کد خبر: ۷۳۷۵۳۷
تاریخ انتشار:
ایران نه تنها مخالف مداخله گری است بلکه به آن نیز باور دارد

عملگرایی در سیاست خارجی ایران در مسئله طالبان در افغانستان

طالبان در طی هفته های گذشته همزمان با خروج نیروهای آمریکایی از خاک افغانستان با دولت این کشور نبردی را آغاز کرد که اخبارهای منتشر شده از این نبرد در طول هفته های گذشته حاکی بود از موفقیت پی در پی مجاهدین طالب در نبرد با نیروهای دولتی و تصرف سریالی و دنباله دار مناطق مختلف در این کشور، فرار و یا تسلیم شدن نیروهای دولتی و واگذاری اماکن دولتی بدون درگیری به طالبان.

عملگرایی در سیاست خارجی ایران در مسئله طالبان در افغانستانگروه بین الملل - مصطفی مطهری: طالبان در طی هفته های گذشته همزمان با خروج نیروهای آمریکایی از خاک افغانستان با دولت این کشور نبردی را آغاز کرد که اخبارهای منتشر شده از این نبرد در طول هفته های گذشته حاکی بود از موفقیت پی در پی مجاهدین طالب در نبرد با نیروهای دولتی و تصرف سریالی و دنباله دار مناطق مختلف در این کشور، فرار و یا تسلیم شدن نیروهای دولتی و واگذاری اماکن دولتی بدون درگیری به طالبان. این شرایط تا جایی ادامه پیدا کرد که امروز اشرف غنی زای رییس جمهور پرادعای افغانستان فرار را بر قرار ترجیح داد و از کابل گریخت و به دنبال آن کاخ ریاست جمهوری به تصرف طالبان درآمد. اگر چه شورای هماهنگی با محوریت عبدالله عبدالله، گلبدین حکمتیار و حامد کرزای با هدفِ جلوگیری از هرج و مرج و کاهش درد و رنج مردم و اداره هرچه بهتر امور مربوط به صلح و انتقال مسالمت‌آمیز قدرت تشکیل شده است اما آنچه گویای شواهد موجود می باشد این است که طالبان اکنون قدرت فائقه و بی رقیب در افغانستان می باشد.

به گزارش بولتن نیوز، با این حال یکی از مسائلی که طی این هفته ها در گوشه و کنار و حتی در محافل علمی و خبری شاهد آن بوده و هستیم این است که چرا ایران نسبت به مسئله بحران در افغانستان تنها به اظهارنظرها بسنده کرده و وارد مرحله اجرا و عملیاتی نشده و نمی شود؟ از سوی دیگر نیز نباید فراموش کرد که پایگاه های خبری خارج نشین که علیه ایران خبر پراکنی می کنند، در این باره نیز ضمن وارد کردن اتهاماتی به ایران در باره انفعالی عمل کردن ایراندر این باره، با مقایسه کردن موردهای دیگری در این باره نسبت به جهت گیری تهران در ارتباط با کشمکش های منطقه ای، به مسموم سازی فضای خبری و مخاطب پروی می پردازند. از این رو در این راستا برای تحلیل این مسئله به ذکر چند نکته جهت شفاف شدن موضوع مذکور با هدف تنویر افکار عمومی خواهیم پرداخت.

1- آنچه در قالب سیاست خارجی ایران وجه اعلامی و اعلانی است این می باشد که ایران همواره تلاش داشته در طول دهه های اخیر نسبت بحران ها و تنش های منطقه ای رویکرد میانجی گرایانه را اتخاذ کند. بطوریکه ضمن اتخاذ سیاست بی طرفی، نقش فعالی در عرصه ترغیب طرفین درگیر با هم به مصالحه و گفتگو را در پیش می گیرد. در موضوع افغانستان نیز ایران، راهبرد مذکور را به شکل فعالی دنبال کرده است و تلاش های دیپلماتیک و سیاسی خود را نیز در این باره به منصه اجرا کشاند که گفتگوهای بین الافغانی و برگزاری جلسه ای در ایران، در این باره نمونه عینی این راهبرد در حوزه سیاست خارجی از سوی تهران بود.

2- اینکه ایران را متهم به همکاری و یا حتی سکوت در قبال موضوع افغانستان می کنند مسئله ای است که نیاز به تحلیل دارد. در واقع ایران نه تنها در این باره منفعل نبوده، بلکه اوضاع و تحولات در افغانستان را با شروع بحران در این کشور به دقت دنبال و رصد کرده است. بطوریکه ایران نه تنها نسبت به مسئله شیعیان در افغانستان به بلکه نسبت به مسئله حقوقی مردم افغانستان در رابطه با رویکرد احتمالی طالب ها و رادیکالی عمل نکردن آنها به این نتیجه و یقین عینی رسیده است که آنها در این باره با بلوغ بیشتری نسبت به گذشته عمل خواهند کرد و در این باره برای خودشان مخاطره ایجاد نخواهند کرد. در حقیقت می توان ادعا کرد که با توجه به حساسیت ایران نسبت به این موضوع، طالبان این اطمینان را به تهران داده است که رفتارش در عرصه مدیریت سیاسی نسبت گذشته تغییر کرده است.

عملگرایی در سیاست خارجی ایران در مسئله طالبان در افغانستان

3- از جمله مواردی که در قالب اتهام به ایران وارد می کنند استفاده از وجوه تطبیق و مقایسه در این باره می باشد. در واقع آنچه در ارتباط با حضور ایران در سوریه، به عنوان سطح مقایسه و تطبیق درباره عدم حضور ایران در افغانستان باید در نظر گرفت این است که حضور ایران در سوریه جهت مقابله با تروریست ها و در حمایت از مردم سوریه به دنبال تقاضا و دعوت دولت این کشور از ایران اتفاق افتاده است، این در حالی است که دولت افغانستان نه تنها از تهران دعوت نکرد بکه از ایران نیز تقاضای کمک نکرد و تمام تخم مرغ های خود را در سبد غربی ها گذاشت و دل به کمک آنها خوش کرد که نهایت فرجامش به واگذاری قدرت و فرار از کابل ختم شد. بنابراین آنچه موجب حضور ایران به سوریه شد بنا بر پاسخگویی تهران به دعوت دولت و مردم سوریه و ورود قانونی به این کشور بود که در مورد افغانستان این شرایط حادث نگردید. در حقیقت جمهوری اسلامی همانگونه که مداخله غیرقانونی در امور کشورها را نمی پذیرد کنش گری های منطقه ای و بین المللی خود را نیز در حوزه سیاست خارجی بر مبنای این اصل قرار داده است.

4- و در پایان باید خاطر نشان کرد علاوه بر اینکه ایران چارچوب کنش خود را در حوزه سیاست خارجی بر مبنای اصول حقوقی – سیاسی قرار داده است و در قضیه افغانستان نیز آن را به نحو احسن نمایش گذاشت، مبنای عملکرد خود را در این باره منافع ملی و دستاوردهایی در نظر گرفت که می تواند شامل کشور شود. واقعیت امر این است که مداخله ایران در مسئله افغانستان فارغ از نگاه حقوقی – سیاسی، نه تنها به دور از واقعیت های موجود بود بلکه منجر به خلق تهدیدات جدیدی برای ایران می شد. به عبارت بهتر مداخله در بحران ایجادی موجود در افغانستان نه تنها منافع ایران را تأمین نمی کرد بلکه خالق تهیداتی نیز می توانست باشد که با عملگرایی در سیاست خارجی از وقوع آن پیشگیری شده است.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین