گروه بین الملل- محمدرضا اسلامی در یادداشتی نوشت: در تاریخ 3 خرداد امسال، ساختمان Pier45 در مرکز شهر سانفرانسیسکو (و در نزدیکی زندان معروف آلکاتراز) دچار آتش شد و به رغم تلاش 150 آتش نشان، نهایتا این سازه (که بخشی نمادین از خلیج قدیمی سانفرانسیسکو بود) فرو ریخت.این رویداد از جهاتی مشابه پلاسکو بود و از جهاتی متفاوت.
به گزارش بولتن نیوز، مشابهت از این بابت که:
- این ساختمان هم یک مولفه نمادین برای شهر سانفرانسیسکو بود (البته با عمری بیشتر از پلاسکو)
- سیستمِ سازه ای این ساختمان هم «سازه فولادی» بود.
- این سازه هم در اثر آتش فرو ریخت و بخشی از میراث فرهنگی/تاریخی شهر (در مجاورت زندان آلکاتراز) از بین رفت.
- در این رویداد هم افراد زیادی «شغل» و کسب و کارِ خود را بعد از فروریختنِ سازه، از دست دادند.
اما متفاوت از این بابت که:
- در جریان سانحه، هیچ یک از آتش نشانان کشته نشدند.
- خاموش کردنِ این سازه مدت طولانی تر از پلاسکو به طول انجامید.
- با وجود نزدیک بودنِ 3 سازه دیگر به این ساختمان، فروریختن به نحوی رخ داد که منجر به آسیب به سازه های مجاور نشد.
- زیربنای این ساختمان از پلاسکو بیشتر، ولی ارتفاعِ آن کمتر بود.
-بر خلاف پلاسکو، این سازه مقاوم سازی شده بود، ولی "فقط" مقاوم سازی دربرابر #زلزله (و نه آتش).
گزارش فنی که به اتفاق همکارانم پس از این سانحه تدوین نموده و در مرکز مطالعات PEER دانشگاه برکلی منتشر شده است. مطالعه این گزارش برای دوستان و علاقمندان به بحث رفتار #سازه_در_آتش جالب خواهد بود.
چند نکته درباره این گزارش:
– سه روز بعد از حادثه، نامه ای به فرمانده آتش نشانی سانفرانسیسکو نوشتم و از او تقاضای اجازه بازدید از سایت را کردم (و برایم جالب توجه بود که فرمانده آتش نشانی شهر یک خانم است). فردای ارسال نامه (و تنها به فاصله یک روز) جواب داد و در قالبِ پاسخی بسیار گرم نوشت: «کارِ شما، در بحث "پژوهش در دانشگاه" مهم است و محصولاتِ پژوهش، باعثِ آمادگی شهرها در برابر بحران می شود» (از یک مدیر عملیاتی انتظار چنین پاسخی را نداشتم). ولی گفت که سایتِ سانحه را به شهرداری تحویل داده اند و آدرس ایمیل شهردار خلیج سانفرانسیسکو را برای پیگیریِ بازدید از سازه داد.
- همان روز، نامه ای به شهردار زدم که اجازه بازدید از محل را بدهند. و البته مجددا برایم جالب توجه بود که شهردارِ خلیج سانفرانسیسکو هم یک خانم است. (نشانی از حضور خانمها در جریان «مدیریت شهری»)
سه روز بعد از ارسالِ نامه به شهردار، مدیر ادارۀ مهندسی شهرداری (آقای راد ایواشیتا) به موبایلم زنگ زد که نامۀ شما را خانم شهردار به واحد مهندسی ارجاع داده و گفت:
- لطفا بگو که چه روز و چه ساعتی برایتان مناسب است؟ تا خودم هم همراهتان بیایم و به اتفاق به بازدید از محل سازۀ فروریخته برویم.
– نهایتا یک هفته بعد از سانحه به همراه مهندس ایواشیتا و همکارانش به محل رفتیم. او حدود هفت ساعت در همراهی با تیم دانشگاه وقت گذاشت و کوشید که نمونه برداری از مصالح و تصویربرداری از جزئیات سازه برای تدوین این گزارش فنی، میسر شود.
- همچون سایرِ بحثهای مهندسی، آنچه که جذّابتر از مهندسی است، «انسان» هایی است که درگیر یک کارِ مهندسی هستند. همچنان باور دارم که نقطه قوت آمریکا، «صنعت» نیست (که در بسیاری شاخصهایِ صنعتی، ژاپن و چین از آمریکا جلوتر هستند)؛ حتی نقطه قوتِ کشور آمریکا «اقتصاد» نیست (چرا که گفته می شود فاصله اقتصاد آمریکا با کشورهایی همچون چین در حال کاهش است) بلکه نقطه قوت آمریکا بحثِ "منابع انسانی" است. در نگارشِ متن این گزارشی که در پیشِ روی شماست، مدیر مرکز تحقیقات زلزله دانشگاه برکلی یک پروفسور مصری است، معاون مرکز تحقیقات، یک دکترای زلزله هندی است، مدیر واحد مهندسی شهرداری خلیج سانفرانسیسکو، یک ژاپنی است، همکارم از مهندسین مشاور هینمن (اَنکیت) هندی است، دانشجوی دکترایی که به من در ویرایش این صد صفحه کمک کرد(چویانگ) چینی است و نویسنده سطور هم ایرانی.
مشابه این ساختار در "شرکت" هایی همچون گوگل و آمازون نُضج گرفته است. مهندسینِ از سراسر دنیا در اجرای یک پروژه مطالعاتی/اجرایی حضور دارند... عمیقا باور دارم که این نگاه باید در ساختار کشور ما هم حاکم شود. تطوّر نژادها و ملیتها باعثِ «قدرت» می شود.
- شهرداری تمام نقشه های سازه (مربوط به 95سال قبل!) و حتی نقشه های مقاوم سازی را در اختیار تیم ما قرار داد. وقتی که پلاسکو فرو ریخت، حتی پنج برگ نقشه از جزئیات سازه در دسترسِ کسی نبود. (چرا؟)
- و نکته آخر اینکه "اگر" در زمان مقاوم سازی در برابر #زلزله، فقط چندهزار دلار برای بحث #آتش هزینه شده بود، الان شهرداری مجبور نبود چندین میلیون دلار هزینه خسارت را متحمل شود!
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com