به گزارش بولتن نیوز، در توضیح وضعیت آشفته پ.ک.ک همین قدر کافی است که بود و نبود اعضا هیچ ارزشی برای سران گروهک ندارد. به گونه ای که آن ها زنده یا مرده بودن بودن اعضا را بعد از گذشت چندین سال پیگیری می کنند و از روی حدس و گمان آمار کادرها را منتشر می نمایند.
یکی از افرادی که نامش در بین کشته شدگان پ.ک.ک منتشر شد دختری بود به نام معصومه محمودی که از اهالی شهرستان خوی می باشد.
انجمن بی تاوان، با حضور در منزل نامبرده پای صحبت های خانواده محمودی نشست، که توجه شما را به شرح حال قسمتی از زندگی معصومه از زبان برادرش جلب می نماییم.
معصومه محمودی فرزند حمید محمودی متولد سال ۱۳۷۷ از اهالی روستای بیانلو از توابع بخش قطور خوی می باشد.معصومه دارای ۳ خواهر و ۵ برادر بود و فرزند یکی مانده به اخر خانواده می باشد.
شنیدن شرح حال قسمتی از زندگی معصومه قلب هر وجدان آگاهی را به درد می آورد و هزاران لعنت و نفرین را برای بانی و باعث پیوستن وی به پ.ک.ک را به همراه می آورد.
معصومه تا سن ۱۶ سالگی زندگی کم و بیش آرامی را سپری کرد تا اینکه از بد تقدیر با فردی ازدواج نمود که متاسفانه بعدها نااهل از آب درآمد و او را در زندگی بسیار آزار داد و معصومه را دچار سرنوشتی تلخ نمود.
معصومه در سن ۱۶ سالگی ازدواج کرد اما رفتار ناجوانمردانه شوهرش او را بسیار آزار داد به گونه ای که همسرش به دلیل اعتیاد هر روز او را مورد ضرب و شتم قرار می داد تا اینکه صبر معصومه را لبریز کرده و او را راهی خانه پدرش کرد.
اما او در آنجا نیز در امان نبود و سایه شوم همسرش در خانه پدرش نیز امان او را بریده بود و شب و روز با کابوس زندگی تلخی که او برایش فراهم کرده بود سپری می کرد.
تا اینکه خانواده اش دست به کار شده و اقدام به شکایت از همسرش کردند اما او متواری شده بود و نیروهای انتظامی نتوانستند او را دستگیر کنند.اما بازهم این شخص نااهل دست بردار نبود و با پیغام های تهدید آمیز آرامش معصومه را گرفته بود که همین امر منجر به وقوع حادثه ای شد که نباید اتفاق می افتاد و معصومه را راهی سرنوشتی کرد که دیگر راهی برای بازگشت نگذاشت.
بعد از تهدیدات همسر سابق معصومه غروب یکی از روزهای تابستان او تصمیمش را می گیرد و از خانه به سمت کوه های اطراف فرار می کند اما نه به قصد پیوستن به صفوف گروه تروریستی پ.ک.ک.
اندکی بعد خانواده متوجه می شوند که معصومه در خانه نیست.بلافاصله دنبال او می روند.به دلیل واقع شدن روستای بیانلو در منطقه مرزی متاسفانه در آن سال عناصر تروریست های پ.ک.ک در آن منطقه تردد می کرده اند که از بد حادثه معصومه در دام آن ها گرفتار می شود.
به اذعان خانواده بلافاصله پدر و یکی از برادران معصومه، او را در نزد تروریست ها مشاهده می کند و اهالی را برای کمک فرا می خواند اما متاسفانه عده کمی به کمک می آیند و با مشاهده ۷ نفر تروریست تا دندان مسلح امکان نجات دختر را نمی بینند و از منطقه دور می شوند.
برادر معصومه یک تنه با تروریست های پ.ک.ک درگیر می شود اما به شدت مورد ضرب و شتم قرار می گیرد و دو نفر از تروریست ها خواهرش را به زور ربوده و از آنجا دور می کنند.برادر و پدر پیرش نیز با شرایط بوجود امده دیگر توان تعقیب و نجات معصومه را نداشته و مایوس و ناراحت به خانه برمی گردند.
از فردای همان روز خانواده تا چندین سال خود را به آب و آتش میزنند تا خبری از معصومه بدست بیاورند اما غافل از آنکه معصومه چند ماه بعد از ربوده شدن توسط تروریست های پ.ک.ک به شمال سوریه منتقل می شود و به اذعان تروریست ها در منطقه منبج کشته می شود.
برادر معصومه با قلبی اکنده از اندوه و کینه نفرت و انزجار خود را از گروهک های تروریستی به ویژه پ.ک.ک/پژاک اعلام می نماید و تاکید می کند که اگر فرصت بیابد انتقام خواهرش را از تروریست ها خواهد گرفت.
او می گوید کم نیستند افرادی از منطقه شان که باهم هم قسم شده و آماده فرصت هستند تا تروریست های پ.ک.ک/ پژاک را نابود کنند.
یکی دیگر از برادران معصومه می گوید بارها با پدر پیرم به اقلیم کردستان عراق سفر کردیم تا از معصومه خبری بگیریم اما تروریست ها ما را مورد ضرب و شتم قرار دادند و پدر پیرم را به باد کتک گرفتند.
گفتنی است طی مدت حضور ما در منزل آقای محمودی مادر معصومه از شدت غم و غصه و فراق فرزندش کلمه ای به زبان نیاورد و یکسره گریه می کرد.
امید است با نابودی گروهک های تروریستی، دیگر شاهد چنین صحنه های تلخی در جمع خانواده ها نباشیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com