آیت الله بهجت(ره) : این ما هستیم که به زیارت علماء محتاجیم نه آنها به ما ، زیرا آنها کارشان را کردند سلام و خواندن فاتحه برای آنها برای خود ما نفع دارد
.
آیت الله کشمیری(ره) : اولین کسی که مرا با وادی السلام آشنا کرد و فرمود برای ارواح مومنین حمد بخوان و به آنان هدیه کن که آنها برایت دعا می کنند مرحوم شیخ ذبیح الله قوچانی بود
.
میرزا اسماعیل دولابی(ره) : برای امواتتان استغفار کنید شجره ی خود را بیاد بیاورید و برای ایشان طلب مغفرت کنید تا کارتان راه بیافتد
.
حجت الاسلام استاد ناصری: بعضی از ارواح اولیاء و اموات باید مدتی سراغشان رفت تا راه بدهند آنها مشغول به کار خودشان هستند و غریق در ذکر ، مراقبه و توجه شان هستند
ای که به عشقت اسیر ؛ جمله بنی آدمند .
سوختگان غمت ؛ با غم دل خرمند .
هر که غمت را خرید ؛ عشرت دنیا فروخت .
با خبران غمت ؛ بی خبر از عالمند .
خدایا به آبروی امام حسین(ع) بنده هایت را از قضا و بلا ؛ مرگ مفاجا و کرونا محافظت فرما .
۶ محرم روز حضرت قاسم
سلام به کربلا
سلام به سالارشهیدان
سلام به علمدار باوفا
سلام به خانم زینب
سلام به قاسم جوان کربلا
سلام به بےبے رقیه
سلام به ٧٢،تن
سلام به عزادارن
سلام به دوستان
روایت کربلا | اوج مصیبت در کربلا شهادت طفل شش ماهه است
رهبر معظم انقلاب:
به نظر من اوج مصیبت در کربلا، شهادت علی اصغر علیه السلام و این طفل شش ماهه در آغوش پدر است. معمولاً از روز هفتم محرّم تشنگی اصحاب سیّدالشّهدا علیه السلام و خاندان پیغمبر را مطرح میکنند اما عطش آدم بزرگ با عطش بچّهی کوچک، آن هم بچّهی شیرخوار، قابل مقایسه نیست.
من وقتی در ذهن خودم ترسیم میکنم آن حالتی را که در خیمههای حسین بن علی علیه السلام در حدود عصر عاشورا بود، که این بچّهی شش ماهه به شهادت رسید؛ آن هیجان را، آن نگرانی را، آن ناراحتی را که به خاطر عطش این بچّه پیش آمده بود، واقعاً برایم قابل تحمّل نیست و طاقت نمیآورم.
کربلا نرفتن سخت است…
کربلا رفتن سخت تر!
تا نرفته ای شوق رفتن داری… تا رفتی شوق مردن!
کربلا رفته ها می دانند، بعد از کربلا روضه ی حسین حکم زهر دارد برای دل اوراق شده ی زائر!
آخر اینجا، دیگر عباس نیست تا آرام شوی در حریم امنش…
کربلا دلتنگتم!
بوی اسپند و...
دلشورهی روضههای #تُ...
پیراهن مشکی و...
شالِ عزایت...
روز و شب، در هیئت
نَفَس کشیدن...
جان آدمی را روحی تازه میبخشد!
و من، ماندهام...
اگر این عشق نبود...
اگر محبتت را نداشتم...
اگر پدر از سَرِ شوق...
و مادر، از سَرِ لطف...
نامت را به من یاد نداده بود...
در دایرهی قسمت، کجا ایستاده بودم؟!
هربار که نامت را میبرم...
دهانم شیرین میشود!
لبهایم، به شور میافتند و...
قلبم، به تپش...
که نکند روزی بیاید و...
نتوانم نامت را بر زبان، جاری کنم!
دستانم را گرفتهام بالا...
آمدهام برای گدایی!
بده در راه خدا؛
هرچه که میخواهی!
فَتَصَدَّق عَلَینا
امام رضا عليه السّلام فرمودند:
کانَ أبی إذا دَخَلَ شَهرُ الْمُحَرَّمِ لا یُرى ضاحِکاً؛
چون ماه محرم فرا مى رسید، کسى پدرم (امام کاظم علیه السلام) را خندان نمى دید.
وسائل الشيعة، جلد 10، صفحه 505
مردى كه دو پا و دو دست او قطع شده بود و هر دو چشمش نیز كور بود، فریاد مى زد: خدایا مرا از آتش نجات بده!
به او گفتند:از براى تو که مجازاتى باقى نمانده، باز مى گویى خدایا مرا از آتش نجات بده؟!
گفت: من در كربلا با افرادى بودم، كه امام حسین (علیه السلام) را كشتند، وقتى امام شهید شد، مردم لباسهاى او را به تاراج بردند.
شلوار و بند شلوار گران قیمتى در تن آن حضرت دیدم، دنیاپرستى مرا به آن داشت تا آن بند قیمتى را از شلوار درآورم.
به طرف پیكر حسین (علیه السلام) نزدیك شدم.
همین كه خواستم آن بند را باز كنم، ناگاه دیدم آن حضرت دست راستش را بلند كرد و روى آن بند نهاد!
من نتوانستم دست آن مظلوم را كنار بزنم، لذا دستش را قطع كردم!
همین كه خواستم آن بند را بیرون آورم، دیدم حضرت دست چپ خود را بلند كرد و روى آن بند نهاد!
هر چه كردم نتوانستم دستش را از روى بند بردارم، بدین جهت دست چپش را نیز بریدم!
باز تصمیم گرفتم آن بند را بیرون آورم، صداى وحشتناك زلزله اى را شنیدم!
ترسیدم و كنار رفتم و شب در همان جا كنار بدن هاى پاره پاره شهدا خوابیدم.
ناگاه،در عالم خواب، دیدم كه گویا محمّد(صلی الله علیه و آله و سلم) همراه على (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) آمد، حسین علیه السلام را بوسید و سپس فرمود:
پسرم تو را كشتند، خدا كسانى را كه با تو چنین كردند بكشد!
شنیدم امام حسین (علیه السلام) در پاسخ فرمود:
شمر مرا كشت و این شخص كه در اینجا خوابیده، دست هایم را قطع كرد.
فاطمه (سلام الله علیها) به من روى كرد و فرمود:
خداوند دست ها و پاهایت را قطع و چشم هایت را كور نماید و تو را داخل آتش نماید!
از خواب بیدار شدم. دریافتم كه كور شده ام و دست ها و پاهایم قطع شده.
سه دعاى فاطمه (سلام الله علیها) به استجابت رسیده و هنوز چهارمى آن یعنى ورود در آتش باقى مانده، این است كه مى گویم: خدایا! مرا از آتش نجات بده...
لعنت الله علی قوم الظالمین...
بحارالانوار، ج 1 ص 723 ح 5
اللهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
ألـلَّـھُـمَــ عجِّلْ لِوَلـیِـڪْ ألفَـرَج
امير المومنين عليه السلام:
...تأويل كشيدن گردنت در ركوع اين است كه با خود گويى : اگر گردنم را بزنى باز به تو ايمان دارم . سر برداشتنت از ركوع و گفتن جمله «سمع اللّه لمن حمده» تأويلش اين است : كسى كه مرا از نيستى به صحنه هستى آورد.
تأويل سجده اول اين است كه در حال سجده از ذهن و دلت بگذرانى كه : مرا از اين[خاك ]آفريدى . سر برداشتنت از سجده اول، تأويلش اين است : مرا از خاك بيرون آوردى و سجده دوم به معناى اين است كه : مرا به خاك برمى گردانى و در سر برداشتنت از سجده دوم از قلبت بگذرانى : بار ديگر مرا از خاك بيرون مى آورى...
علت اینکه حضرت علی اصغر باب الحوائج است ، چون او تمام عمر شش ماه خود را صرف مسیر مدینه تا کربلا کرد و در راه خدا تمام عمرش صرف شد.
هنگام حرکت به سوی کربلا حضرت علی اصغر علیه السلام کمتر از بیست روزش بود وقتی به کربلا رسیدند شش ماهش شده بود
قربان مرام با وفایت عباس .
قربان محبت و صفایت عباس .
مردانگی از نام تو معنا بگرفت .
جان همه عاشقان فدایت عباس .
خدایا به آبروی حضرت عباس(ع) ما را از قضا و بلا ، مرگ مفاجا و کرونا محافظت فرما . آمین
من که امیدم به این محرم است
وقتی از خانه بیرون می آیی ۱۹ مرتبه بگو ؛
" بسم الله الرحمن الرحیم "
این بسم الله تو را حفظ می کند تا به خانه ات برگردی.
جهاد با نفس ج 2 ص 146
من حتما برای هر مومنی که بعد از یاد مصیبتهای جدم امام حسین(علیه السلام) برایم دعا کند ، دعا میکنم.
مکیال المکارم ج۱ ص۳۳۳
.
آیت الله کشمیری(ره) : اولین کسی که مرا با وادی السلام آشنا کرد و فرمود برای ارواح مومنین حمد بخوان و به آنان هدیه کن که آنها برایت دعا می کنند مرحوم شیخ ذبیح الله قوچانی بود
.
میرزا اسماعیل دولابی(ره) : برای امواتتان استغفار کنید شجره ی خود را بیاد بیاورید و برای ایشان طلب مغفرت کنید تا کارتان راه بیافتد
.
حجت الاسلام استاد ناصری: بعضی از ارواح اولیاء و اموات باید مدتی سراغشان رفت تا راه بدهند آنها مشغول به کار خودشان هستند و غریق در ذکر ، مراقبه و توجه شان هستند
سوختگان غمت ؛ با غم دل خرمند .
هر که غمت را خرید ؛ عشرت دنیا فروخت .
با خبران غمت ؛ بی خبر از عالمند .
خدایا به آبروی امام حسین(ع) بنده هایت را از قضا و بلا ؛ مرگ مفاجا و کرونا محافظت فرما .
استفاده نمودیم
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست
این چه شمعی ایست که جانها همه پروانه اوست
سلام ما به محرم ، به غصه و غم مهدی
به چشم کاسه خون و به شال ماتم مهدی
سلام ما به محرم ، به شور و حال و عیانش
سلام ما به حسین و به اشک سینه زنانش
عرض تسلیت و التماس دعا
به یاد همه شهدای مدافع حرم
چون صدای العطش
از خیام کودکان بی پناه آمد برون
از پی نوشیدن جام شهادت آن یتیم
چون در خونین ز دریای سیاه آمد برون
هر که بوسید از ارادت آستانش را رسا
رفت آنجا با گناه و بی گناه آمد برون
السلام علیک یاقاسم بن الحسن
سلام به کربلا
سلام به سالارشهیدان
سلام به علمدار باوفا
سلام به خانم زینب
سلام به قاسم جوان کربلا
سلام به بےبے رقیه
سلام به ٧٢،تن
سلام به عزادارن
سلام به دوستان
رهبر معظم انقلاب:
به نظر من اوج مصیبت در کربلا، شهادت علی اصغر علیه السلام و این طفل شش ماهه در آغوش پدر است. معمولاً از روز هفتم محرّم تشنگی اصحاب سیّدالشّهدا علیه السلام و خاندان پیغمبر را مطرح میکنند اما عطش آدم بزرگ با عطش بچّهی کوچک، آن هم بچّهی شیرخوار، قابل مقایسه نیست.
من وقتی در ذهن خودم ترسیم میکنم آن حالتی را که در خیمههای حسین بن علی علیه السلام در حدود عصر عاشورا بود، که این بچّهی شش ماهه به شهادت رسید؛ آن هیجان را، آن نگرانی را، آن ناراحتی را که به خاطر عطش این بچّه پیش آمده بود، واقعاً برایم قابل تحمّل نیست و طاقت نمیآورم.
دنیا دار امتحان است. شما در فکر این باشید که خودتان را اصلاح بکنید. ما بینِ خودتان و خدایتان عایقی ، مانعی پیدا نشود.
اگر اصلاح کردید ، رفع مانع کردید بین خودتان و خدا و وسائط [انبیاء و اوصیاء] خدا اصلاح می کند ما بین شما و خلق.
خداوند دوستدار کسی است که حسین را دوست بدارد
اَحَبَّ اللهُ مَن اَحَبَّ حُسَینا
بحار ج43 ص261
کربلا رفتن سخت تر!
تا نرفته ای شوق رفتن داری… تا رفتی شوق مردن!
کربلا رفته ها می دانند، بعد از کربلا روضه ی حسین حکم زهر دارد برای دل اوراق شده ی زائر!
آخر اینجا، دیگر عباس نیست تا آرام شوی در حریم امنش…
کربلا دلتنگتم!
من ازلحظه مرگ بسيارميترسم،چه کنم؟
امام صادق(ع) فرمودند:
زيارت عاشورا را زياد بخوان..
آن مرد گفت: چگونه با خواندن زيارت
عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟
امام صادق فرمود: مگر
در پايان زیارت عاشورا نمى خوانيد؟
•{ اَللّهُمَّارْزُقْنیشَفاعَهَالْحُسَیْنِیَوْمَالْوُرُودِ }•
یعنی خدايا شفاعت حسين(ع)
را هنگام ورود به قبر روزى من کن...
ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ #ﻣﻌﻨﻮﯾﺖ ﻧﺮﺳﯿﺪ، ﻣﮕﺮ ﺩﺭ #ﺣﺮﻡ ﻣﻄﻬﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ علیه السلام ﻭ ﯾﺎ ﺩﺭﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ ﺁﻥ ،
«این کتیبه های سیاه که بر در و دیوار حسینیه و محل عزاداری نصب کرده اند، ما را #شفاعت می کنند».
آغاز فصلِ نوکریست!
بوی اسپند و...
دلشورهی روضههای #تُ...
پیراهن مشکی و...
شالِ عزایت...
روز و شب، در هیئت
نَفَس کشیدن...
جان آدمی را روحی تازه میبخشد!
و من، ماندهام...
اگر این عشق نبود...
اگر محبتت را نداشتم...
اگر پدر از سَرِ شوق...
و مادر، از سَرِ لطف...
نامت را به من یاد نداده بود...
در دایرهی قسمت، کجا ایستاده بودم؟!
هربار که نامت را میبرم...
دهانم شیرین میشود!
لبهایم، به شور میافتند و...
قلبم، به تپش...
که نکند روزی بیاید و...
نتوانم نامت را بر زبان، جاری کنم!
دستانم را گرفتهام بالا...
آمدهام برای گدایی!
بده در راه خدا؛
هرچه که میخواهی!
فَتَصَدَّق عَلَینا
کانَ أبی إذا دَخَلَ شَهرُ الْمُحَرَّمِ لا یُرى ضاحِکاً؛
چون ماه محرم فرا مى رسید، کسى پدرم (امام کاظم علیه السلام) را خندان نمى دید.
وسائل الشيعة، جلد 10، صفحه 505
مردى كه دو پا و دو دست او قطع شده بود و هر دو چشمش نیز كور بود، فریاد مى زد: خدایا مرا از آتش نجات بده!
به او گفتند:از براى تو که مجازاتى باقى نمانده، باز مى گویى خدایا مرا از آتش نجات بده؟!
گفت: من در كربلا با افرادى بودم، كه امام حسین (علیه السلام) را كشتند، وقتى امام شهید شد، مردم لباسهاى او را به تاراج بردند.
شلوار و بند شلوار گران قیمتى در تن آن حضرت دیدم، دنیاپرستى مرا به آن داشت تا آن بند قیمتى را از شلوار درآورم.
به طرف پیكر حسین (علیه السلام) نزدیك شدم.
همین كه خواستم آن بند را باز كنم، ناگاه دیدم آن حضرت دست راستش را بلند كرد و روى آن بند نهاد!
من نتوانستم دست آن مظلوم را كنار بزنم، لذا دستش را قطع كردم!
همین كه خواستم آن بند را بیرون آورم، دیدم حضرت دست چپ خود را بلند كرد و روى آن بند نهاد!
هر چه كردم نتوانستم دستش را از روى بند بردارم، بدین جهت دست چپش را نیز بریدم!
باز تصمیم گرفتم آن بند را بیرون آورم، صداى وحشتناك زلزله اى را شنیدم!
ترسیدم و كنار رفتم و شب در همان جا كنار بدن هاى پاره پاره شهدا خوابیدم.
ناگاه،در عالم خواب، دیدم كه گویا محمّد(صلی الله علیه و آله و سلم) همراه على (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) آمد، حسین علیه السلام را بوسید و سپس فرمود:
پسرم تو را كشتند، خدا كسانى را كه با تو چنین كردند بكشد!
شنیدم امام حسین (علیه السلام) در پاسخ فرمود:
شمر مرا كشت و این شخص كه در اینجا خوابیده، دست هایم را قطع كرد.
فاطمه (سلام الله علیها) به من روى كرد و فرمود:
خداوند دست ها و پاهایت را قطع و چشم هایت را كور نماید و تو را داخل آتش نماید!
از خواب بیدار شدم. دریافتم كه كور شده ام و دست ها و پاهایم قطع شده.
سه دعاى فاطمه (سلام الله علیها) به استجابت رسیده و هنوز چهارمى آن یعنى ورود در آتش باقى مانده، این است كه مى گویم: خدایا! مرا از آتش نجات بده...
لعنت الله علی قوم الظالمین...
بحارالانوار، ج 1 ص 723 ح 5
اللهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
ألـلَّـھُـمَــ عجِّلْ لِوَلـیِـڪْ ألفَـرَج
[بحار الأنوار : 84/254/52 .]
امير المومنين عليه السلام:
...تأويل كشيدن گردنت در ركوع اين است كه با خود گويى : اگر گردنم را بزنى باز به تو ايمان دارم . سر برداشتنت از ركوع و گفتن جمله «سمع اللّه لمن حمده» تأويلش اين است : كسى كه مرا از نيستى به صحنه هستى آورد.
تأويل سجده اول اين است كه در حال سجده از ذهن و دلت بگذرانى كه : مرا از اين[خاك ]آفريدى . سر برداشتنت از سجده اول، تأويلش اين است : مرا از خاك بيرون آوردى و سجده دوم به معناى اين است كه : مرا به خاك برمى گردانى و در سر برداشتنت از سجده دوم از قلبت بگذرانى : بار ديگر مرا از خاك بيرون مى آورى...
علت اینکه حضرت علی اصغر باب الحوائج است ، چون او تمام عمر شش ماه خود را صرف مسیر مدینه تا کربلا کرد و در راه خدا تمام عمرش صرف شد.
هنگام حرکت به سوی کربلا حضرت علی اصغر علیه السلام کمتر از بیست روزش بود وقتی به کربلا رسیدند شش ماهش شده بود
در میان سنگ ها الماس چیز دیگریست
ما میان عمر خود خیلی برادر دیده ایم
در وفاداری ولی عباس چیز دیگریست
فرا رسیدن تاسوعای حسینی تسلیت باد
قربان محبت و صفایت عباس .
مردانگی از نام تو معنا بگرفت .
جان همه عاشقان فدایت عباس .
خدایا به آبروی حضرت عباس(ع) ما را از قضا و بلا ، مرگ مفاجا و کرونا محافظت فرما . آمین