به گزارش بولتن نیوز، عقبنشینی یا هرجومرج کنترلشده، این سوالی است که این روزها بسیاری از کارشناسان در خصوص تحرکات این روزهای آمریکاییها در منطقه از افغانستان گرفته تا عراق و سوریه مطرح میکنند. به ظاهر واشنگتن با اوجگیری قدرت چین ترجیح میدهد که توان نظامی خود را بر محور «ایندو-پاسفیک» متمرکز کرده و به همراه متحدان آسیایی خود شامل ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و هند یک سپر دفاعی در مقابل چین تشکیل دهد؛ ایدهای که به نظر میرسد ارتباطی به روی کار آمدن دولت بایدن نداشته باشد و خطوط اجرایی آن از سال ۲۰۱۷ و مشخصشدن چین به عنوان تهدید جدی علیه آمریکا روشن شده بود.
بخش اول این نقشه یعنی عقبنشینی از افغانستان تقریباً تکمیل شده است؛ رویدادی که با توجه به شرایط حاضر، آینده این کشور را در گردبادی از تحولات گوناگون فرو برده و روشن نیست که سرنوشت نهایی این کشور به دستان چه گروهی سپرده خواهد شد. اما در شرق دریای مدیترانه آمریکاییها مدعی خروج از عراق هستند. کشوری که هماکنون ۲۵۰۰ نیروی رزمی آمریکا به بهانه مبارزه با داعش در آن مستقرند.
البته ادعای اصلی آمریکاییها در خصوص توانمندی نیرویهای عراقی برای مبارزه با گروههای تروریستی کاملاً درست است و در زمان جنگ علیه داعش نیز نیروهای دولتی عراق به همراه نیروهای مردمی نقش اصلی در مقابله با تکفیریها بر عهده داشتند.
اما نکته و سؤال اصلی اینجاست که آیا آمریکاییها در ادعای خود درباره عقبنشینی از عراق صادقند و یا باید انتظار رفتار دیگری از آنها داشت؟
نگاهی به تاریخچه عقبنشینیهای آمریکا از عراق
این اولین باری نیست که نیروهای نظامی آمریکا از عراق عقبنشینی میکنند. در سال ۲۰۰۶ میلادی زمانی دموکراتها اکثریت کرسیها در مجلس نمایندگان و کنگره در اختیار گرفتند و با توجه به نارضایتی گسترده آمریکاییها از حضور این کشور در عراق تعیین جدول زمانی برای خروج نیروهای آمریکاییها را خواستار شدند.
ماجرا آنچنان پیچیده شد که حتی تصویب لایحه سالانه دفاع ملی آمریکا نیز تحتالشعاع این مساله قرار گرفت. در نهایت با پیوستن برخی جمهوریخواهان به جبهه دموکراتها، دولت بوش مذاکرات جدی را با دولت «نوری المالکی» آغاز کرد که منجر به امضای پیمان دفاعی-امنیتی عراق و آمریکا در سال ۲۰۰۷ شد. این توافقنامه خروج نیروهای آمریکایی از شهرهای عراق و خروج تمام آنها را تا سال ۲۰۱۱ خواستار میشد.
با شکست جمهوریخواهان در انتخابات سال ۲۰۰۸ میلادی در نهایت اجرای این توافقنامه بر عهده دولت اوباما قرار گرفت که در پایان عقبنشینی نهایی در دسامبر سال ۲۰۱۱ خاتمه یافت. با این حال همانطور که انتظار میرفت بخشی از نیروهای نظامی آمریکا به بهانه آموزش نیروهای عراقی در این کشور باقی ماندند. همچنین حضور پررنگ شرکتهای نظامی ایالات متحده در عراق نیز به بهانه دفاع از تاسیسات دیپلماتیک و شرکتهای نفتی آمریکایی حفظ شد.
در سال ۲۰۱۴ میلادی زمانی که گروه تروریسی داعش شروع به تصرف شهرها و مناطق مختلف عراق کرد آمریکاییها در قالب ائتلاف بینالمللی علیه داعش به عراق بازگشتند تا به اصطلاح دولت عراق را در مقابله با گروه تروریستی داعش یاری دهند. همچنین حریم هوایی عراق نیز بار دیگر در اختیار نیروهای ائتلاف آمریکایی قرار گرفت که عمده پروازهای خود را از پایگاههای آمریکا در قطر، کویت و اردن انجام میدادند.
با این حال و علیرغم این که دولت عراق به صورت رسمی شکست داعش را در سال ۲۰۱۷ میلادی اعلام کرد اما نیروهای آمریکایی حضور خود را در عراق حفظ کردند که همین مساله منجر به تنشهای گوناگون از جمله حمله به پایگاههای نیروهای کتائب در عراق و همچنین شهادت شهید قاسم سلیمانی در حمله تروریستی نیروهای آمریکایی در سال ۲۰۲۰ شد؛ رویدادی که رأی قاطع پارلمان عراق در خصوص خروج نیروهای آمریکایی از این کشور را در پی داشت.
حضور مستشاری که بوی اشغال نظامی میدهد
نارضایتی گسترده از حضور نیروهای آمریکایی در عراق از همان دولت ترامپ منجر به عقبنشینی ارتش این کشور از عراق شد.
از ماه مارس سال ۲۰۲۰ تا آوریل همان سال نیروهای آمریکایی از ۴ پایگاه خود در این کشور عقب نشینی کردند. این پایگاهها عمدتاً به مناطق شهرنشین عراق نزدیک بود که نیروهای آمریکایی را در معرض حملات نیروهای مردمی این کشور قرار میداد.
در مقابل نهتنها در پایگاههای اصلی آمریکا در کردستان عراق و عینالاسد کوچکترین نشانهای از عقبنشینی به چشم نمیخورد بلکه تاسیسات و استحکامات گستردهای در این مناطق در حال ایجاد شدن است. از این رو و با توجه به شرایط فعلی میتوان گفت که خروج نیروهای آمریکایی در عراق کاملاً تصنعی خواهد بود؛ عقبنشینی که قرار است تا پایان سال ۲۰۲۱ اجرایی شود و در مذاکرات اخیر الکاظمی و بایدن در واشنگتن به صورت رسمی بر آن تاکید شد.
سؤال اصلی این است که آمریکاییها قرار است از چه در عراق عقبنشینی کنند؟ از هم اکنون دولت خودمختار کردستان عراق به صورت رسمی اعلام کرده است که با خروج نیروهای آمریکایی از این کشور مخالف است. چنین اتفاقی عملاً به این معناست که حضور غیر رسمی آمریکاییها در پایگاه «حریر» ادامه پیدا خواهد کرد کمااینکه پایگاه فوق هنوز مهمترین قرارگاه عملیاتی این کشور در شمال عراق است.
از سوی دیگر حضور آمریکاییها در پایگاه عین الاسد نیز ادامه پیدا خواهد کرد چرا که بدون این پایگاه عملاً نیروهای آمریکایی حاضر در سوریه فاقد پایگاه عملیاتی خواهند بود. هماکنون نزدیک به ۱۰۰۰ سرباز آمریکایی به صورت غیرقانونی در شرق سوریه و منطقه «تنف» حضور دارند که علاوه بر حمایت از نیروهای کُرد در شرق سوریه زیر نظر گرفتن مسیر تدارکاتی اصلی در مرز بین عراق و سوریه در منطقه القائم نیز بخشی از کار آنهاست. فراموش نکنیم که در حملات اخیر آمریکا به نیروهای مردمی عراق اصلیترین پایگاههای هدف گرفته شده در این منطقه قرار داشتند. در هفتههای گذشته نیز اخباری از پروازهای نظارتی آمریکا در این منطقه منتشر شد.
طبیعی است که این حضور نظامی در قالب فعالیتهای مستشاری صورت خواهد گرفت. یعنی عملاً نیروهای آمریکایی در عراق حضور دارند اما به ظاهر کنترل پادگانها در اختیار ارتش عراق خواهد بود. چنین نکتهای عملاً بر خلاف آن چیزی است که پارلمان عراق در دی ماه سال ۹۸ بر آن تأکید کرده و تکرار سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ در عراق است تا شاید این بار با یک تهدید تروریستی یا یک بلوای دیگر آمریکاییها در قالب نیروهای مسلح به عراق بازگردند. در این میان نشریات آمریکایی نیز این گمانهزنی را درباره کاهش حضور نیروهای آمریکایی در عراق را تائید کردهاند.
به عنوان مثال پالتیکو به نقل از چند مقام آگاه آمریکایی نوشته که توافق اخیر میان بغداد و واشنگتن به معنای پایان حضور نظامی آمریکا در عراق نیست و نظامیان آمریکایی با مأموریتی جدید در این کشور باقی خواهند ماند. پالتیکو پیشتر به نقل از یک مقام آمریکایی و دو فرد مطلع گزارش داده بود که بخشی از نظامیان آمریکایی، به فراهم کردن حمایت لجستیک و مشاوره به نیروهای عراقی خواهند پرداخت و نیروی هوایی، اطلاعاتی و تجسسی به منظور مبارزه با داعش، در خاک عراق باقی خواهند ماند. همین نگاه باعث شده که گروههای مقاومت عراقی برخلاف احزاب سیاسی، نگاه خوشبینانهای به سفر الکاظمی و توافق به دست آمده نداشته باشند.
حملات مشکوک چند وقت اخیر به برخی انبارها و پایگاههای نیروهای الحشد الشعبی نیز بحث همکاری آمریکا با رژیم صهیونیستی را مطرح کرده بود.
از همین رو «ابوضیاء الصغیر» از فرماندهان الحشدالشعبی عراق در گفتوگو با یک رسانه ایرانی تاکید کرد: آمریکا به پیمانها و توافقهایی که با عراق داشته، چه امنیتی، چه غیر امنیتی، هیچ اهمیتی نمیدهد. ما مخالف هرگونه حضور نظامیان اجنبی در خاک عراق هستیم و نباید هیچ نیروی خارجی در کشور ما باشد. آمریکا برای ماندن در خاک عراق هیچ توجیه قانونی و مشروع ندارد.
آمریکاییها به دنبال محتاج نگه داشتن عراق به خود هستند
با این تفاصیل میتوان گفت بحران حضور آمریکاییها در عراق با توافق الکاظمی با بایدن رفع نخواهد شد. حضور اطلاعاتی و مستشاری آمریکاییها در عراق باقی خواهد ماند و همین مساله منجر به فعال شدن ظرفیتهای ناامنی و توطئه در این کشور خواهد شد.
در کنار این تسلط هوایی آمریکا بر عراق نیز باقی خواهد ماند. هماکنون کنترل ترافیک نظامی بر فراز عراق بر عهده هواپیماهای آمریکایی است و نیروی هوایی عراق که عمدتاً متکی بر جنگندههای اف-16 آمریکایی مستقر در پایگاه بلد است به دلیل خدمات ضعیف شرکت لاکهید مارتین در وضعیت نامناسب به سر میبرد.
این مسأله سبب خواهد شد تا آمریکاییها در هر زمانی توانایی حمله هوایی به نقاط مختلف عراق را داشته باشند بدون این که مشکلی برای آنان ایجاد شود. در کنار تمام اینها نباید سفارت آمریکا در بغداد را فراموش کرد که مساحتی بیش از کل واتیکان دارد و به احتمال زیاد میتواند هم به عنوان یک مقر دیپلماتیک هم به عنوان یک پایگاه جاسوسی نظامی ایفای نقش کند، همانگونه که سامانه «سی رام» برای محافظت از آن مستقر شده است.
تمام این مطالب به این معناست که حضور نظامی آمریکا به عنوان استخوان لای زخم باقی میماند. صرفنظر از این نباید فراموش کرد که عراق و سوریه بخشی از شاهراه پایانی طرح «یک جاده یک کمربند» چینیها در منطقه شرق مدیترانه هستند. سفر اخیر وزیر خارجه چین به سوریه و ارائه یک طرح چهاربندی به مقامات سوری نشان میدهد که پکن برنامههای جدی برای این بخش از برنامه خود دارد. بهنظر میرسد آمریکاییها بدون توجه به این متغیر مهم این منطقه را در مقابل مخالفان سیاسی خود و چینیها رها نمیکنند.
انتهای پیام/
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com