جام جم آنلاين: وعده اجراي طرح كنترل و پيشگيري از كودكآزاري در سال 91 از سوي سازمان بهزيستي، فعالان حقوق كودك را تا حدودي نسبت به رعايت حقوق كودكان اميدوار ميكند.اما آنچه باعث ميشود آنها با ديده ترديد به وعده بهزيستي بنگرند، اين است كه در كارنامه اين سازمان طرحهايي از اين دست كه با عوض شدن مديران نيمهكاره رها شدهاند، كم پيدا نميشود.
طرحهاي غيركارشناسي براي كاهش كودكآزاري
بهزيستي كدام سطح پيشگيري را در نظر دارد
به گفته حبيبالله مسعوديفريد، مديركل دفتر امور آسيبديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي در روز گذشته، اجراي طرح پيشگيري و كنترل كودكآزاري طي سال آينده در كشور اجرا خواهد شد.
دليل اجراي اين طرح از سوي بهزيستي اين است كه گرچه آماري از ميزان كودكآزاري در كشور وجود ندارد، به هر حال فراواني آن در قالب خبرهايي از كودكآزاريهاي فجيع كه هر چند روز يك بار در رسانهها منتشر ميشود، نمود پيدا ميكند و حقيقت تلخ اين است كه اخبار كودكآزاري اين روزها به حدي زياد شده كه بخش عمدهاي از آنها ديگر حتي در صفحات حوادث هم جا نميگيرند.
اين در حالي است كه رسانهها فقط تعداد اندكي از كودكآزاريها را كه به مرز فاجعه ميرسد، پوشش خبري ميدهند و انواع خفيفتر حتي به دادگاه هم نميرسد.
از سوي ديگر در كشور ما تنها كودكآزاريهاي جسمي به چشم ميآيد و از نظر قانوني به آنها رسيدگي ميشود و كودكآزاريهاي رواني هر چقدر هم كه شديد و آسيبرسان باشد نه به چشم كسي ميآيد، نه گزارش ميشود و نه به آنها رسيدگي ميشود.
مديركل دفتر امور آسيبديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي كشور در گفتوگو با مهر، توضيح داد كه بسياري از كودكآزاريها در ايران به دليل عدم اطلاعرساني و نبود آموزشهاي لازم رخ ميدهد كه با اجراي طرح پيشگيري و كنترل اين مشكل برطرف ميشود.
مسعوديفريد درباره چگونگي اجراي اين طرح توضيح داد: اجراي طرح پيشگيري از آسيبها به اين صورت است كه با تشكيل كلاسهاي آموزشي براي والدين در استانهاي مختلف، اين افراد با نحوه و روش صحيح برخورد با كودكان آشنا ميشوند.
براساس توضيحات وي، با توجه به اين كه بسياري از پدر و مادرها با نمونههاي كودكآزاري آشنا نيستند، به همين دليل تمامي مواردي كه منجر به كودكآزاري عاطفي، روحي و جسمي ميشود به آنها اطلاعرساني خواهد شد.
او با اشاره به اين كه بيش از 50 درصد كل كودكآزاريهاي ثبت شده به علت نبود اطلاعرساني درست است، گفت: در حال رايزني با ارگانهاي مرتبط هستيم تا كلاسهاي آموزشي در اين سازمانها نيز برگزار شود.
مسعوديفريد برگزاري كلاسهاي آموزشي را در طرح پيشنهادي بهزيستي به عنوان روشي پيشگيرانه معرفي كرد كه باعث كاهش آسيبهاي ناشي از كودكآزاري ميشود.
مديران بهزيستي كدام سطح پيشگيري را در نظر دارند؟
هر چند برداشتن گامي براي كاهش آمارهاي كودكآزاري از سوي بهزيستي حركتي مثبت محسوب ميشود، اما برگزاري كلاسهاي آموزشي كه مديركل دفتر امور آسيبديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي كشور در گفتوگوي رسانهاي آن را به عنوان اصليترين محور اين طرح معرفي كرده، باب نقدهايي را نيز در اين باره گشوده است.
سيدحسن موسويچلك، رييس انجمن مددكاري ايران يكي از كارشناسان كهنهكار در حوزه حمايت از حقوق كودكان است كه به اين طرح و شيوه برگزاري آن انتقادهايي دارد.
به گفته او، هر برنامه كاهش آسيبي شامل سه سطح است. براي مثال در برنامه كاهش آسيب كودكآزاري سطح نخست اطلاعرساني به كودكان و بزرگسالان درباره ماهيت اين پديده، انواعش و راهكارهاي پيشگيري از آن است، اما با وجود آگاهيرساني درباره پديده كودكآزاري، هميشه ممكن است كودكاني گرفتار آن شوند و به اين ترتيب برنامه كاهش آسيب به سطح دوم ميرود كه سطح مداخله به حساب ميآيد.
در اين سطح مددكاران اجتماعي سعي ميكنند تا حد ممكن بدون قضايي كردن پرونده كودكآزاري مساله را حل كنند و اگر مساله با راههاي مددكارانه حل نشد آنوقت از راههاي قانوني براي حلش اقدام كنند.
در سطح دوم بايد براي مداخلههاي فوري در شرايط بحراني منابع اجتماعي به سرعت در اختيار مددكاران قرار بگيرد تا مردم بتوانند در كمترين زمان ممكن از خدمات مددكاري بهرهمند شوند. اين بخش همچنين همكاري نيروي انتظامي و قوه قضاييه را نيز ميطلبد.
آنطور كه رييس انجمن مددكاري ايران توضيح ميدهد سطح سوم خدمات پيشگيرانه مربوط به بازتواني كودكان آسيبديده از پديده كودكآزاري و فراهم كردن بستري مناسب براي بازگشت آنها به جامعه و آغاز يك زندگي سالم است.
او با اشاره به اين سطوح نتيجه ميگيرد كه آنچه مسعوديفريد به عنوان طرح كنترل و پيشگيري از كودكآزاري در سال 91 عنوان ميكند تنها بخش محدودي از سطح اول پيشگيري را در بر ميگيرد و بنابراين دربرگيرنده تمام موارد كودكآزاري و تاثيرگذار بر كاهش آن نيست.
كلاس، روشي نخنما
موسويچلك، درباره برگزاري كلاسهاي آموزشي براي پيشگيري از كودكآزاري هم به نكته جالبي اشاره ميكند.
اين مددكار توضيح ميدهد: برگزاري كلاسهاي آموزشي براي جمعيتي تقريبا 72 ميليون نفري در يك كشور با توجه به شمار نيروهاي سازمان بهزيستي بعيد به نظر ميرسد. ضمن اين كه امروز ديگر مردم رغبتي به كلاسهاي اينچنيني نشان نميدهند و علاقه به آموختن از اين طريق ندارند.
كارشناسان آسيبهاي اجتماعي در اين باره معتقدند كه معمولا روشهاي غيرمستقيم آموزش بهتر و بيشتر از روشهاي مستقيم مفيد واقع ميشوند.
از سوي ديگر، شرايط و موقعيت اجتماعي بسياري از والدين كه شايد مجرمان كودكآزاري باشند، اجازه شركت در چنين كلاسهايي را نميدهد، بنابراين بهزيستي چگونه انتظار دارد پدر معتاد تزريقي كه بيشتر وقتش را در خرابههاي شهر در نشئگي و خماري ميگذراند يا زن آسيبديدهاي كه نقش مادر هم دارد و اغلب اوقاتش را در خانه نيست، در كلاسهايي از اين دست شركت كنند؟
طرحهايي كه با مديران رفتند
حدود دو سال پيش اداره كل سازمان بهزيستي كشور طرحي را براي كاهش كودكآزاري در كشور ارائه داد كه با عنوان «ايجاد پرونده آسيبهاي اجتماعي براي هر فرد» در رسانهها مطرح شد.
براساس اين طرح، هر كودكي كه به دنيا ميآيد طبق سطح خانوادهاي كه در آن متولد ميشود، شرايط اجتماعي، منطقه محل زندگي و حتي ويژگيهاي والدينش ممكن است قرباني برخي آسيبهاي اجتماعي شود و اگر همزمان با تولد پروندهاي برايش تشكيل شود آنگاه مددكاران در شرايط بهتري ميتوانند او را زير نظر داشته باشند و شرايطش را كنترل كنند.
اين طرح با تغيير مدير مجموعه از سمتش مسكوت ماند، اما حقيقت اين است كه اين طرح تنها برنامهاي نبود كه در سازمان بهزيستي با عوض شدن مديران به دست فراموشي سپرده شد و چهبسا اگر همين حالا، مديران كنوني بهزيستي تصميم بگيرند به جاي ارائه طرحهاي جديد و صرف وقت و هزينه براي پژوهش و سنجش آنها، طرحهاي نيمهكاره گذشته را به سرانجام برسانند در زمان كمتري به نتايج بهتري خواهند رسيد.