جام جم آنلاين نوشت: 2 بچه تا همين چند سال پيش كافي بود. همه برنامههاي تنظيم خانواده كشور نيز بر همين محور كه هر خانواده ايراني بايد 2 بچه داشته باشد، قرار گرفته بود تا اينكه رئيسجمهور آخرين روزهاي فروردين 89 در يك برنامه تلويزيوني مخالفت خود را با سياست 2 بچه كافي است، اعلام كرد.
محمود احمدينژاد گفته بود برنامههاي كنترل جمعيت نتيجه سياست غلطي است كه غربيها انتخاب كردند و اكنون پشيمان هستند.
از آنجا كه رئيسجهمور خبر اهداي يك ميليون تومان به نوزادان متولد شده در سال 89 را نيز اعلام كرد، اغلب رسانهها اين موضوع را در راستاي تشويق به داشتن فرزند بيشتر قلمداد كردند و سروصداهاي زيادي بلند شد.
رئيسجمهور سياست كنترل جمعيت را غلط ناميد و حتي آن را فرمول «مرگ يك ملت» دانست، اما اين اولين بار نيست كه سياستهاي كنترل جمعيت در ايران دچار تزلزل ميشود.
تنظيم خانواده در ايرانسال 1346 در وزارت بهداري (وزارت بهداشت سابق) واحدي به نام بهداشت و تنظيم خانواده استقرار يافت تا بر جمعيت كنترل و محدوديت نظارت كند.
در سالهاي بعدي اين واحد، با عنوان سازمان تنظيم خانواده با هدف كنترل جمعيت در ايران و به عبارتي كاهش جمعيت، تغيير نام داد.
پس از پيروزي انقلاب سياست تنظيم خانواده در ايران تغيير موضع داد و هر گونه آموزش و برنامهريزي براي كاهش جمعيت حذف شد. اين روند ادامه يافت تا سال 1367 كه نتايج سرشماري منتشر و ميزان رشد جمعيت حدود 2/3 درصد در سالهاي 55 تا 65 اعلام شد.
در واقع بر اين اساس خطر افزايش انفجاري جمعيت، دولت و وزارت بهداشت وقت را به فكر اتخاذ سياستي رسمي مبني بر كاهش مواليد انداخت.
بر اين اساس سال 1368 سياست رسمي كشور مبني بر كاهش مواليد با عنوان تنظيم خانواده اتخاذ و اجراي آن به وزارتخانههاي بهداشت و آموزش و پرورش و سازمانهاي مربوط واگذار شد.
در سال 1369 نيز شورايي به نام شوراي كاهش مواليد با تصويب دولت و به رياست وزير بهداشت درمان و آموزش پزشكي تشكيل و سال1370 با ايجاد اداره كل جمعيت و تنظيم خانواده، برنامههاي جمعيتي گسترش يافت.
در ادامه همين روند ارديبهشت ماه سال 1372 قانون تنظيم خانواده مشتمل بر 4 ماده و 2 تبصره در مجلس شوراي اسلامي تصويب و در تاريخ دوم خرداد ماه 1372 به تأييد شوراي نگهبان رسيد.
نكته قابل توجه در ماده يك قانون تنظيم خانواده و جمعيت اين بود كه تمامي امتيازاتي كه در قوانين بر اساس تعداد فرزندان يا عائله پيشبيني و وضع شدهاند در مورد فرزندان چهارم و بعد قابل محاسبه و اعمال نيست. بر اين اساس، قانون حمايت از 3 فرزند را براي ارائه برخي خدمات به عهده ميگرفت.
نرخ رشد جمعيت، يك عدد و هزار تفسيربر اساس اعلام دفتر آمار اطلاعات جمعيتي و مهاجرت سازمان ثبت احوال كشور، نرخ رشد طبيعي جمعيت هم اكنون 25/1 درصد است، در حالي كه بر اساس آمارهاي سال 75 تا 85 نرخ رشد طبيعي جمعيت 62/1 درصد بوده است.
كساني كه نگران منفي شدن رشد جمعيت در ايران هستند، معتقدند اگر نرخ باروري به كمتر از 2/1 درصد برسد، زنگ خطري براي رشد جمعيت خواهد بود.در حال حاضر هر مادر به طور متوسط كمتر از 2 فرزند به دنيا ميآورد. چنانچه با اين سرعت نرخ باروري كاهش يابد، ممكن است رشد جمعيتمان در سالهاي بعد به صفر نزديك شود و كاهش پيدا كند.
به اعتقاد كارشناسان، رشد صفر يا منفي جمعيت سبب ميشود جوامع براي تامين نيروي كار خود ناچار به مهاجرپذيري شوند؛ اتفاقي كه در بسياري از كشورهاي اروپايي صورت گرفته و هشدار از دست رفتن نسلها مطرح است. بر اين اساس رشد منفي جمعيت ميتواند عواقب سوء زيادي داشته باشد و بحرانهايي را براي جوامع رقم بزند.
با وجود آمارهاي گفته شده و نگرانيهايي كه عنوان ميشود برخي معتقدند نرخ رشد جمعيت در ايران هرگز منفي نميشود.
حسينعلي شهرياري، رئيس كميسيون بهداشت و درمان مجلس در اين خصوص به «جامجم» ميگويد: نرخ رشد جمعيت در ايران از 2/1 تا 5/1 درصد عنوان ميشود، اما با وجود اين، رشد جمعيت در ايران هرگز منفي نخواهد شد.
او ادامه ميدهد: هر چند نرخ رشد جمعيت تا 5/1درصد نيز اعلام ميشود، اما در بسياري از مناطق روستايي و دور افتاده كشور، نرخ رشد جمعيت تا 7 درصد هم اعلام شده است؛ بنابراين نميتوان انتظار داشت رشد جمعيت در كشور منفي شود.
رئيس كميسيون بهداشت و درمان مجلس با تاكيد بر عواقب سوء، رشد منفي جمعيت در كشور هشدار ميدهد: مبحث كنترل جمعيت و عوارض سوء كاهش يا افزايش نرخ رشد جمعيت در كشور بايد از سوي كارشناسان حرفهاي و جمعيت شناسان مورد كارشناسي قرار گيرد.او معتقد است در صورت توقف برنامه كنترل جمعيت در كشور بايد بحرانهايي نظير كمبود اعتبارات و امكانات را مدنظر قرار داد.
هر 10 زوج ايراني، 1/8 فرزندبررسي تحولات جمعيتي ايران نشان ميدهد رقم 6 فرزند در اوايل انقلاب بتدريج كم شده تا اينكه در سالهاي اخير به 8/1 فرزند رسيده است.
شهلا كاظميپور، معاون پژوهشي مركز مطالعات و پژوهشهاي جمعيتي آسيا و اقيانوسيه در اين خصوص ميگويد: طبق بررسيهايي كه ما داشتهايم و نيز بر اساس آماري كه ثبت احوال به ما اعلام كرده شاخص تعداد كل فرزندان كاهش يافته است.
نكته: تنظيم خانواده بر نداشتن بچه تاكيد نميكند و هركس با توجه به وضعيت اجتماعي اقتصادي و امكاناتي كه دارد، برنامه زندگي و تعداد فرزندانش را تنظيم ميكند
به گفته او، در جمعيتشناسي شاخصي داريم به نام تعداد كل فرزندان كه با محاسبه تعداد كل فرزندان در طول دوره باروري محاسبه ميشود. در اوايل انقلاب اين شاخص يعني ميانگين تعداد فرزندان يك خانواده در طول سنوات باروري 5/6 فرزند بوده است. در كشورهايي كه سياستهاي كنترل مواليد ندارند و مردم به طور طبيعي باردار ميشوند، تعداد فرزندان بالاست و حتي بيشتر از 8 فرزند هم در يك خانواده وجود دارد كه البته چند تا از اين فرزندان ممكن است فوت كنند، اما در كشورهايي كه سياست كنترل مواليد اعمال ميشود اين رقم كم ميشود.
كاظميپور با اعلام اينكه بررسي تحولات جمعيتي در ايران نشان ميدهد رقم 5/6 فرزند در اوايل انقلاب بتدريج كم شده تا اينكه در سالهاي اخير به 8/1 فرزند رسيده، به مهر ميگويد: طبق آمار، اگر زوجها به طور متوسط 1/2 فرزند داشته باشند و فرزندان جايگزين آنها شوند، جمعيت ثابت ميماند و اين 1/0 نيز به دليل احتمال فوت فرزندان لحاظ شده است.
به گفته او اگر تعداد فرزندان والدين كمتر از اين مقدار باشد، جمعيت جايگزين نميشود و هر چه اين رقم كم شود، تعداد كل فرزندان زوجين كم ميشود.
در واقع عدد 8/1 فرزند يعني به طور متوسط هر 10 زوج 18 فرزند دارند. به اين معني كه يا يك بچه دارند يا 2 بچه. در مورد خانوادههايي كه يك فرزند دبستاني دارند، احتمال اينكه خانواده در آينده يك بچه ديگر هم بياورد هست، اما تعداد فرزندان از 2 نفر تجاوز نميكند.
آمار مواليد در استانهاي كشوربر اساس اعلام اداره جمعيت و تنظيم خانواده وزارت بهداشت، ميزان بيشترين باروري با استفاده از اطلاعات ثبتي در سال 1388 مربوط به استانهاي سيستان و بلوچستان با 3 فرزند براي هر زن و بعد از آن استانهاي هرمزگان، كهگيلويه و بويراحمد و خوزستان با 2/2 فرزند براي هر زن محاسبه شده است.
همچنين كمترين ميزان باروري در سال 88 مربوط به استانهاي گيلان با 2/1 فرزند براي هر زن و استانهاي تهران، مازندران و مركزي با 4/1 فرزند براي هر زن محاسبه شده است. همچنين با استفاده از دادههاي ثبتي سال 88 بيشترين ميزان باروري ويژه سني در اين سال مربوط به گروه سني 25 تا 29 ساله است و همچنين ميانگين سني مادراني كه در سال 88 فرزند زنده به دنيا آوردهاند برابر با 27 سال است.
افزايش جمعيت، خوب يا بد؟از همه فراز و نشيبهاي سياستهاي تنظيم خانواده در كشور كه بگذريم به اين سوال ميرسيم كه آيا افزايش جمعيت اتفاق خوبي است يا اينكه در حال حاضر تغيير سياستهاي تنظيم خانواده مردم را به داشتن فرزند بيشتر ترغيب ميكند؟
رئيس كميسيون بهداشت و درمان مجلس شوراي اسلامي در اين خصوص معتقد است: نبود اشتغال و مسكن مناسب از مهمترين دلايل بالا رفتن سن ازدواج و به دنبال آن كاهش جمعيت است؛ بنابراين با شعار، نرخ جمعيت كشور افزايش نمييابد.
حسينعلي شهرياري ميگويد: جلوگيري از تحقق رشد منفي جمعيت فقط با رفع مشكلات ازدواج جوانان امكانپذير است.
به گفته او، افزايش سن ازدواج در ميان دانشگاهيان و تحصيلكردهها بيشتر به چشم ميخورد به نحوي كه سن ازدواج از 25 سال بالاتر رفته و در بعضي موارد تا 35ـ30 سال هم رسيده است، بنابراين مشكل اصلي در كاهش ازدواج جوانان و بالا رفتن سن ازدواج، اشتغال است كه دولت بايد به شكل جدي به اين موضوع بپردازد تا شغل پايدار در كشور ايجاد شود.
شهرياري ادامه ميدهد: يكي ديگر از دلايل اصلي بالا رفتن سن ازدواج بعد از اشتغال مسكن است. اگر مشكل اشتغال و مسكن حل شود جوانان ميتوانند ازدواج كنند و بچهدار شوند. اگر هر خانواده 2 يا 3 فرزند داشته باشد وضعيت رشد جمعيت متناسب و قابل قبول ميشود، اما تا وقتي اين مشكلات وجود دارد نرخ رشد جمعيت افزايش نخواهد يافت.
به گفته او، در شرايط كنوني افراد تحصيلكرده پس از ازدواج بيشتر از ديگران به اين فكر ميكنند كه توانايي تربيت و نگهداري از چند فرزند را دارند، لذا هرچقدر هم به آنها بگوييم فرزند بيشتري داشته باشيد، خودشان حساب و كتاب ميكنند و با بررسي شرايط تصميم ميگيرند، لذا بايد شرايط مناسبي ايجاد كنيم.
از طرفي در حال حاضر در مناطق محروم مردم با اين اعتقاد كه هر آن كس كه دندان دهد نان دهد تعداد فرزندان زيادي دارند، اما در خيلي از اين نقاط محروم كودكان سوءتغذيه دارند يا با رشد نامناسب و كوتاه قدي مواجه هستند.
با اين تفاسير و كنار هم گذاشتن نظرات موافقان و مخالفان حذف برنامههاي تنظيم خانواده، لازم است تاكيد شود تنظيم خانواده بر نداشتن بچه تاكيد نميكند و هركس با توجه به وضعيت اجتماعي، اقتصادي و امكاناتي كه دارد، برنامه زندگي و تعداد فرزندانش را تنظيم ميكند. بر اين اساس سياستهاي تنظيم خانواده بايد بر اساس نيازها و خواستههاي مردم و جامعه تعريف شود. در ضمن اگر اين سياست بر داشتن 2 فرزند يا بيشتر است، امكانات و شرايط لازم براي اين امر در اختيار مردم قرار گيرد.
چرا یهودیان اومدن گفتن هر مادر یهودی که 8 بچه به دنیا بیاره قطعن به بهشت میره اما اومدن تو کله ی مسلمون ها به خصوص ما ایرانیا کردن فرزند کمتر زندگی بهتر
اقتصادمون رو داری میبینی چیکار میکنن برای اینکه خانواده ها نتونن بیشتر از یکی دو تا بچه داشته باشن
تا حالا به این فکر کرده بودی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
همین هم به چشم دشمنان ما زیاد است
درسته، کنترل جمعیت = مرگ تدریجی یک نژاد یا یک مکتب
به نظر من دولت باید شرایط کاری مادران رو خیلی تسهیل کنه
و ازدواج رو هم که قبلا گفته ام باید با ایجاد نهاد هایی پیشرفته براش سازوکار مناسب بیندیشند الان خیلیب از پدر و مادرها نمیذارن جوونهاشون ازدواج کنند:
بابا من زن میخوام ! _ پسر ! توکوچیکی هنوز برات زوده نه خونه داری نه شغل نه ...
-دختر ! کی بره از پسره تحقیق کنه؟ شاید خلاف باشه!