گروه سیاسی - مصطفی مطهری:مدیر مسئول روزنامه جوان چند روز پیش در یادداشتی با عنوان «لزوم احیای چپ» تلاش کرد تا به واکاوی دلایل شکست اصلاح طلبان و به زعم ایشان جریان سیاسی چپ در نظام اسلامی بپردازد و با طرح مفروضاتی در این باره ادله های تحلیلی خود را ارائه دهد. جالب اینجاست که این یادداشت به طرز عجیبی علیرغم محتوای ضد و نقیض آن(اگر نگوییم بی ربط) مورد بازنشر حداکثری قرار هم گرفت که این موضوع نیز به نوبه خود جای سوال دارد.
به گزارش بولتن نیوز، واقعیت این است که طی دو روز گذشته از انتشار این یادداشت توسط آقای گنجی انتظار بر این بود که نقدهایی در این باره بر یادداشت ایشان صورت بگیرد اما جستجوها در مرورگرها نشان داد که نه تنها اصلاح طلبان بلکه افراد منتسب به جریان انقلاب از منظر انقلابی بودنشان نسبت به این موضوع هیچ گونه کنش تحلیلی از خودشان ارائه ندادند. از این رو برحسب تکلیف انقلابی خود در مقام یک یادداشت نویس بر خود واجب دانستم تا ضمن احترامی که برای آقای گنجی قائلم به طرح ایده مذکور ایشان در قالب یادداشت«لزوم احیای چپ» در حد توان و بنیه علمی خود پاسخی در خور را ارئه دهم.
حال در این یادداشت تلاش می شود به ترتیب آنچه که جناب آقای گنجی در یادداشت خودشان طرح کرده اند به نقد مطالب ایشان بپردازیم و یک تصویر کلی را اشتباهات مفروض وار ایشان ارائه دهیم.
1- اول اینکه طرح این مسئله یعنی لزوم احیای چپ از اساس و مبنا چه از حیث مفهومی و چه از حیث محتواتی و مضمونی دارای مشکل است. چرا که این ایشان در استفاده از واژه چپ و مفاهیم و مصادیق مترتب بر آن به نظر می رسد دچار اختلال شده اند و یک کج فهمی در درک و دریافت نظری از این واژه در نزد ایشان وجود دارد. به نحوی که به نظر می رسد ایشان در این باره گرفتار کشیدگی در مفاهیم شده اند.
2- ایشان با طرح این موضوع و پرداختن به این مسئله خود را در مقام یک نظریه پرداز یافته اند که به نظر می رسد بازهم دچار اشتباه شده اند. چرا که آنچه ایشان به طرح آن همت گمارده اند توصیف تاریخ است نه حتی تحلیل آن؛ پس با روای تاریخ شدن نمی توان نظریه پردازی کرد و بر قله قاف علمی نشست و مدعی ارائه طرح و نظریه شد.
3- ژست روشنفکرمأبی ایشان در ارتباط با طرح این مسئله نیز یکی دیگر از جنبه تحلیلی این مسئله است؛ در واقع برای پی بردن به این موضوع نمی خواهد به تحلیل ارائه شده در متن مراجعه کرد بلکه همان تیتر یا عنوان یادداشت گویای این موضوع است که ایشان درصدد اثبات این مسئله می باشند.
4- ایشان با طرح این مسئله سعی کرده است این حس را القاء کند که جریان انقلاب نیز به مانند اصلاح طلبان که ایشان بر حسب درک اشتباهاشان آنها را چپ می دانند دارای اساسی از رویه های ترکیبی – ترغیبی هستند. این در حالی است که چپ های مورد نظر ایشان حتی در طول بیش از سه دهه غالب بودنشان در عرصه های کلان مدیریتی – اجرایی کشور علیرغم ادعا اجازه تنفس را به هیچ کس و جریانی نداده اند و تکرار این موضوع کار چندان دشواری نیست چرا که با تکرار دوباره آنها در اساس و بنیان قدرت اتفاق خواهد افتاد؛ پس آقای گنجی نیازی نیست که شما از همین حالا برای آنها چله های دلسوزی را کلید بزنید.
5- باید به آقای گنجی بزرگوار گفت تلاش برای بازگرداندن این جریان سیاسی – فکری به مدار سیاست و قدرت در کشور تلاشی بیهوده به نظر می رسد؛ چرا که اگر تا پیش از این عمده رأس هرم اصلاحات و پدرخواندگان آن سعی داشتند تا از درون ساختار به خود ساختار و مناسبات آن حمله کنند و آن را استحاله سازند اکنون دیگر حتی به رویه های اتخاذی – اقدامی خود نیز در گذشته اعتقاد و باوری ندارند بلکه در یک سیاق نفاق گونه ای به سمت نابود سازی و ساقط سازی در حال تلاش و حرکت اند. پس بهتر است مرز تمییز خود را با این جریانات مشخص کنید نه بهتر احیای آنها باشید.
6- آقای گنجی اگر واقعاً با جریان چپ و مفهوم آن به شکل علمی و شناخته شده آن آشنا بودید نباید این اصطلاح را برای اینگونه جریانات سیاسی ذبح می کردید و دستخوش بازی قرار می دادید. چونکه چپ و مبانی آن با مفاهیم انقلابی مرتبط است نه مفاهیم و مبانی اشرافی – لیبرالیستی و سرمایه داری. آن گروهی که شما آنها را با اصطلاح چپ می خوانید به اذعان و گفته خودشان تکنوکرات اند؛ تکنوکرات هایی که نه تنها به ادبیات چپ کلاسیک باوری ندارند بلکه آن چپ اسلامی نیز که شما آن را به عنوان مبنای حرکت سیاسی آنها تلقی می کنید با رفتار و عمل این قبیله سیاسی ناسازگار است. جالب اینجاست و معلوم نیست چگونه بر اساس کدام ادله و مستندات شما کارگزاران را چپ می دانید؟ این در حالی که خود آنها از این مفاهیم تبری می جویند.
7- در جای دیگر بحث تان وقتی از بازگشت کارگزاران به مبانی و مبادی نظام اسلامی در درون چارچوب ساختاری و قواعد قوامی آن سخن می گویید که گویا تنها مشکل نظام آنها بوده اند و اکنون آنها که بازگشته اند همه چیز حل و فصل شده است. این بلندگو شدن شما برای آنها این ظن را بوجود می آورد که گویا آنها تافتگان جدا بافته گانی هستند که باید از بودنشان خوشحال باشیم و مسرور. باید به شما بگویم تکلیف امروز برای هر فرد انقلابی، در شرایط کنونی ارائه راهکارها برای حل و فصل مشکلات جامعه و کشور از یکسو و تقویت جایگاه عمومی دولت انقلابی برای عبور از مشکلات از سوی دیگر است که کمتر از یک ماه دیگر سکان اداره کشور را بدست می گیرد نه طرح مباحثی از این قبیل که در اولویت های دسته چندم قرار دارند.
8- تنزل مفهوم چپ و نسبت دادن آن به لیبرال مسلکان نظام سیاسی یک اشتباه راهبردی در تحلیل جریانات سیاسی در کشور است. در واقع جناب گنجی در این باره بیش از آنکه محتواگرایانه به مسئله نگاه کرده باشند، روکش های نمایه ای از مفاهیم و اصطلاحات را مد نظر قرار داده اند. پس بهتر آن است سنجه و معیارها نحوه عملکردها باشد نه ظاهر پدیده ها یا جریانات.
9- باید به آقای گنجی عزیز گفت برادر آن جریان سیاسی که شما آن را با نام چپ صدا می زنید حتی در نگاه اول هم چپ نیستند؛ جناب گنجی این ها حتی چپ دست ساز هم نیستند معلوم نیست که جنابعالی در کجای تاریخ، چپ بودن اینها را جسته اید و اکنون به دنبال احیای آنها هستید.
10- در پایان باید این سوال از جناب گنجی پرسید و امید است که ایشان بدان پاسخ بدهند، گروهی که تمام منابع را در طول این سال ها در اختیار داشته اند و از طریق آن خود را فربه کرده اند و استکبار جهانی (همان امپریالیست چپ ها) را کعبه آمال خود و راه نجات می دانند و از واژگانی چون مستضعف و محرومان می ترسند و قشر آسیب پذیر را جایگزین آنها کرده اند و ... چگونه از نظر جنابتان چپ هستند؟ آقای گنجی باید به اسحتضارتان برسانیم که بانیان این جریان سیاسی لیبرال که شما آنها را چپ می دانید اذعان دارند که اصلاحات با عملکرد ناقصش مرده و دفن شده است، می خواهیم بدانیم شما بدنبال احیای چه هستید که لزوم احیای آن را به نگارش در آورده اید؟ شما زا کدام چپ سخن می گویید؟ مگر می شد اینان را چپ خواند؟
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com