گروه سیاسی ـ دکتر مجید سجادی پناه*: بسیار خوشحالیم که قرار است شما – حجت الاسلام پورمحمدی - که سیلی خورده انقلابید، قصد دارید در مقام رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تاریخ انقلاب را بدور از هرگونه سوگیری و حتی با نوشتن نقاط ضعف و قوت انقلابیون، برای درس گرفتن نسل آینده، به رشته تحریر درآورید و این کار پسندیده را نیز با چه استدلال زیبایی توجیه نمودید که «انقلاب با طهارت و صداقت به اینجا رسیده است فلذا در بیان تاریخ آن نیز همچنان باید صادقانه عمل نمود.»
به گزارش بولتن نیوز، نوشتن تاریخ معاصر زیر 50 سال به دلیل تنش ها و حواشی خیلی زیاد آن شهامت می خواهد و کمتر مورخی برای تاریخ نگاری این ایام دست به قلم می برد زیرا بخش از این مسائل حی و حاضرند و هنوز تاریخی نشدهاند؛ مانند جریان منافقین در سال 67 که اگرچه تعدادی از آنها به سزای اعمالشان رسیدند ولی جریان فکری آنها همچنان ادامه دارد و عده ای تلاش می کنند تا در سایه مباحث حقوق بشری و مباحث دموکراسی با اقدامات متعدد تبلیغاتی و حقوقی گسترده این قضیه را به گونه ای دیگری منعکس نموده تا به قول مقام معظم رهبری جای جلاد و شهید را عوض نمایند؛ بنابراین لازم است برخی از این حوادث را برای تنویر افکار عمومی به منظور کالبد شکافی دقیقتر آنها به اتاق تشریح ببریم.
بنابراین شناخت جغرافیای موضوع حوادث سال 67، برای فهم حکم حضرت امام و درک اقدامات به موقع مجریان آن حکم، بسیار ضرورت دارد.
مسعود رجوی در شب آغاز عملیات فروغ جاویدان گفت: «براساس تقسیمات انجام شده، 48 ساعته به تهران خواهیم رسید... کاری که ما میخواهیم انجام دهیم در حد توان و اشل یک ابرقدرت بزرگ است زیرا فقط یک ابرقدرت است که می تواند سه روزه یک کشور را فتح کند»
در نهایت یگانهای رزمی این سازمان در روز سوم مرداد با پشتیبانی توپخانه و نیروی هوایی عراق پیشروی خود را آغاز کردند و با سرعت و از طریق جاده به سمت عمق کشور ما پیش آمدند. ابتدا شهرهای کرند و اسلام آباد برای ساعاتی تسخیر شد. پس از 150 کیلومتر پیشروی و با عبور از گردنه پاتاق در مسیر کرمانشاه، نیروهای عملیاتی این سازمان به دشت وسیعی به نام حسن آباد در نزدیکی کرمانشاه رسیدند و گردنه بعدی «چهارزبر» بود که ...
من اصلاً نمیخواهم راجع به جنایات آنها در مسیر این 150 کیلومتر صحبت کنم که در کتاب خاطرات خانم ایران ترابی به خوبی آورده شده است که منافقین در اسلامآباد غرب روی زن حاملهای شرطبندی میکردند و سپس شکم آن زن را پاره و نوزادش را بیرون میآوردند تا ببینند پسر است یا دختر. فقط با دیدن جنایات داعش در عراق و سوریه بود که میتوان این اقدامات را در هزاره سوم باور کرد. آنها در دهه شصد و هفتاد صدها تن از مسئولان، علما، روحانیون، پاسداران و مردم عادی حامی جمهوری اسلامی را با انفجار و ترور و دزدیدن و شکنجه کردن به شقی ترین شکل ممکن به شهادت می رساندند.
صرف نظر از این جنایات آنها که خارج از موضوع بحث ماست، منافقین اگرچه از نظر ایدئولوژیک فاقد توانمندی قابلاعتنایی بودند اما از نظر سازماندهی نیروها و توان تشکیلاتی بسیار قدرتمند ظاهر میشدند به گونهای که کارشناسان معتقد بودند منافقین فقط نان توان تشکیلاتی خود را میخورند. پیشروی باورنکردنی آنها در خاک ایران نیز مدیون همین کار تشکیلاتی بود، در کنار حملات صدام در جنوب کشور و احتمال سقوط خوزستان و اجرای استراتژی بعدی منافقین در استفاده از نیروهای خودی در زندان که طی اعلامیههای مکرر آنها را دعوت به شورش و قیام میکردند. یکی از طرحهای راهبردی منافقین برای پیروزی در این عملیات، شورش در زندانهایی بود که اعضا و هواداران منافقین در آنجا زندانی بودند.
اما در خصوص نحوه اجرای آن حکم تاریخی؛ همان طور که میدانید بین امام خمینی و آیتالله منتظری در خصوص اعدامهای سال 67 از نظر فقهی اختلاف نظر جدی وجود داشت و این موضوع برای هیأتی که قرار بود حکم را اجرا کنند و همه آنها به جز یک نفر روحانی بوده و جایگاه فقهی آقای منتظری را بخوبی میشناختند ممکن بود صدور این حکم در اذهان آنها تشکیکی ایجاد کند و دست آنها را برای اجرای این حکم تاریخی بلغزاند به گونهای که امام با درایت حتی این لغزش ذهنی را پیش بینی و در انتهای حکم خود به آن توجه کرده بود «... رحم بر محاربین سادهاندیشی است، قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردید ناپذیر نظام اسلامی است، امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمایید، آقایانی که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند و سعی کنند اشداء علی الکفار باشند. تردید در مسائل قضایی اسلام انقلابی نادیده گرفتن خون پاک و مطهر شهدا است»
و به این ترتیب به مجریان این حکم قوت قلب می دهد، وآنان با شجاعت و درایتی که داشتند و حتی می دانستند در آینده به القابی تحت عنوان جنایتکار تاریخ ملقب میشوند اجرای دستور آن مرد الهی را برای پسند دیگران و اظهار نظر آیندگان معطل نکردند و کوچکترین خللی به خود راه نداده و آن حکم را به سرعت به اجرا درآوردند و یکبار دیگر خطر بزرگی را از سر کشور دور کردند که واقعا امروز باید به آنها مدال افتخار داد.
و جناب آقای پورمحمدی شما یکی از آن بزرگ مردانی بودید که در کنار آقای رئیسی همچنان بر اعتقادتان استوار مانده اید و برای منافقین با شجاعت پیام می فرستید که هنوز جنگ ما با شما تمام نشده است و تک تک شما را باید به پای میز محاکمه کشاند.
انشالله روزی در مقام قاضی القضات کشور تقاص خون 17 هزار شهید را از این گروهک مزدور بستانید.
*استاد دانشگاه
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
مثل یاداشت های قبلی شما عالی بود
نگاه جامعی بود به آن جادثه بزرگ
چقدر خوبه که رزمندگان هم مشاهدات خودشان را به نویسندگان ان حادثه بدهد
من خودم در عملیات مرصاد حضور داشتم
خدا لعنتشان کند