهانی بر میگردد که باعث شده است نرخهای بهره به شدت پایین باشد. چرا پسانداز فراوان است؟ یک دلیلش تغییرات جمعیتی و دلیل دیگرش رشد اقتصادهای نوظهور (مثل چین) است. وقتی جمعیت جوان و پولدار باشد و زیرساختها هم قبلا ساخته شده باشد، عرضه پسانداز بالا است چون این جوانها میخواهند مازاد درآمد خود را جایی برای بازنشستگی پسانداز کنند. وقتی هم اقتصاد نیاز زیادی به ساختن ندارد، تقاضای سرمایهگذاری پایین خواهد بود و نرخهای بهره در تعادل پایین میآیند.
حالا اگر بدهی دولت صرف اقداماتی بشود که رشد اقتصادی را تسریع کند (مثلا ارتقاء کیفیت و کمیت آموزشهای کاربردی و عملی برای عموم مردم، بهبود کیفیت بوروکراسی و نظام قضایی یا ساختن زیرساختهایی مثل قطار سریع) و نرخ رشد اقتصادی بزرگتر از نرخ بهره بدهی باشد، اقتصاد در مجموع سود میبرد! در این حالت کیک اقتصاد سریعتر از وزنه اقساط وام بزرگتر میشود و در بلندمدت فشار بدهی به بودجه دولت «کمتر» میشود چون کل بودجه دولت (که ضریبی از GDP است) جلوتر از اقساط بدهی رشد میکند.
سوال: آیا این بدهی گرفتن نمیتواند بازی پونزی باشد؟ چرا بازی پونزی بانکها و موسسات مالی را تقبیح میکنیم ولی این نگاه را به بدهی دولت نداریم؟ پاسخ: سوال بسیار به جایی است و بلی میتواند بازی پونزی باشد! اگر بدهی دولت بیشتر صرف مصرف جاری یا اتلاف شود و اقساط وامهای قبلی صرفا با بدهی جدید پرداخت شود، ماجرا به بازی پونزی بیشباهت نیست. در این حالت کیفیت اعتباری دولت آن کشور مرتبا کمتر شده و یک جایی که دیگر نتواند قرض را بچرخاند (به اصطلاح معضل Debt Overhang) به نکول یا بحران بر میخورد که مثالش را در آمریکای لاتین و روسیه و یونان و اسپانیا و الخ دیدهایم.
سوال: آیا این روند بدون ریسک است؟ پاسخ: خیر، حتما ریسک دارد. مثلا اگر یک زمانی نرخهای بهره جهانی جهش جدی کنند (مثل دهه هفتاد و هشتاد میلادی)، ممکن است که بار اقساط وام (Debt Service) حتی برای اقتصادهای توسعهیافته هم خیلی سنگین شود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com