گروه اقتصادی: همانطور که در خبر ایسنا با عنوان «داستان هزار و یک شب شرکت ذوبآهن آلیاژی ملایر» مشاهده کردید «سیدمحمدباقر سبحانی» بااینکه ماهیانه 82.5 میلیون تومان در سالهای 97 تا 99 حقوق میگرفت، پس از کشوقوسهای فراوان و بدهیهای چند ۱۰ میلیاردی برای مالک شرکت ذوبآهن آلیاژی ملایر، بهصورت یکطرفه استعفا داد و رفت.
شنیدههای خبرنگار بولتن نیوز، حاکی از آن است که سبحانی به مدیریت شرکت صنایع «آذرآب» گمارده شده است. «آذرآب»ی که بهعنوان یکی از بزرگترین شرکتهای پیمانکاری عمومی در ایران شناخته میشود و همچون هپکو قربانی خصوصیسازی غیراصولی شد و ظرف چند سال از عرش به فرش آمد تا جایی که رونق تولید در آن از بین رفت، اما بعد از اعتراضات گسترده کارگری و هزینههای نجومی برای نظام و انقلاب، با کمک دستگاه قضا دوباره زنده شد.
حالا که بوی بهبود ز اوضاع «آذرآب» میشنویم نجواهایی از حضور یک مدیر بدسابقه به گوش میرسد
نماینده کارگران کارخانه آذرآب دو روز پیش ضمن تشریح آخرین وضعیت این شرکت از رئیسکل دادگستری استان مرکزی و همه مسئولان استان مرکزی به خاطر بازگشت این مجموعه به چرخه تولید و پیگیری مطالبات کارگران این واحد تولیدی قدردانی کرد.
به گفته یکی از کارگران این کارخانه؛ وجود چالشهای عدیده در شرکت آذرآب ورود دستگاه قضایی را در پی داشت و دستگاه قضایی با جدیت به موضوع ورود کرد و همچنان نیز به حمایتها و پشتیبانیها خود از کارگران و این صنعت پرافتخار ادامه خواهد داد تا رونق را مجدد به این واحدها بازگرداند.
کارگران این کارخانه تصریح کردند: امیدواریم شرکت آذرآب در روزهای آینده به دوران اوج و شکوفایی خود بازگردد، در این مسیر بازهم نیازمند حمایت دستگاه قضا و سایر دلسوزان هستیم تا امنیت شغلی کارگران این کارخانه استمرار داشته باشد.
به قول حافظ علیهالرحمه حالا بوی بهبود ز اوضاع جهان «آذرآب» میشنویم، حضور شخصی مانند سبحانی در این شرکت تازه جان گرفته بهسان یک زلزله 8 ریشتری است. حالا که بعدازآن همه ماجرا که به رسانههای معاند و ضدانقلاب کشید، بعدازآن همه هزینه برای انقلاب اسلامی روا نیست با یک تصمیم غلط، هر آنچه دوباره ساختهشده است را به تلی از خاکستر تبدیل کنیم.
یکبار دیگر گفتههای «غلامعباس جعفری» مالک، مؤسس و مدیر شرکت ذوبآهن ملایر را درباره «سیدمحمدباقر سبحانی» ملاحظه کنید تا دلیل خطرناک بودن سبحانی برای شرکت آذرآب را متوجه شوید:
«حدود ۱۰ میلیارد تومان برای شرکت ذوبآهن آلیاژی و شرکت فولاد جعفری واقع در چشمه علی محمد با نرخ سود ۱۸ درصد دریافت و نقداً در اختیار سبحانی گذاشته شد تا مشکلات شرکت ها را رفع کند.
مقرر شده بود سبحانی با ظرفیت کامل ۹۰ هزار تن شمش و ۲۰۰ هزار تن نورد تولید داشته باشد. در آن زمان کارخانه چشمه علی محمد هم ۱۵۰ هزار تن ظرفیت تولید داشت، تجهیزات نصب شده و آماده فعالیت بود. طبق آن قرارداد مقرر شده بود علاوه بر حقوق ماهیانه، سه درصد از کل مبلغ فروش نیز سهم سبحانی شود.
سبحانی ادعای این را داشت که به عنوان مدیری با سابقه ۳۰ ساله در بدنه دولت قادر است کارخانه را از آن وضعیت نجات دهد.
فعالیت مدیران غیرمتخصص زیرنظر سبحانی با حقوق های نجومی در مجموعه چشمه علی محمد، روزانه تا چند ۱۰ میلیون تومان به این مجموعه فشار مالی تحمیل می کرد.
در نهایت سبحانی بعد از فروش برخی از اموال کارخانجاتم یک طرفه استعفا کرد؛ بسیاری از ماشین آلات تخصصی را سال ها پیش از ایتالیا و سوئد خریداری و نصب کرده بودم که اکنون قیمت آن تجهیزات به چندین میلیون دلار رسیده است.
سبحانی ماهیانه افزون بر ۸۲.۵ میلیون تومان حقوق میگرفت و هر کدام از مدیران زیرمجموعه اش نیز حقوق ماهیانه ۱۷ میلیون تومانی داشتند، علاوه بر این سه درصد سود حاصل از فروش به طور مستقیم نصیب سبحانی می شد.
سبحانی ۳۰ میلیارد تومان بدهی شامل هزینههای گاز، برق، حق بیمه پرسنل، بدهی بانکها و اشخاص را برایم باقی گذاشته است؛ هشت میلیارد تومان به سازمان تأمین اجتماعی، بالای ۱۰ میلیارد تومان مالیات و حدود پنج میلیارد تومان هزینههای گاز و برق و بدهی اشخاص است.»
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com